- مرجع دانلود جدیدترین مقالات ورد و پاورپوینت

برچسب: ماست

خوراک، خوراکی، یا غذا خوردنی ای است که در جوامع متفاوت به صورت خام و دست نخورده، تغییر یافته یا نیمه تغییر یافته برای مصرف آماده می شود. خوراک می تواند منشأ حیوانی یا گیاهی (و یا گاهی معدنی) داشته باشد، و برای رفع نیاز تغذیه یا لذت بردن مصرف شود.

در گذشته جمع آوری خوراک به شیوه شکار یا چیدن میوه انجام می گرفت، ولی امروزه تهیه آن بیشتر با استفاده از مهارت های کشاورزی، دام پروری، و ماهی گیری صورت می گیرد.

عادات غذایی در فرهنگ های گوناگون مختلف است. اکثر جوامع با توجه به سنن و رسومشان رسم های مخصوصی برای آشپزی و اولویت های غذایی شان دارند. بسیاری از فرهنگ ها غذاهای خود را توسط روش های تدارک، شیوه های آشپزی، و تهیه غذا متنوع ساخته اند.

بنا بر گزارش نهاد بریتانیایی مهندسان مکانیک (IME)، نیمی از مواد غذایی در سرتاسر دنیا اسراف شده و به هدر می رود.

منشاءهای غذایی

اکثر خوراک ها منشأ گیاهی (همچون میوه ها، سبزیجات، صیفی جات، غلات و دانه ها) و جانوری (مانند گوشت، شیر و فراورده های آن، تخم مرغ و عسل) دارند. با این وجود برای تهیه غذا از گروه های دیگری همچون قارچ ها و باکتری ها (سرکه، ماست، پنیر و …) نیز استفاده می شود. به جز مواد آلی، مواد معدنی همچون نمک و آب نیز مورد استفاده قرار می گیرند.

خوراک ها را معمولاً به گروه های زیر تقسیم می کنند:

سبزیجات و میوه ها (سرشار از الیاف غذایی و ویتامینهای مختلف به خصوص ویتامین ث)

فراورده های گوشتی و تخم مرغ (سرشار از پروتئین و آهن)

شیر و فراورده های لبنی (سرشار از کلسیم، پروتئین و ویتامین ب)

نشاسته (نان، سیب زمینی، غلات، برنج)(سرشار از کربوهیدرات، ویتامین ب، الیاف، پروتئین و مواد معدنی)

چربی ها (سرشار از لیپید، ویتامین آ، ویتامین د (خامه و کره)، ویتامین ای و اسیدهای چرب)

قندها (سرشار از قندهای ساده)

آماده کردن غذا

درحالی که بعضی از خوراک ها را می توان به صورت خام و بدون ایجاد تغییری در آن ها مصرف کرد، غذاهایی هم وجود دارند که باید برای این که طعم دار یا قابل خوردن باشند، تغییراتی درآن هاباید داد.

از ساده ترین این تغییرات می توان شستن، خرد کردن و مخلوط کردن را مثال زد. بعضی غذاها نیز باید پخته شوند یا سرد شوند. ممکن است تغییراتی در آن ها به منظور نگهداری، خوش طعم کردن و تزیین کردن داده شود، که بخشی از آن ها به آداب و رسوم فرهنگ های گوناگون برمی گردند.

تأثیر فرهنگ و مذاهب گوناگون بر رژیم غذایی

رژیم های غذایی مختلف از مذهب و فرهنگ های تمدن های سراسر جهان تأثیر می پذیرند. در بسیاری از فرهنگ ها و ادیان مصرف برخی غذاها توصیه شده یا تابو شمرده شده است. به طور مثال، غذاهای حلال در اسلام و رژیم غذایی گیاهی در آیین جین و سیک مجاز شمرده شده اند.

برخی افراد نیز با توجه به عقاید یا سلامتی خود غذاهایی را که مصرف می کنند محدود می نمایند. به طور مثال، توصیه می شود افرادی که به بیماری های قلبی-عروقی، دیابت و با چاقی مبتلایند از غذاهای چرب و مواد قندی پرهیز نمایند.

رژیم غذایی نامناسب

عادت های غذایی در سلامتی و مرگ ومیر انسان ها نقش اساسی دارند. عدم تناسب میان انرژی دریافت شده از غذاها و سوزاندن آن موجب سوءتغذیه یا چاقی می شود. علت سوءتغذیه همچنین ممکن است کمبود نوعی ویتامین، مواد معدنی، پروتئین و غیره در رژیم غذایی باشد. سوءتغذیه خود موجب بروز بیماری های مختلفی چون کواشیورکور، ماراسموس، اسکوروی، کوری و غیره می شود.

مواد غذایی که هر روز باید بخورید

مواد غذایی ضروری جهت مصرف روزانه شامل میوه ها ، سبزیجات و پروتئین هایی هستند که برای داشتن بدنی سالم ، مغز و حافظه ای دقیق و قوی باید هر روز مصرف شوند. 15 ماده غذایی که شما را سالم نگاه می دارند.

تاثیر مثبت مصرف روزانه این مواد غذایی بر سلامت کلی بدن

برای داشتن بدنی سالم ، مغز و حافظه ای دقیق و قوی باید هر روز برخی از مواد غذایی مصرف شوند. 15 ماده غذایی که شما را سالم نگاه می دارند.

توت فرنگی و بلوبری:

توت ها و میوه های جنگلی از ارزش و خواص بسیاری برخوردارند چنانچه باید گفت اگر می خواهید حافظه خود را تقویت کنید، دانشمندان  کشف کرده اند غذاهایی سرشار از فیتوکمیکال ها (ترکیبات شیمیایی که بطور طبیعی در گیاهان بوجود می آیند و معمولاً اشاره به ترکیباتی دارند که بیشتر اثرات پزشکی دارند تا تغذیه ای) مانند بلوبری مشکلات حافظه را از بین می برد. ترکیب این میوه با مواد غذایی دیگر بسیار لذیذ می شود، طوری که این ماده را تبدیل به یکی از محبوب ترین میوه ها کرده است.

 سیر:

سیر یکی از منابع غنی آنتی اکسیدان یا همان سلاح اصلی بدن برای مبارزه با بیماری هاست. تحقیقات ثابت کرده مصرف 2 حبه سیر در هفته خطر ابتلا به سرطان را تا 50 درصد کاهش می دهد.همچنین مصرف سیر برای از بین بردن عفونت ها و باکتریهای خفته در بدن عالی هستند.

