- مرجع دانلود جدیدترین مقالات ورد و پاورپوینت

برچسب: کریسمس

مقدمه

کریسمَس (به انگلیسی: Christmas) یا نوئل )به فرانسوی: Noël) جشنی است در آیین مسیحیت که به منظور گرامی داشت زادروز مسیح برگزار می شود. بسیاری از اعضای کلیسای کاتولیک روم و پیروان آیین پروتستان، کریسمس را در روز ۲۵ دسامبر جشن گرفته و بسیاری آن را در شامگاه ۲۴ دسامبر نیز برگزار می کنند. اعضای بیشتر کلیساهای ارتودوکس در سراسر دنیا نیز روز بیست و پنجم دسامبر را به عنوان میلاد مسیح جشن می گیرند. برخی از مسیحیان ارتودوکس در روسیه، اوکراین، سرزمین مقدس (ناحیه تاریخی فلسطین) و دیگر مکانها، به سبب پیروی از گاهشماری یولیانی، جشن کریسمس را در روز ۷ ژانویه برپا می دارند. کلیسای حواری ارمنی طبق سنت منحصر به فردی، روز میلاد و همچنین روز غسل تعمید مسیح را هم زمان در روز ششم ژانویه جشن می گیرند.

ایام دوازده روزه کریسمس با سالروز میلاد مسیح در ۲۵ دسامبر آغاز گشته و تا جشن خاج شویان در روز ۶ ژانویه ادامه می یابد. هرچند مهم ترین عید مذهبی در گاهشمار مسیحی، روز عید پاک (به عنوان روز مصلوب شدن و رستاخیز عیسی) است، بسیاری به خصوص در کشورهای ایالات متحده و کانادا، کریسمس را مهم ترین رویداد سالانه مسیحی محسوب می دارند. با وجودی که این روز، یک عید مذهبی شناخته می شود، از اوایل سده بیستم میلادی به بعد به طور گسترده به عنوان یک جشن غیر مذهبی برگزار شده و برای بیشتر مردم، این ایام فرصتی است برای دور هم جمع شدن اقوام و دوستان و هدیه دادن به هم. کریسمس با آیین های ویژه ای به طور مثال آراستن یک درخت کاج، برگزار شده و شخصیتی خیالی به نام بابانوئل در آن نقشی مهم دارد.

ریشه لغوی کریسمس

واژه کریسمس (به انگلیسی: Christmas)، به معنای «مراسم عشای ربانی (مَس) در روز مسیح» در حدود سال ۱۰۵۰ میلادی به صورت واژه Christes maesse به معنی «جشن مسیح»، وارد زبان انگلیسی قدیم گردید و محققان معتقدند، گونه کوتاه تر آن یعنی Xmas شاید برای نخستین بار در قرن سیزدهم به کار رفته باشد. واژه قدیمیتر «یول» (Yule) احتمالاً از واژه آلمانی jōl یا انگلوساکسونی geōl که به جشن انقلاب زمستانی اشاره دارد، مشتق شده است. واژه های متناظر در دیگر زبان ها چون، نَویداد (Navidad) در اسپانیایی، ناتاله (Natale) در ایتالیایی و نوئل (Noël) در فرانسوی، همگی معنای «میلاد» را تداعی می کنند و واژه آلمانی «وایناختِن» (Weihnachten)، به معنی «شب تقدیس شده» می باشد.

ریشه تاریخی کریسمس

 مسیح در این موزاییک متعلق به قرن سوم میلادی، به شکل «سول اینویکتوس» یا خورشید شکست ناپذیر، خدای پاگان رومی به تصویر کشیده شده است.