روغن زیتون:

از همین الان تصمیم بگیرید که روغن زیتون را جایگزین تمام روغن های مصرفی تان کنید تا از ابتلا به بیماری های خطرناکی همچون کبد چرب و سکته ی قلبی در امان بمانید.

 کلم بروکلی:

بروکلی با دارا بودن ترکیباتی بدن را در ترشح انزیم های ضد سرطانی و مشکلات مغز تقویت می کند. بروکلی سرشار از پتاسیم است، ماده ای که برای سیستم عصبی و به تبع مغز شما ضروری است. تحقیقات نشان داده که این ماده آسیب وارده بر مغز را نیز التیام می دهد و به همین دلیل به عنوان بهترین ماده غذایی شناخته شده است و از ابتلا به سرطان های زنان جلوگیری می کند.

 ماست:

این فرآورده ی لبنیاتی برای استخوان ها و در واقع اسکلت بدن مفید و ضروری هستند. با مصرف 3/4 فنجان ماست کم چرب در طول روز سلامت خود را حفظ کنید.

دانه آفتابگردان:

دانه افتابگردان یکی از دانه هایی است که پیامبر توصیه به مصرف روزانه ان فرموده است . علی رقم دنیای خواص تخم آفتابگردان  مواد مغذی موجود در این ماده به دلیل وجود ویتامین ای، ب6، زینک و آهن برای سلامت موهای شما مناسب است.

دارچین

نقش مثبت دارچین در پیشگیری از آلزایمر و تقویت مغز

 دارچین:

ادویه ای پرقدرت و پرخاصیت.دارچین فعالیت مغز را افزایش می دهد، از این رو برای تقویت این عضو می توان از آن استفاده کرد. با داشتن این خاصیت، خوردن دارچین به منظور از بین بردن فشارهای عصبی و پیشگیری در مورد از دست دادن حافظه کارساز است

 محققان دانشگاه زاراگوزا اعلام کردند پوشش های پلاستیکی دارچین دار هم اکنون مورد استفاده تجاری قرار گرفته و می تواند در حفظ و تازگی میوه ها، سبزیجات و گوشت نیز موثر باشد. بر اساس گزارش نیویورک تایمز، گاهی استفاده از این پوشش ها باعث انتقال عطر دارچین به مواد غذایی می شود. همچنین استفاده مستقیم از این ماده برای حفظ مواد غذایی به دلیلی عدم آزادسازی مواد حفاظتی آن زیاد تأثیرگذار نخواهد بود.

بادمجان:

بادمجان به دلیل خاصیت مثبتی که برای مغز دارد، مورد توجه قرار گرفته است. آنتی اکسیدان موجود در این ماده از غشا سلولی مغز محافظت می کند. همچنین دارای ماده ای به نام آنتوسیانین است که در تقویت حافظه موثر می باشد.

هویج:

هویج ماده ای است که باید آن را هر روز در رژیم غذایی خود بگنجانید. این ماده سرشار از گلوتاتیون (یک ترکیب پروتئینی کوچک که سموم کبد را از بین می برد) و همچنین فلاونوئیدها و بتا کاروتن است. مصرف این گیاه عملکرد کلیه را بهبود می بخشد.

چای :

آرامش اعصاب و رفع استرس در طول روز از اهمیت فوق العاده ای برای سلامت بدن برخوردار است پس برای رسیدن به این مهم حداقل روزی یک فنجان چای سیاه و یا چای سبز بنوشید.

رزماری:

رزماری حاوی ترکیب شیمیایی به نام کارنوسیک اسید است که مغز را از ابتلا به بیماری هایی مانند آلزایمر حفظ می کنید. دانشمندان ثابت کرده اند که عطر موجود در این ماده بر حافظه و توانایی شناختی تاثیر مثبت می گذارد، به همین دلیل این ماده به عنوان یکی از بهترین مواد غذایی شناخته شده است.

گردو:

 یکی از بهترین مواد برای سلامت مغز، گردو است. این ماده حاوی دو کوزاهگزانوئیک اسید یا DHA( اسید چرب امگا 3) است. تحقیقاتی که اخیرا در دانشگاه هاروارد انجام شده نشان می دهد که خوردن آجیل، طول عمر را افزایش می دهد و بر عملکرد شناختی بزرگسالان نیز موثر است. یک چهارم فنجان گردو، نزدیک به 100% DHA مورد نیاز روزانه شما را فراهم می کند. بنابراین این ماده را همیشه در خانه خود داشته باشید.

ماهی:

بدن قادر به ساخت اسیدهای چرب ضروری نیست، بنابراین ما باید آنها را از مواد غذایی دریافت کنیم. بهترین چربی های امگا 3 مانند EPA و DHA در ماهی های چرب وجود دارند و مصرف آنها عملکرد حافظه، مغز و قلب را بهبود می بخشند. بهترین منابع سالمون، قزل آلا، خال مخالی و ساردین است.

اسفناج و فواید سرشار آن

تجارت الکترونیک چیست؟

تجارت الکترونیک، به معنیِ انجام معاملات تجاری، از طریق ابزارهای الکترونیکی مانند اینترنت، تلفن، تلویزیون و کامپیوتر است.

تجارت الکترونیک، برای نخستین بار در دهه ی ۱۹۶۰ و از طریق یک مبادله ی الکترونیکی داده ها (EDI) بر روی شبکه های ارزش افزوده (VANs) معرفی شد و با افزایش دسترسی به اینترنت و ظهور فروشندگان آنلاینِ محبوب در دهه ی ۱۹۹۰ و اوایل دهه ی ۲۰۰۰، رشد کرد. برای نمونه، وب سایت آمازون، کار خود را در سال ۱۹۹۵ و در گاراژ جف بزوس (Jeff Bezos) به عنوان کسب و کار حمل و نقلِ کتاب شروع کرد. یا وب سایت EBay که امکان خرید و فروش آنلاین میان مصرف کنندگان را فراهم می کند، در سال ۱۹۹۵ مزایده های آنلاین را به جهان معرفی کرد و در سال ۱۹۹۷ و با استقبال شدید از عروسک های Beanie Babies، شهرت و محبوبیت بسیار زیادی یافت. با افزایش تعداد کاربران اینترنتی، بسیاری بر این باورند که به زودی تجارت الکترونیک به روش اصلیِ انجام معاملات تجاری مبدل می شود.