آنچه که پیرامون میلاد عیسی مسیح از مَتّی و لوقا نقل شده است در انجیل برجسته تر است، نوشته های نخستین پیرامون مسیحیت چندین روز را برای تولد مسیح ذکر کرده اند. نخستین جشن ثبت شده برای کریسمس در رم در سال ۳۳۶ صورت گرفت. در رویکرد جنجالی مسیحیت آریانیسم در سده چهارم، کریسمس نقش مهمی دارد. در آغاز قرون وسطی، خاج شویان بر کریسمس سایه انداخت. این جشن با تاجگذاری کارل بزرگ در روز کریسمس در حدود سال ۸۰۰ کاملاً فراگیر شد. اما از آنجایی که مراسم با می خواری فراوان و دیگر رفتارهای ناشایست همراه شد، پارسایان در سده ۱۷ ام میلادی کریسمس را ممنوع اعلام کردند. این جشن در سال ۱۶۶۰ به عنوان یک تعطیلی رسمی باقی ماند اما با چشم بد و مایه بی آبرویی به آن نگاه شد. در آغاز سده ۱۹ میلادی، با پیدایش جنبش آکسفرد در کلیسای انگلیس، کریسمس دوباره رونق گرفت. چارلز دیکنز و دیگر نویسندگان با تأکید بر اینکه کریسمس یک جشن خانوادگی، مذهبی و وسیله ای برای دادن هدیه است جلوه اجتماعی تازه ای به آن بخشیدند و باعث فراموشی گذشته آن شدند.

انتخاب ۲۵ دسامبر

در سده سوم میلادی، زادروز مسیح هم بسیار مورد توجه بود و هم بسیار مورد اختلاف بود. نزدیک به سال ۲۰۰ پس از میلاد، کلمنت اسکندریه چنین نوشت:

کسانی هستند که نه تنها سال میلاد سرورمان بلکه روز میلاد او را نیز تعیین کردن؛ و می گویند آن در ۲۸ امین سال آگوستوس و در ۲۵ امین روز بشنس [ماه مصری برابر با ۲۰ می] رخ داده است… دیگران می گویند که او در ۲۴ ام و ۲۵ ام برموده [برابر با ۲۰ و ۲۱ آوریل] به دنیا آمده است.

در دیگر نوشته هایی که به آن دوران بازمی گردد، ۲۰ مه، ۱۸ و ۱۹ آوریل، ۲۵ مارس، ۲ ژانویه، ۱۷ نوامبر و ۲۰ نوامبر پیشنهاد شده است. عوامل گوناگونی در برگزیدن ۲۵ دسامبر برای روز میلاد مؤثر است: نخست آنکه این روز در گاهشمار رومی، روز انقلاب زمستانی بود، دوم آنکه ۹ ماه پس از ۲۵ مارس بود. ۲۵ مارس روزی است که به اعتدال بهاری و تاریخ تشکیل نطفه عیسی مسیح مربوط است.

اعتدال بهاری

بر پایه ادعای آگوستین، عیسی مسیح به دلایل سمبلیک تصمیم گرفت که در کوتاه ترین روز سال به دنیا بیاید که برابر می شود با انقلاب زمستانی در گاهشماری رومی یا همان ۲۵ دسامبر.

بنابراین او در روزی به دنیا آمد که در محاسبات زمینی ما کوتاه ترین است و روزهای پس از آن رو به بلندی؛ بنابراین کسی که خم شد و ما را بالا برد، کوتاه ترین روز را انتخاب کرد، که پس از آن روشنایی رو به افزایش است.

 در بخش های مختلفی از انجیل، عیسی به خورشید ربط داده شده است. بر پایه یک پیشگویی که از ملاکی نقل شده است، عیسی به عنوان «خورشید عدالت» دانسته می شود: «تا آنکه تو، خورشید عدالت بالا بیایی و درمان در میان بال های او است.» یوحنا، عیسی را به «روشنایی جهان» تشبیه کرده است.

چنین نمادگرایی خورشیدی برای عیسی مسیح باعث می شود تا بیش از یک روز برای تولد او محتمل باشد. پژوهشی به نام De Pascha Computus که چندان شناخته شده نیست (نویسنده اش شناخته شده نیست) این نظر را می پروراند که آغاز پیدایش در اعتدال بهاری برابر با ۲۵ مارس بوده و لقاح یا تولد (عبارت nascor هر دو معنی را می دهد) عیسی مسیح در ۲۸ مارس، روز پیدایش خورشید به روایت آفرینش است. یکی از ترجمه ها چنین می گوید: «نظر مقام عالی و الهی پروردگار بر آن شد که در آن روز، درست همان روز که خورشید پدید می آید، ۲۸ مارس، در روز چهارشنبه، عیسی متولد شود.»

در سده ۱۷ میلادی، آیزاک نیوتن بحث می کند که روز تولد مسیح تنها به این دلیل انتخاب شده که با تحولات خورشیدی هماهنگ باشد.

فرضیات دینی و محاسبات

فرض محاسبات کریسمس به یک روز مقدس که پیش از آن است مربوط است، این روز که بر ۲۵ مارس منطبق است روز حلول مسیح است. به عبارت دیگر پس از حلول مسیح، ۹ ماه محاسبه شده و بعد روز کریسمس در نظر گرفته شده است. این نوع محاسبات از سوی نویسنده فرانسوی Louis Duchesne در سال ۱۸۸۹ پیشنهاد شده است.

امروزه روز ۲۵ مارس با نام روز بشارت مسیح یا مژده به بانوی ما شناخته شده است. این روز در سده ۱۷ ام میلادی مقدس اعلام شد و ۹ ماه پیش از کریسمس است همچنین این روز با روز اعتدالین هم منطبق است اما به قضیه حلول مسیح مرتبط نیست، چون در آن زمان به فراموشی سپرده شده بود.

مسیحیان نخستین، زادروز مسیح را در ۱۴ نیسان (پسح) جشن می گرفتند. از آن جایی که پسح در ۱۴ ام ماه بود به آن چهاردهمی یا Quartodecimal می گفتند. تمام رویدادهای مربوط به مسیح حتی مصائب مسیح در این روز بزرگداشت می شود. گفته می شود که احتمالاً این تاریخ ها مربوط به تقویم محلی کورینتوس است. ترتولیان (مرگ در سال ۲۲۰ میلادی) که در بخش لاتین شمال آفریقا زندگی می کرد گفته است که بزرگداشت مصائب مسیح در ۲۵ مارس صورت می گرفته. در سال ۱۶۵ پاپ سوتر عید پاک را اختراع کرد از این رو بزرگداشت رستاخیز مسیح به یک یکشنبه از سال تغییر پیدا کرد و تاریخ مصائب مسیح به آدینه نیک منتقل شد. مطابق فرضیات، جشن چهاردهمی در برخی مناطق همچنان ادامه داشت با این تفاوت که دیگر این جشن را مرتبط با حلول مسیح می دانستند.

 از دیدگاه علمی و دانشگاهی فرضیاتی که برای تولد مسیح ارائه می شود نامطمئن است. یک سنت قدیمی در میان یهودیان وجود داشت که افراد بزرگ تمام سال را عمر می کردند و وقتی می مردند خرده ای از سن شان وجود نداشت از این رو عیسی مسیح اگر در ۲۵ مارس به دنیا آمده باشد حتماً باید در ۲۵ مارس هم از دنیا رفته باشد، که در اینجا با ۱۴ نیسان برابری می کند.

کلیسا ۲۵ دسامبر را برگزید تا با جشن های رومیان باستان در بزرگداشت خدای خورشید، سول اینویکتوس، منطبق باشد. این جشن از سوی پادشاه، اورلیان در سال ۲۷۴ گذاشته شده بود.

بابانوئل: کارت پُستال کریسمسی

شخصیتی که امروزه به شکل پیرمردی مهربان و چاق است و با لباس سرخ رنگ و ریشی سفید و بلند، هنگام کریسمس در میان برگزارکنندگان این جشن ظاهر می گردد به چندین اسم شناخته می شود که بابانوئل (Papa noel)، سانتا کلوز (Santa claus) و سنت نیکولا (Saint Nicola) از معروفترین این اسامی اند.

تاریخچه بابا نوئل

در سده چهارم میلادی، یکی از اسقف های آسیای صغیر (ترکیه امروز) به خاطر رفتار مهربانانه اش با کودکان شهرت یافت. این شخص که بعدها به سنت نیکولاس (نیکولاس قدیس) شهرت یافت، در نقاشی های قرون وسطی و عصر رنسانس به شکل مردی بلند بالا با چهره ای جدی و نجیبانه نشان داده شده است و تا حدود قرن شانزدهم، جشن مخصوص او در روز ششم دسامبر در سراسر اروپا برگزار می شد، اما از آن پس، این جشن، تنها به پروتستان های هلند منحصر گردید. مهاجران هلندی که به آمریکای شمالی کوچ کردند، این رسم را با خود به آن کشور بردند و در آنجا بود که نام او به سانتا کلوز (به انگلیسی: Santa Claus) تغییر یافت.