 تجارت الکترونیک نیز، مانند هر تکنولوژی دیجیتالی یا بازار خریدِ دیگری که بر مصرف کننده  استوار است، در طول سال ها تکامل یافته است. با محبوب تر شدن دستگاه های تلفن همراه، تجارت گوشی همراه نیز بازار مختص خود را پیدا کرده است. با ظهور سایت هایی مانند فیس بوک و پینترست (Pinterest)، شبکه های اجتماعی به محرک مهمی برای تجارت الکترونیک مبدل شده اند. برای نمونه، بر اساس Paymill، از سال ۲۰۱۴، در فروش های انجام شده بر روی پلت فرمِ تجارت الکترونیکِ Shopify ، که به دلیل تبلیغات موجود بر روی شبکه های اجتماعی بوده است، در ۸۵ درصد موارد خریداران با استفاده از تبلیغات موجود بر روی فیس بوک به این پلت فرم هدایت شده اند.

 بازارِ در حالِ تغییر، فرصت بزرگی را برای کسب و کارها فراهم می کند تا ارتباط خود با مشتری را بهبود دهند و بازار خود را در دنیای آنلاین گسترش دهند. بر اساس Statista، تا سال ۲۰۱۳، میزان فروش جهانیِ تجارت الکترونیک، به ۱.۲ تریلیون (۱۰۰۰ میلیارد) دلار رسید و میزان فروش گوشی تلفن همراه در ایالات متحده نیز، به ۳۸ میلیارد دلار رسید. بیش از ۴۰ درصد از کاربران اینترنت (در مجموع ۱ میلیارد نفر)، کالاهایی را به صورت آنلاین خریداری کرده اند. این ارقام همچنان به رشد خود ادامه خواهند داد، زیرا استفاده از گوشی همراه و اینترنت، هم در ایالات متحده و هم در بازارهای در حال توسعه در سراسر جهان، در حال گسترش است.

در تجارت الکترونیک نیز مانند تجارت سنتی، چهار دسته بندی وجود دارد که عبارتند از: B2B، B2C، C2B و C2C.

B2B(تجارت به تجارت) – شامل شرکت هایی است که با یکدیگر تجارت انجام می دهند. برای مثال، تولیدکنندگانی که محصول خود را به توزیع کنندگان می فروشند و عمده فروشانی که محصولاتی را به خرده فروشان می فروشند.

B2C(تجارت به مصرف کننده) – شامل تجارت هایی است که از طریق فروشگاه های اینترنتی و بدون نیاز به هر گونه تعامل با انسان، کالاهایی را به عموم مردم می فروشند. این همان تصوری است که بیشتر مردم از «تجارت الکترونیک» دارند. برای نمونه می توان به فروشگاه اینترنتی آمازون اشاره کرد.

C2B(مصرف کننده به تجارت) – در تجارت الکترونیک C2B، مصرف کنندگان پروژه ای با بودجه ای مشخص شده را به صورت آنلاین ارسال می کنند و شرکت ها برای انجام آن پروژه، پیشنهاد قیمت می دهند. سپس مصرف کننده پیشنهادهای قیمت را بررسی می کند و شرکت مورد نظر خود را انتخاب می کند. وب سایت Elance نمونه ای از این نوع تجارت الکترونیک است.

C2C(مصرف کننده به مصرف کننده) – این نوع تجارت، در تبلیغات دسته بندی شده ی آنلاین، انجمن ها یا بازارهایی انجام می شود که در آن افراد می توانند با یکدیگر، کالا خرید و فروش کنند. Craigslist، eBay و Etsy نمونه هایی از این نوع تجارت الکترونیک هستند.

مزایای تجارت الکترونیک

۱. مزایای تجارت الکترونیک برای مشتریان

 راحتی

هر محصولی را که بخواهید، به معنای واقعی کلمه، تنها با یک اشاره بر روی اینترنت قابل مشاهده است. فقط کافی است نام محصول مورد نظرتان را در موتور جستجوی مورد علاقه تان تایپ کنید تا تمام گزینه ها به شکلی سازماندهی شده و مرتب، تنها پس از چند ثانیه ظاهر شوند.

 صرفه جویی در زمان

با تجارت الکترونیک دیگر نیازی نیست که ساعت ها رانندگی کنید و به امید پیدا کردن چیزی که می خواهید، مغازه ها را نگاه کنید و جستجو کنید. فروشگاه های آنلاین، خط کامل محصولات خود را به شما ارائه می دهند و به جای استفاده از مغازه برای ارائه ی محصولات شان، از انبارهای کالا استفاده می کنند. محصولات را به راحتی پیدا می کنید و ظرف چند روز به درب منزلتان می رسند.

 وجود طیف وسیعی از گزینه های مختلف

در تجارت الکترونیک، مشتری می تواند بدون نیاز به رفتن از این مغازه به مغازه ی دیگر، به راحتی محصولات را با یکدیگر مقایسه کند و متوجه شود که کدام فروشنده، بهترین قیمت را ارائه می دهد و گزینه های بیشتری برای انتخاب دارد. در دنیای واقعی هر فروشگاه فضای محدودی دارد، ولی همان فروشگاه می تواند بر روی اینترنت، کل موجودی انبار را ارائه بدهد.

راحتی در مقایسه

در تجارت الکترونیک، مقایسه های دو به دو به راحتی قابل انجام هستند. وقتی کالاها به صورت آنلاین عرضه می شوند، تمام مشخصات و ویژگی های آن ها بیان می شود و فروشگاه های اینترنتی از شما می خواهند تا کالاهای آن ها را با سایر کالاها مقایسه کنید تا متوجه شوید که آن ها بهترین گزینه ها را ارائه می دهند و دوباره برای خرید به آن فروشگاه بازگردید.

 راحتی در یافتن بررسی ها و نظرات

شرکت ها به دلیل بالا بودن رقابت، از شما می خواهند تا به نظرات و بررسی های سایر مصرف کنندگان نگاهی بیندازید. بررسی های مثبت و منفی در هر وب سایتی وجود دارد و علاوه بر آنکه می توانید نقدها و نظرات مثبت مربوط به هر کالا را مشاهده کنید، از دلایل کسانی که آن محصول را دوست نداشته اند نیز آگاه می شوید.

 کوپن ها و تخفیف ها

برای هر تجارت آنلاینی که به دنبال شماست، تعداد زیادی کوپن و تخفیف وجود دارد و این مسئله به طور کلی برای مشتری ها بسیار عالی است. با وجود سایت هایی که مانند فروشگاه های بزرگ عمل می کنند، می توانید اقلامی را پیدا کنید که شامل تخفیفی تا ۸۰ درصد شده اند! نهایت استفاده را از این رقابت ببرید و بهترین قیمتِ موجود را پیدا کنید.

افزایش پایگاه مشتریان

پایگاه مشتریان از دغدغه های اصلی تمام کسب و کارهای آنلاین و غیرآنلاین است. نیازی نیست که کسب و کارهای آنلاین، نگران برخوردار بودن از بهترین ویژگی ها در شهر خود باشند، زیرا مردم از سراسر جهان، به محصولات آن ها دسترسی دارند و می توانند در هر زمانی برای خرید به آن ها بازگردند.

 افزایش فروش

کسب و کارهای آنلاین، نیازی به اداره کردن یک فروشگاه ندارند و می توانند فروش آنلاین بیشتری با حاشیه ی سود بالاتری داشته باشد. آن ها می توانند به روش های مختلفی پول را از مشتری دریافت کنند تا خرید را برای مشتری سریع تر و راحتتر کنند. این کسب و کارها با در دسترس بودن به صورت بین المللی، می توانند محصولات بیشتری را به فروش برسانند.

 دسترسیِ ۲۴ ساعته در ۳۶۵ روز سال

اگر هوا برفی باشد و جاده ها بسته باشند یا هوا آنقدر گرم و مرطوب باشد که حتی نتوانیم از خانه بیرون برویم، یا روز تعطیلی باشد و تمام مغازه ها در شهر بسته باشند، بازهم تجارت آنلاین شما ۲۴ ساعته و در تمام ۳۶۵ روز سال، برای مشتری ها باز است. درها هرگز بسته نمی شوند و سود کسب شده همچنان افزایش می یابد.

 گسترش حوزه ی تجارت

 ترجمه یکی از ابزارهای عالی موجود در اینترنت است! بنابراین کسب و کار آنلاین مجبور نیست برای هر زبان، یک سایت ایجاد کند. با بازاریابی درست، مشتری ها در سراسر جهان می توانند وب سایت، محصولات و اطلاعات آن کسب و کار را بدون نیاز به ترک کردن خانه، پیدا کنند.

 ساده شدن پرداخت های دوره ای

با کمی تحقیق، هر تجارتی می تواند برای خود پرداخت های دوره ای را ایجاد نماید. ارا ئه دهنده ای را بیابید که با نیازهای شما بیشترین همخوانی را دارد تا صدور صورت حساب به شیوه ای منسجم انجام شود و پرداخت ها نیز به همین روش و به صورتی منسجم دریافت شوند.

 تراکنش های فوری

در تجارت الکترونیک، دیگر نیازی به انتظار برای نقد شدن چک یا انتظاری ۳۰ روزه برای انواعِ دیگر پرداخت ها نیست. تراکنش ها بلافاصله انجام می شوند یا حداکثر به ۲ یا ۳ روز زمان نیاز دارید تا پول، از طریق سیستم بانکی وارد حساب تان شود.

نقش حجاب و عفاف در عظمت زن

حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است که حاصل این عفت و حجاب درونی، پوشش ظاهری است؛ به تعبیری لطیف تر حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب.

حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بشری و بویژه جوامع اسلامی مطرح است. همواره این دو واژه در کنار هم به کار برده می شوند و در نگاه اول به نظر می آید هر دو به یک معنا باشند اما با جستجو در متون دینی و فرهنگنامه ها به نکته قابل توجهی می رسیم و آن تفاوت این دو واژه است. در برخی کتب لغت حجاب را این گونه تعریف کرده اند: «الحجاب، المنع من الوصول» حجاب یعنی آنچه مانع رسیدن می شود.

برخی گفته اند حجب و حجاب هر دو مصدر و به معنای پنهان کردن و منع از دخول است و به عنوان شاهد آیه شریفه «و من بیننا و بینک حجاب» (فصلت، آیه ۵) را ذکر کرده اند. در دیگر کتاب های لغت حجاب را به معنای پرده آورده و نوشته اند: امراه محجوبه؛ زنی که پوشانیده است خود را به پوشاندنی.

با توجه به معانی ذکر شده در می یابیم حجاب امری ظاهری و در ارتباط با جسم است، اگرچه این پوشش برخاسته از اعتقادات و باورهای درونی افراد است ولی ظهور در نشئه مادی و طبیعی دارد یعنی پوشش ظاهری افراد و بویژه زنان را حجاب می گویند که مانع از نگاه نامحرم به آنان می شود. عفاف نیز دارای معانی گوناگونی است که در مجموع تعریف کاملی را به ما خواهد داد. راغب اصفهانی در مفردات القران می نویسد: العفه حصول حاله للنفس تمتنع بها غلبه الشهوه؛ عفت حالتی درونی و نفسانی است که توسط آن از غلبه شهوت جلوگیری می شود.

البته قابل ذکر است که در قرآن کریم از واژه عفت در دو معنا استفاده شده است، گاه به معنای خود نگهداری و پاکدامنی است و گاه «عفت» به معنای قناعت آمده و مسائل مالی مورد نظر است. آنچه در این مقاله مورد نظر ماست مفهوم اولی است یعنی خود نگهداری از شهوت و مسائل جنسی؛ اگرچه می توان برای هر دو معنا واژه عفت را آورد و ضرری به مفهوم آن نمی خورد. از مجموع معانی ذکر شده برای حجاب و عفاف می توان نتیجه گرفت که عفاف نوعی حجاب درونی است که انسان را از گناه باز می دارد.

حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است که حاصل این عفت و حجاب درونی، پوشش ظاهری است؛ به تعبیری لطیف تر حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این گروه از حجاب، تنها پوسته ای و ظاهری بی معنا دارند و از سوی دیگر کسانی هستند که ادعای عفاف کرده و با تعابیری همچون؛ من قلب پاکی دارم، خدابا قلبها کار دارد، آدم باید چشمش پاک باشد و.. خود را سرگرم کرده و مصداق «لیفجر امامه» (بلکه انسان می خواهد آزاد باشد و گناه کند- قیامت آیه ۵) می شوند.

انسان هایی چنین باید در قاموس اندیشه خود نکته ای اساسی را بنگارند و آن این است که درون پاک، بیرونی پاک می پروراند و هرگز قلب پاک موجب بارور شدن میوه ناپاکی به نام بی حجابی و بدحجابی نخواهد شد. امام خمینی(ره) پیام آور ارزشهای الهی درباره حجاب و عفاف می فرماید: «توجه داشته باشید حجابی که اسلام قرار داده است برای حفظ ارزش های شماست. هرچه را که خدا دستور فرموده است- چه برای مرد و چه برای زن- برای این است که آن ارزش های واقعی که اینها دارند و ممکن است به واسطه وسوسه های شیطانی یا دست های فاسد استعمار پایمال شوند این ارزشها زنده بشوند.»