 آیین های کریسمس

برگزاری کریسمس در کشورهای مختلف مسیحی بنا به سنت و رسم و رسوم آنان، تفاوت هایی نیز با یکدیگر دارد. اما مشترکات این مراسم این است که: مسیحیان برای جشن گرفتن میلاد عیسی مسیح به کلیساها می روند، در منزل یک درخت کاج را تزیین و چراغانی می کنند و در خیابان ها و کوچه ها دسته دسته سرودهای پرستشی و شکرگزاری اجرا می نمایند.

همچنین در ایام کریسمس حراجیهایی برپا می شود و در روز باکسینگ در ۲۶ دسامبر، کارمندها از کارفرمای خویش هدیه دریافت می کنند.

درخت کاج

امروزه در تمام جهان درخت کاج نماد مهم کریسمس است. اما درخت سرو در آئینهای پاگان و فرهنگ قدیم ایران نیز بسیار مهم بوده و درخت جاودانگی تلقی می شده است هنوز در بسیاری از نقاط ایران به درخت کاج با نگاه تقدس نگریسته می شود.

کریسمس در هند

اگر چه کریسمس جشنواره ای در تقویم مسیحی است، اما در هند به عنوان یک سرگرمی و تفنن دارای اهمیت ویژه ای است. در هند این جشنواره دارای معنی خاصی برای وحدت هند در عین تنوع و گوناگونی است که در سراسر جهان شناخته شده است؛ و به دلیل نفوذ اروپا در این کشور برای مدت طولانی، دین در سراسر کشور پخش شده است. هیجان انگیزترین جشن کریسمس در هند را می توان در حالت سرور و نشاط در شهر بندری گوا دید. تعداد زیادی از گردشگران داخلی و بین المللی به سواحل گوا می آیند و در طول جشنواره کریسمس به تماشای گوا در بهترین حالت فرهنگی خود می پردازند. همچنین می توان در بهترین موسیقی و رقص گوا در جشن میهمانی کریسمس شرکت کرد. کاتولیک ها در گوا در برنامه ای سنتی و محلی به نام میسسا و گالو یا «کلاغ خروس» شرکت می کنند که ساعات اولیه صبح انجام می شود. کارناوال، قبل از روزه، مهم ترین رویداد در گوا است که شبیه به «ماردی گرا» در نیواورلئان است.

ریشه نام و دیگر واژه ها شب یلدا

«یلدا» برگرفته از واژه سریانی ܝܠܕܐ به معنای زایش است و شب چله هم که مترادف شب یلداست از آن روست که چهل روز اول زمستان را «چله بزرگ» و بیست روز بعد از آن را «چله کوچک» نامیده اند. ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانسته است. در آثارالباقیه بیرونی، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شده است. در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده است.

انار شب چله

چلّه، دو موقعیت گاه شمار در طول یک سال خورشیدی با کارکردهای فرهنگ عامه، یکی در آغاز تابستان (تیرماه) و دیگری در آغاز زمستان (دی ماه)، هریک متشکل از دو بخش بزرگ (چهل روز) و کوچک (بیست روز) است. واژه چلّه برگرفته از چهل و مخفف «چهله» و صرفاً نشان دهنده گذشت یک دوره زمانی معین (و نه الزاماً چهل روزه) است.

پیشینه شب یلدا

«شب یلدا» که به عنوان یکی از شب های مقدس در ایران باستان مطرح بوده به صورت رسمی در تقویم ایرانیان باستان از سال ۵۰۲ قبل از میلاد در زمان داریوش یکم به تقویم رسمی ایرانیان باستان راه یافت. چله و جشن هایی که در این شب برگزار می شود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می داد و در طول سال با سپری شدن فصل ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.

آنان ملاحظه می کردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می توانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکشند. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند که کوتاه ترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب ها کوتاهتر می شوند، از همین رو آن را شب زایش خورشید (مهر) نامیده و آن را آغاز سال قرار دادند کریسمس مسیحیان نیز ریشه در همین اعتقاد دارد.

در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع می شد و در اوستا، واژه «سَرِدَ» (Sareda) یا «سردَ» (Saredha) که مفهوم «سال» را افاده می کند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.

در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده است:

یلدا، شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب هاست در تمام سال و در آن شب یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل می کند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می باشد و بعضی گفته اند شب یلدا یازدهم جدی است.

تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانی ترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر می پاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا می رسید، آتش می افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر می آوردند و خوانی ویژه می گستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوه های خشک در سفره می نهادند. سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوه های تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار می شد. در آیین های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآورده ها و فراورده های خوردنی فصل و خوراک های گوناگون، خوراک مقدس مانند «می زد» نیز نهاده می شد.