فلسفه حجاب

یکی از نکات اساسی که زمینه ای برای عمل به احکام است شناخت جایگاه هرچیز در نظام هستی است. البته در نظامی که خداوند متعال در جای جای آن دیده می شود و ارتباط اشیا و اعمال با خداوند بسیار مشهود است و با درک این ارتباط و حضور، بسیاری از مشکلات زندگی بشر حل می شود. «حق» به عنوان زیباترین و پسندیده ترین واژه آفرینش در تمامی ادیان و جوامع بشری مورد توجه قرار گرفته است و حقوق و ادای آنها فراتر از زمانها و مکانها واشخاص و ادیان است.

در واقع هر فردی از هر طبقه اجتماعی و از هر دین و ملیت، نسبت به ادای حقوق دیگران حساسیت نشان می دهد واین مطلب، حق و حقوق را فرازمانی و فرامکانی می کند. برخی از اندیشه گران و حکیمان بر این باورند که حجاب، حق الله است و در این باره می گویند: «حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد و نه مال شوهر و نه ویژه برادر و فرزندانش می باشد. همه اینها اگر رضایت بدهند، قرآن راضی نخواهد شد، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است. لذا کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم.

از اینکه قرآن می گوید: هر گروهی، اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید، معلوم می شود عصمت زن حق الله است.»(۶) پر واضح است که آدمی نمی تواند حقوق الهی را کاملا ادا کند ولی با انجام برخی کارها می تواند رضایت الهی را به دست آورد. حضرت رسول (ص) می فرمایند: «حقوق خداوند متعال بزرگتر از آن است که توسط بندگان ادا شود و نعمت های خداوند بیشتر از آن است که به شمارش آید»(۷) و حضرت علی(ع) می فرماید: «خداوند بر بندگان حقی قرار داده و آن این است که او را اطاعت کنند.»(۸) اگرچه حق خدا بزرگ است و قابل ادا نیست ولی ادای وظایف و اطاعت از خداوند متعال به نوعی ادای حق محسوب می شود. حجاب که امر خداست و شارع مقدس به عنوان یکی از احکام ضروری دین آن را واجب کرده است باید حفظ شود.

حفظ این واجب الهی اطاعت از اوست و اطاعت از او حقی است که بر بندگان نهاده است و هر انسان باورمندی باید تعبدا و نه فقط به خاطر مصالح عمومی و.. این حق و حد الهی را ادا کند. پس حکمت حجاب، سنجش میزان عبودیت واطاعت بندگان است. بانوان با حفظ حجاب می توانند اطاعت را که روح و پیام اصلی عبادات بشر است اثبات کنند و در زمره اطاعت کنندگان الهی قرار گیرند. بانوان به عنوان نیمی از جامعه اسلامی که در دامان خود انسان های پاک و برجسته می پرورانند، دارای حرمت واحترام ویژه ای می باشند. آنان معلمان عاطفه هستند و پیکره اجتماع، با محبت و تربیت آنها استوار خواهد ماند.

مفسران واندیشه گران بر این باور هستند که «قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن می گوید، می فرماید: حجاب عبارت است از یک نحوه احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند. در قرآن علت و فلسفه حجاب را چنین ذکر می کند که: ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین، یعنی برای اینکه شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند، چرا که آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند.»

با اندکی تدبر در آیات قرآن فلسفه حجاب را به گونه ای صریح می بینیم و می یابیم که احترام و حرمت زن، فلسفه حقیقی و یا یکی از فلسفه های حجاب است براستی اگر معرفت انسان به شریعت و تعالیم دینی بالا رفته و قرآن را که آئین نامه سعادت و کمال بشر است درک کند، به عظمت حجاب پی برده و می فهمد بدحجابی و بی حجابی ثمره عدم معرفت و شناخت حقیقی جایگاه زن در هستی است.

خداوند در آیه ۳۱ سوره نور حکم حجاب را به گونه ای صریح و آشکارا مطرح نموده و علاوه بر ظرافت های خاصی که در نوع پوشش زنان وجود دارد، اشخاص محرم را نیز ذکر می کند تا نامحرم ها بازشناسانده شوند و در پایان فلسفه پوشش بیان شده است که زینتها و زیبایی های زنان در مقابل نامحرم آشکار نشود، تا آنها مورد توجه نگاه های ناپاک قرار نگیرند و احترام آنان حفظ گردد. در آیه دیگر حرمت و شخصیت زن به عنوان فلسفه حجاب مطرح می شود: «ای پیامبر به زنان ودخترانت و زنان مومن بگو، پوشش خود را بر خود فرو پوشند.

این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند.» (احزاب، آیه ۵۹) در این آیه زنان و دختران پیامبر و زنانی که همسر مردان مومن هستند از دیگر زنان جامعه آن روز جدا می شوند و حکم حجاب برای این زنان محترم آورده می شود. از ظاهر آیه می توان دریافت که حجاب به خاطر احترام و حرمت زنان بوده و مقام آنان به قدری والاست که باید از طریق حجاب شناخته شوند؛ مبادا مانند زنان کفار مورد اذیت و آزار قرار گیرند. این دسته از زنان به خاطر اعتقادات و باورهای دینی، دارای ارزش و مقامی افزون از دیگران هستند و حرمت آنها باید مورد شناسایی قرار گیرد.

آثار اجتماعی حجاب

هر عملی که افراد جامعه انجام می دهند، در نگاه کلان اثر مستقیم در اجتماع دارد زیرا از خانواده که واحد کوچک اجتماعی است جامعه تشکیل می شود و همان گونه که رفتار فرد در جامعه موثر است، اشخاص نیز از اجتماع و قوانین آن تاثیر می پذیرند. حجاب علاوه بر آثار شخصی و شخصیتی، دارای آثار اجتماعی است. جامعه ای که در آن بانوان باحفظ حدود وحقوق دیگران ظاهر می شوند و موجب تخریب روح و جسم همنوعان خود شده و محیط آرام وامنی را برای جوانان فراهم سازند، به سوی سعادت و سلامت روانی پیش خواهد رفت.

اگر زنان جامعه باحجاب باشند، هم مردان از نظر طهارت روح و جسم سالم می مانند و هم در جامعه، سلامت خانوادگی حفظ خواهد شد و محیط خانواده تحت تاثیر خودنمایی  های عده ای از زنان بدحجاب و بی حجاب قرار نمی گیرد و هم مراکز اجتماعی مثل اداره ها و بیمارستان ها و.. در کمال سلامت رفتاری خواهند بود و بزهکاری های اجتماعی به حداقل خواهد رسید.

حضرت امام خمینی(ره) در مورد فعالیت اجتماعی واشتغال زنان همیشه این نکته را بیان می کردند که: «فعالیت اجتماعی، سیاسی کنید ولی حدود شرعی از جمله رضایت همسر را رعایت کنید.»(۱۰) بسیاری از پرونده های ضداخلاقی از عدم رعایت حدود شرعی نشات گرفته است و آمار جنایی ذکر شده همواره زنگ خطری بوده که اندیشه گران تربیتی را نگران می ساخته است. یکی از آثار اجتماعی حجاب، حفظ اجتماع و سلامت اجتماعی خانواده است، بالا رفتن درصد طلاق در کشور ما زنده ترین شاهد این مطلب است.

از روزی که حجاب دچار تغییر و تحول شد و آزادی های تعریف نشده در جامعه ما پا گرفت، سطح طلاق به مقدار نگران کننده ای بالا رفته و میزان ازدواج رو به کاهش نهاده است و این جزء آثار اجتماعی بی حجابی است که جامعه را در درازمدت به ورطه هلاکت می رساند. البته آثار مثبت حجاب و پیامدهای منفی بی حجابی به اینجا ختم نمی شود.

وقتی که به صحنه تفکرات عالم نگاه می کنیم و بینش اسلام را مشاهده می نماییم، به روشنی در می یابیم که جامعه بشری هنگامی خواهد توانست نسبت به مسئله زن و رابطه زن و مرد، سلامت و کمال مطلوب خود را پیدا کند که دیدگاه های اسلام را بدون کم و زیاد و بدون افراط وتفریط درک کند و کوشش نماید آن را ارائه کند. اسلام می خواهد که رشد فکری، اجتماعی، سیاسی، علمی و بالاتر از همه فضیلتی و معنوی زنان به حد اعلا برسد و وجودشان برای جامعه و خانواده بشری حداعلای فایده و ثمره را داشته باشد. همه تعالیم اسلام از جمله مسئله حجاب، بر این اساس است. مسئله حجاب به معنی منزوی کردن زن نیست. مسئله حجاب به معنای جلوگیری از اختلاط و آمیزش بی قید و شرط زن ومرد در جامعه است. این اختلاط به ضرر جامعه و به ضرر زن و مرد و بخصوص به ضرر زن است. حجاب به هیچ وجه مزاحم و مانع فعالیت های سیاسی، اجتماعی وعلمی نیست.

 

مقدمه

نوجوانی یکی از مراحل حساس زندگی است. والدین با گفتارها و رفتارهای سنجیده می توانند به نوجوان در گذر از این مرحله به جوانی کمک کنند. گاهی برخی از والدین ناآگاهانه با رفتارها و صحبت های نسنجیده باعث مشکلات زیادی برای نوجوان می شوند که در سراسر زندگی او تاثیرات منفی خود را نشان می دهد. چرا فرزند ۱۲-۱۰ ساله شما که عادت به صحبت کردن داشت، طی سالهای اخیر کم حرف شده است؟ این سؤال ذهن بسیاری از والدین را به خود اختصاص می دهد.

نیاز به تنهایی

بنا بر دلایل بسیاری ، فرزندان در اوایل نوجوانی ساکت می شوند. با ورود نوجوان به بزرگسالی نیاز او به تنهایی افزایش می یابد. نوجوان از تغییرات جسمی و عاطفی احساس شرم و ناامنی می کند. افکار و احساسات متغیر دارد و گاهی در خود فرو می رود. از طرفی نوجوان احساس می کند که از مهارت کافی برای صحبت کردن برخوردار نیست. او احساس می کند که بزرگسالان مهارت کافی در برقراری ارتباط و گفت و گو دارند.

آنان به موقع و به جا صحبت می کنند. در حالی که نوجوان احساس می کند چنین مهارتی ندارد، پس کمتر صحبت می کند. او اعتماد به نفس کافی برای صحبت کردن و ابراز عقیده ندارد. ارتباط مؤثر عامل مهم روابط خوب خانوادگی است. نوجوانی که به راحتی با والدین صحبت نمی کند، نمی تواند نیازهایش را مطرح کند. فقط با ارتباط خوب و مؤثر می توانید به نوجوان توجه کنید و حامی او باشید. در غیر این صورت نوجوان با شما صمیمی نمی شود و حرف های دلش را نمی گوید.

چرا ما به ارتباط نیاز داریم؟

همه ما حتی اگر کلامی بر زبان نیاوریم، همیشه ارتباط برقرار می کنیم. با علایم غیرکلامی از طریق نحوه ایستادن، راه رفتن و طرز نگاه کردن می توان ارتباط برقرار کرد. والدین حتی اگر صحبت نکنند، همیشه با فرزندان ارتباط برقرار می کنند. والدین باید همیشه با فرزندان صحبت کنند. اگر آنان از آن طفره می روند، می توانید با روش های مختلف او را تشویق کنید.

چگونه می توان نوجوان را به صحبت کردن تشویق کرد؟

به حرف های نوجوان گوش کنید؛ بسیاری از نوجوانان شاکی هستند که والدین به حرف آنان گوش نمی کنند. ارتباط مانند خیابان دوطرفه است. اگر می خواهید نوجوان به حرف شما گوش کند، با دقت شنوای حرف هایش باشید.

برای نظر نوجوان احترام قائل شوید؛ در برخی موضوعات نظر فرزندان را بپرسید. گاهی نظر آنان با ارزش است. این امر به نوجوان کمک می کند که در مورد مسائل مختلف فکر کند و از طرفی اعتماد به نفس او افزایش می یابد.

با رفتار و گفتار مثبت سرمشق و الگوی فرزندان باشید؛ اگر با همسر و فرزندان رفتار خوبی داشته باشید، نوجوان می کوشد رفتار شما را سرمشق خود قرار دهد.

انعطاف پذیر باشید؛ به موضوعات مورد علاقه نوجوان توجه کنید. علایق و خواسته های نوجوان با ما فرق دارد. همانطوری که ما نوجوان بودیم، خواسته های ما با والدین متفاوت بود. خود را جای او بگذارید و مسائل را از دید او ببینید.