شب یلدا را شب میلاد خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ هم می دانند. درباره آن دو روایت عمده رایج است. اول آنکه در این شب مهر، میترا یا آن چنان که در اوستا و نوشته های پادشاهان هخامنشی آمده، میثره (Mithra) به جهان بازمی گردد. او که از ایزدان باستانی هند و ایرانی است ساعات روز را طولانی کرده و در نتیجه برتری خورشید پدیدار می شود.

آئین مهرپرستی یا آئین مهر برپایه پرستش میترا در دوران پیش از آئین زرتشت شکل گرفته است و در اروپا به آئین میتراییسم هم گفته می شود.

بعضی پژوهشگران هم بر این باورند که در شب یلدا، پیامبری زاده می شود: «در سال ۵۱ پادشاهی اشکانیان که مصادف است با سال ۱۹۶ میلادی، پیامبری در شب یلدا زاده می شود. او را دو دولفین از آب بیرون می آورند، چه آنکه براساس آئین مهر، آب از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است.»

در هر دو روایت، شب یلدا شب تولد مهر است و این بازمانده از آداب مهری است که در شرق مدیترانه به طور وسیعی رایج بوده و آثارش از جمله در معابد مهری باقی مانده در پالمیرا در اردن فعلی دیده می شود.

شباهت یلدا با جشن های دیگر اقوام

سفره شب یلدا

جشن انقلاب زمستانی در بین دیگر اقوام باستان نیز رایج بوده است. در روم باستان و هم زمان با ترویج مسیحیت، پرستش سول اینویکتوس (خورشید شکست ناپذیر) ایزد پاگان رومی بسیار شایع بود و رومیان میلاد او را در زمان انقلاب زمستانی جشن می گرفتند. سول اینویکتوس در آیین میتراییسم رومی نیز نقشی ویژه داشت و حتی میتراس (معادل یونانی میترا ایزد باستان ایرانی) لقب خورشید شکست ناپذیر را داشت.

محققان معتقدند که مسیحیت غربی چارچوب اصلی خود را که به این دین پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان از جمله میتراییسم مدیون است و برای نمونه تقویم کلیساها، بسیاری از بقایای مراسم و جشنهای پیش از مسیحیت بخصوص کریسمس را در خود نگاه داشته است و کریسمس به عنوان آمیزه ای از جشن های ساتورنالیا و زایش میترا در روم باستان در زمان قرن چهارم میلادی با رسمی شدن آیین مسیحیت و به فرمان کنستانتین به عنوان زادروز رسمی مسیح در نظر گرفته شد. هنگام توسعه آیین های رازوری در اروپا و سرزمین های تحت فرمانروایی امپراتوری روم و پیش از پذیرفتن آیین مسیحیت، رومیان هر ساله در روز ۱۷ دسامبر در جشنی به نام ساتورنالیا به سیاره کیوان (ساترن)، ایزد باستانی زراعت، احترام می نهادند. این جشن تا هفت روز ادامه می یافت و انقلاب زمستانی را شامل می شد. از آنجا که رومیان از گاهشماری یولیانی در محاسبات خود استفاده می کردند روز انقلاب زمستانی به جای ۲۱ یا ۲۲ دسامبر حدوداً در ۲۵ دسامبر واقع می شد.

فرانتس کومون، باستان شناس بلژیکی و بنیان گذار میتراپژوهی مدرن و دیگر میتراپژوهان همفکر او مفاهیم آیین میتراییسم روم را کاملاً برگرفته از آیین مزدیسنا و ایزد ایرانی میترا (مهر) می دانند اما این ایده از دهه ۱۹۷۰ میلادی به بعد به شدت مورد نقد و بازبینی قرار گرفته است و اکنون به یکی از مسائل بسیار مجادله برانگیز در زمینه پژوهش ادیان در دنیای روم و یونان باستان تبدیل شده است. جشن تولد میترا تنها آئینی نیست که به مسیحیت راه پیدا کرده است. میان سنت های مسیحیان و آئین میتراییسم شباهت های زیادی وجود دارد. امروزه تمام مسیحیانی که تولد عیسی مسیح را جشن می گیرند هنوز هم در روز جشن شومینه و شمع هایشان را روشن نگاه می دارند، درخت کریسمس را با چراغهای کوچک نورانی تزئین می کنند، شب زنده داری می کنند و غذاهای مخصوص و ویژه می خورند؛ به دید و بازدید یکدیگر می روند و این مناسبت را در کنار دوستان و اقوامشان جشن می گیرند؛ درست نظیر همان سنتی که ایرانیان باستان در شب یلدا برگزار می کردند. کریسمس و یلدا تنها نمونه ای از بسیاری از باورها، آداب و رسوم، نمادها، داستان ها و افسانه های مشترکی هستند که مردم ملل مختلف و مذاهب مختلف را به هم پیوند می زنند.