چه رفتارهای منفی را باید کنار گذاشت؟

توهین نکنید؛ نوجوانان مانند همه دوست ندارند تحقیر شوند. هر چه بیشتر به نوجوان توهین کنید، بیشتر از شما فاصله می گیرد و رفتارش بدتر می شود. تحقیقات نشان می دهد نوجوانانی که مورد تحقیر و توهین والدین هستند، در زندگی فردی و اجتماعی در مقایسه با دیگران موفقیت کمتری دارند.

نظرات خود را به فرزندان تحمیل نکنید؛ هرگز فرزندتان به زور و اجبار نظرتان را نمی پذیرد. تحمیل نظر باعث جبهه گیری فرزندان می شود.

پیش داوری نکنید؛ ابتدا با دقت به حرف های فرزند گوش کنید، سپس نتیجه گیری و داوری کنید. اگر جوان والدینش را روشنفکر نداند، حرف آنان را گوش نمی کند.

چه رفتارهای مثبتی را باید انجام داد؟

زمانی که فرزندتان آمادگی دارد با او صحبت کنید؛ بزرگ ترین اشتباه را زمانی مرتکب می شوید که فرزندتان خود را برای رفتن به میهمانی دوستش آماده می کند و به او می گویید می خواهم با تو صحبت کنم. هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. اگر زمانی که فرزندتان حوصله و وقت کافی دارد با او صحبت کنید، بهتر نتیجه می گیرید.

وقتی را فقط برای نوجوان اختصاص دهید؛ گاهی تنها ، بدون حضور سایر اعضای خانواده با نوجوان به پارک ، سینما ، قهوه خانه سنتی ، رستوران یا نمایشگاه نقاشی بروید.

در مورد رویدادهای روزانه و مسائل مختلف زندگی تان با نوجوان صحبت کنید؛ تا زمانی که احساس می کنید که نوجوان مشتاق شنیدن صحبت های شماست، موضوعات مختلف و رویدادهای زندگی تان را برای او مطرح کنید. فرزندان در نوجوانی کمتر از کودکی به والدین توجه دارند.

سؤالات باز بپرسید از پرسیدن سؤالاتی که جواب آن بله یا خیر است، خودداری کنید. به جای آن که بپرسید: امروز خوب بود؟ بپرسید: کلاس موسیقی چه طور بود؟

نظر نوجوان را بی ارزش و مسخره ندانید؛ شاید نوجوان حرفی بزند که به نظر ما احمقانه و کودکانه است. اگر این امر را مستقیما به او بگوییم، ناراحت می شود و کمتر صحبت می کند. در برخی موارد که نظر او را قبول ندارید، آن را مطرح نکنید، زیرا نوجوان در این مقطع به تایید نیاز دارد.

در گفت وگو با نوجوان به او احترام بگذارید؛ همانطوری که به دوستان و آشنایان بزرگسال احترام می گذارید، با نوجوان رفتار کنید. این امر به نوجوان کمک می کند احساس ارزش نماید.

غر نزنید. اگر به نوجوان بگویید:همیشه اتاقت نامرتب است، از دستت خسته شدم.، چه قدر شلخته ای، کی درست می شوی؟ او جبهه می گیرد و رفتارش را تغییر نمی دهد.

با فرزندتان به توافق برسید؛ وقتی با فرزندتان اختلاف نظر دارید و نظرتان را به او تحمیل می کنید، او ناراحت و عصبی می شود. بهتر است با صحبت کردن به دنبال راه حل بهتری باشید. این امر مصالحه خوانده می شود. برای مثال اگر به فرزندتان بگویید باید امشب اتاقت را تمیز کنی، هیچ عذری را هم نمی پذیرم. او جبهه می گیرد و می گوید: به هیچ وجه نمی توانم، می خواهم به خانه دوستم بروم. بهتر است بگویید: من از وضعیت اتاقت خیلی ناراحتم، عزیزم، کی آن را تمیز می کنی؟

شنونده فعال باشید؛ گوش کردن به صحبت های نوجوان پیش از صحبت کردن اهمیت دارد. زیرا نوجوان احساس می کند او را درک می کنید. بکوشید حداقل روزی ۲۰ دقیقه شنونده صحبت های او باشید. با روی باز روبه روی او بنشینید، در چشم هایش نگاه کنید و صحبت هایش را تکرار کنید. برای مثال، فرزندتان می گوید: من، امروز تکالیف زیادی دارم.

در جواب بگویید: پس امروز حسابی سرت شلوغه؟ او می گوید: امروز معلمم جلوی همه دانش آموزان با من دعوا کرد. در جواب بگویید: پس امروز از این که معلمت باهات دعوا کرد، ناراحت شدی؟ گوش کردن فعالانه چیزی فراتر از کلمات است. شما غم ، شادی ، رنجش یا ناراحتی فرزندتان را باید از پس کلمات و تعابیر او با تمام وجود حس کنید تا بتوانید خود را در موقعیت او قرار دهید.

همیشه فرزندتان را نصیحت نکنید؛ گرچه نصایح شما به نفع نوجوانان است، ولی آنان در این مقطع کمتر مایل به شنیدن آن هستند. توجه به نوجوان از اهمیت خاصی برخوردار است. ساکت باشید، به او فرصت دهید صحبت کند. با عجله حرفش را قطع نکنید و نظرتان را نگویید.

از موقعیت های غیررسمی برای برقراری ارتباط استفاده کنید؛ با فرزندان شوخی کنید و به آنان امکان دهید در حد اعتدال با شما شوخی کنند و راحت باشند.

خونسردی خود را حفظ کنید؛ اگر تحمل شنیدن حرف های نوجوان را ندارید، عصبانی نشوید. برای مثال اگر می گوید: دوست هایم سیگار می کشند. سریع عصبانی نشوید و نگویید: دیگر حق نداری با آنان دوست شوی. عصبانیت شما باعث می شود نوجوان بقیه حرف هایش را نزند و صحبت خاتمه یابد.

اگر باید با نوجوان در مورد موضوعات مهم نظیر سیگار کشیدن و... صحبت کنید، زمانی را انتخاب کنید که هر دو آرامش و آمادگی صحبت دارید. جملات تان را با من شروع کنید. برای مثال: من خیلی دوستت دارم و نگران می شوم وقتی می بینم با کسانی که سیگار می کشند، دوست می شوی. یا من نگران افت تحصیلی تو هستم، اخیرا خوب درس نمی خوانی؟ نگرانی خود را با آرامش و خونسردی بیان کنید.