آیین های یلدا در نقاط مختلف ایران

برای تأییدپذیری کامل این بخش به منابع بیشتری نیاز است. لطفاً با توجه به شیوه ویکی پدیا برای ارجاع به منابع، با ارایه منابع معتبر این مقاله را بهبود بخشید. مطالب بی منبع را می توان به چالش کشید و حذف کرد.

ریشه نام و دیگر واژه ها

«یلدا» برگرفته از واژه سریانی ܝܠܕܐ به معنای زایش است و شب چله هم که مترادف شب یلداست از آن روست که چهل روز اول زمستان را «چله بزرگ» و بیست روز بعد از آن را «چله کوچک» نامیده اند. ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانسته است. در آثارالباقیه بیرونی، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شده است. در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده است.

انار شب چله

چلّه، دو موقعیت گاه شمار در طول یک سال خورشیدی با کارکردهای فرهنگ عامه، یکی در آغاز تابستان (تیرماه) و دیگری در آغاز زمستان (دی ماه)، هریک متشکل از دو بخش بزرگ (چهل روز) و کوچک (بیست روز) است. واژه چلّه برگرفته از چهل و مخفف «چهله» و صرفاً نشان دهنده گذشت یک دوره زمانی معین (و نه الزاماً چهل روزه) است.

پیشینه

«شب یلدا» که به عنوان یکی از شب های مقدس در ایران باستان مطرح بوده به صورت رسمی در تقویم ایرانیان باستان از سال ۵۰۲ قبل از میلاد در زمان داریوش یکم به تقویم رسمی ایرانیان باستان راه یافت.[۸] چله و جشن هایی که در این شب برگزار می شود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می داد و در طول سال با سپری شدن فصل ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.

آنان ملاحظه می کردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می توانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکشند. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند که کوتاه ترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب ها کوتاهتر می شوند، از همین رو آن را شب زایش خورشید (مهر) نامیده و آن را آغاز سال قرار دادند کریسمس مسیحیان نیز ریشه در همین اعتقاد دارد.

در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع می شد و در اوستا، واژه «سَرِدَ» (Sareda) یا «سردَ» (Saredha) که مفهوم «سال» را افاده می کند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.

در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده است:

یلدا، شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب هاست در تمام سال و در آن شب یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل می کند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می باشد و بعضی گفته اند شب یلدا یازدهم جدی است.

تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانی ترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر می پاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا می رسید، آتش می افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر می آوردند و خوانی ویژه می گستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوه های خشک در سفره می نهادند. سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوه های تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار می شد. در آیین های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآورده ها و فراورده های خوردنی فصل و خوراک های گوناگون، خوراک مقدس مانند «می زد» نیز نهاده می شد.

شب یلدا را شب میلاد خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ هم می دانند. درباره آن دو روایت عمده رایج است. اول آنکه در این شب مهر، میترا یا آن چنان که در اوستا و نوشته های پادشاهان هخامنشی آمده، میثره (Mithra) به جهان بازمی گردد. او که از ایزدان باستانی هند و ایرانی است ساعات روز را طولانی کرده و در نتیجه برتری خورشید پدیدار می شود.

آئین مهرپرستی یا آئین مهر برپایه پرستش میترا در دوران پیش از آئین زرتشت شکل گرفته است و در اروپا به آئین میتراییسم هم گفته می شود.

بعضی پژوهشگران هم بر این باورند که در شب یلدا، پیامبری زاده می شود: «در سال ۵۱ پادشاهی اشکانیان که مصادف است با سال ۱۹۶ میلادی، پیامبری در شب یلدا زاده می شود. او را دو دولفین از آب بیرون می آورند، چه آنکه براساس آئین مهر، آب از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است.»

در هر دو روایت، شب یلدا شب تولد مهر است و این بازمانده از آداب مهری است که در شرق مدیترانه به طور وسیعی رایج بوده و آثارش از جمله در معابد مهری باقی مانده در پالمیرا در اردن فعلی دیده می شود.

شباهت یلدا با جشن های دیگر اقوام

سفره شب یلدا

جشن انقلاب زمستانی در بین دیگر اقوام باستان نیز رایج بوده است. در روم باستان و هم زمان با ترویج مسیحیت، پرستش سول اینویکتوس (خورشید شکست ناپذیر) ایزد پاگان رومی بسیار شایع بود و رومیان میلاد او را در زمان انقلاب زمستانی جشن می گرفتند. سول اینویکتوس در آیین میتراییسم رومی نیز نقشی ویژه داشت و حتی میتراس (معادل یونانی میترا ایزد باستان ایرانی) لقب خورشید شکست ناپذیر را داشت.

محققان معتقدند که مسیحیت غربی چارچوب اصلی خود را که به این دین پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان از جمله میتراییسم مدیون است و برای نمونه تقویم کلیساها، بسیاری از بقایای مراسم و جشنهای پیش از مسیحیت بخصوص کریسمس را در خود نگاه داشته است و کریسمس به عنوان آمیزه ای از جشن های ساتورنالیا و زایش میترا در روم باستان در زمان قرن چهارم میلادی با رسمی شدن آیین مسیحیت و به فرمان کنستانتین به عنوان زادروز رسمی مسیح در نظر گرفته شد.[۱۳] هنگام توسعه آیین های رازوری در اروپا و سرزمین های تحت فرمانروایی امپراتوری روم و پیش از پذیرفتن آیین مسیحیت، رومیان هر ساله در روز ۱۷ دسامبر در جشنی به نام ساتورنالیا به سیاره کیوان (ساترن)، ایزد باستانی زراعت، احترام می نهادند. این جشن تا هفت روز ادامه می یافت و انقلاب زمستانی را شامل می شد. از آنجا که رومیان از گاهشماری یولیانی در محاسبات خود استفاده می کردند روز انقلاب زمستانی به جای ۲۱ یا ۲۲ دسامبر حدوداً در ۲۵ دسامبر واقع می شد.

فرانتس کومون، باستان شناس بلژیکی و بنیان گذار میتراپژوهی مدرن و دیگر میتراپژوهان همفکر او مفاهیم آیین میتراییسم روم را کاملاً برگرفته از آیین مزدیسنا و ایزد ایرانی میترا (مهر) می دانند اما این ایده از دهه ۱۹۷۰ میلادی به بعد به شدت مورد نقد و بازبینی قرار گرفته است و اکنون به یکی از مسائل بسیار مجادله برانگیز در زمینه پژوهش ادیان در دنیای روم و یونان باستان تبدیل شده است.[۱۵][۱۶] جشن تولد میترا تنها آئینی نیست که به مسیحیت راه پیدا کرده است. میان سنت های مسیحیان و آئین میتراییسم شباهت های زیادی وجود دارد. امروزه تمام مسیحیانی که تولد عیسی مسیح را جشن می گیرند هنوز هم در روز جشن شومینه و شمع هایشان را روشن نگاه می دارند، درخت کریسمس را با چراغهای کوچک نورانی تزئین می کنند، شب زنده داری می کنند و غذاهای مخصوص و ویژه می خورند؛ به دید و بازدید یکدیگر می روند و این مناسبت را در کنار دوستان و اقوامشان جشن می گیرند؛ درست نظیر همان سنتی که ایرانیان باستان در شب یلدا برگزار می کردند. کریسمس و یلدا تنها نمونه ای از بسیاری از باورها، آداب و رسوم، نمادها، داستان ها و افسانه های مشترکی هستند که مردم ملل مختلف و مذاهب مختلف را به هم پیوند می زنند.

آیین های یلدا در نقاط مختلف ایران

برای تأییدپذیری کامل این بخش به منابع بیشتری نیاز است. لطفاً با توجه به شیوه ویکی پدیا برای ارجاع به منابع، با ارایه منابع معتبر این مقاله را بهبود بخشید. مطالب بی منبع را می توان به چالش کشید و حذف کرد.