درک صحیح دوران بلوغ عاملی موثر برای رفتار با فرزندان در سن بلوغ

سن بلوغ دقیقاً چه زمانی آغاز می شود ؟ پاسخی که شما می توانید در برابر این پرسش به فرزند خود بدهید بدین شرح است: این سن در هر فرد متفاوت است.

برخی از افراد خیلی سریع بالغ می شوند، عده ای دیر تر و بعضی ها هم به طور متعادل به این سن می رسند. به هر حال همه این دوره ها جزء موردهای طبیعی به شمار می روند.

اما به هر حال خانواده برتر ایرانی باید توان تشخیص کودکی و نوجوانی فرزندانش را داشته باشد. بیشتر افراد این تفاوت را از روی تغییراتی به این شرح متوجه می شوند:

رشد سینه ها، شروع عادت ماهیانه، رشد موهای شرمگاهی و صورت. این موارد از جمله مشهود ترین علائم رسیدن به سن بلوغ قلمداد می شوند؛

اما نوجوانان بین سن 10 تا 14 سالگی و شاید کمی کمتر یا به عبارتی دختران از کلاس سوم و چهارم ابتدایی به بعد، در دوره بلوغ قرار می گیرند .

پسرها از حدود سال هفتم در نظام جدید آموزش و پرورش یا به عبارتی سال اول دوره اول متوسطه (چقدر مشکلش کردند!) تغییرات بیشمار دیگری را نیز تجربه می کنند. به مجموعه کل تغییرات جسمی و روحی، “بلوغ” اطلاق می شوند.

اکثراً گزارش می شود که رفتار نوجوانان در این زمان با پدر و مادرها عوض می شود. آنها تمایل پیدا می کنند تا هر چه بیشتر از خانواده های خود جدا شده و مستقل شوند.

به همین دلیل تمایل پیدا می کنند تا هر چه بیشتر خودشان را از پدر و مادر خود دور کنند. در این سن اهمیت آنها به دیگران به ویژه هم سن و سال هایشان بیشتر می شود و هر کاری را که آنها انجام می دهند، روی خودشان پیاده می کنند.

آنها خودشان را به شکل های مختلف در آورده و در غالب افراد دیگر می روند. روی این نکته که تا چه حد با هم سن و سال های خودشان تفاوت دارند، توجه بسیار زیادی می کنند و همین امر باعث می شود تا درگیری ها و بحث های بیشتر در خانه بوجود آید.

مطالعات صورت گرفته نشان داده است كه جمعیت جهان تا اواسط قرن حاضر، دو برابر خواهد شد و این در حالی است كه اكنون نیمی از كودكان جهان از غذای كافی محروم هستند. همچنین فشار از طرف مصرف كنندگان، خصوصاً در كشورهای صنعتی، باعث شده است كه تولید محصولات غذایی بطرف استفاده  از مواد افزودنی "طبیعی" و بكارگیری روش های فرآوری نزدیكتر به روش های طبیعی، جهت پیدا كند. نكات، به همراه سایر مزایایی كه وجود داشته اند، روش های بیوتكنولوژی در صنایع غذایی را گسترش داده اند.
با توجه به گسترش صنایع غذایی در كشور ما، آشنایی مختصر با كاربردهای بیوتكنولوژی در صنایع غذایی مفید به نظر می رسد: 

تعریف بیوتكنولوژی غذایی 

تولید محصولات نهایی غذایی با استفاده از بیوتكنولوژی 
تولید مواد افزودنی غذایی با استفاده از بیوتكنولوژی 
اصلاح مستقیم مواد غذایی یا مواد افزودنی به غذا 
تولید مواد كمك فراوری 
 كاربردهای تجزیه ای 
تصفیه پسماند 

تعریف بیوتكنولوژی غذایی در ارتباط با صنایع غذایی می توان بیوتكنولوژی را به صورت زیر تعریف كرد: 
"استفاده از سلولهای زنده یا قسمتی از آنها، به منظور تولید یا اصلاح محصولات غذایی یا مواد افزودنی به غذا" از یك دیدگاه دیگر می توان كاربرد بیوتكنولوژی در صنایع غذایی را به دو بخش كاربرد بیوتكنولوژی سنتی و كاربرد بیوتكنولوژی مدرن تقسیم كرد: 

۱) دركاربرد "بیوتكنولوژی سنتی" در صنایع غذایی، از فناوری تخمیری (ریزساوارزه ها یا میكروارگانیزم ها) جهت تغییر مواد خام غذایی به محصولات غذایی تخمیری شامل پنیر، ماست، خمیر نان و غیره استفاده می گردد. استفاده از ریزسازواره ها و آنزیمها در این فرآیندها باعث ایجاد تغییرات در طعم، عطر و بافت مواد خام غذایی یا افزایش قابلیت نگهداری آنها می گردد. 

۲) در بكارگیری "بیوتكنولوژی نوین" در صنایع غذایی، از ژنتیك مولكولی و آنزیم شناسی كاربردی بهمراه فناوری تخمیری، جهت بهبود خواص مواد افزودنی غذایی استفاده می گردد. در قسمت های بعدی این نوشتار، برخی از كاربردهای بیوتكنولوژی در صنایع غذایی به طور اجمال و در چند زمینه بیان می شوند. 
تولید محصولات نهایی غذایی با استفاده از بیوتكنولوژی 

بیوتكنولوژی می تواند جهت تغییر مواد خام غذایی مانند شیر، گوشت، سبزیجات و غلات به محصولات با طعم و عطر مطلوب و قابلیت نگهداری بیشتر استفاده  شود. تولید این نوع محصولات در جهان، سابقه بسیار طولانی دارد و هم اكنون این محصولات در مقیاس صنعتی در سطح دنیا تولید می گردند.

بر اساس گزارشات موجود، حدود یك سوم رژیم غذایی در اروپا از غذاهایی تشكیل می شود كه تخمیر شده اند؛ در حالیكه این رقم در سایر نقاط دنیا بین ۲۰ تا ۳۰ درصد می باشد. از مثال های این محصولات می توان به محصولات لبنی تخمیری مانند ماست و پنیر، سوسیس تخمیرشده خشك و نیمه خشك، سبزیجات تخمیرشده مانند كلم (sauerkraut)و زیتون تخمیرشده، نان، قارچ خوراكی، مشروبات الكلی و انواع غذاهای تخمیری آسیای شرقی مانند سس سویا، میسو، سوفو و تمپه اشاره نمود. 

برخی از این محصولات از قبیل فرآورده های لبنی تخمیری، نان و قارچ خوراكی، در ایران نیز در مقیاس صنعتی تولید می گردند. همچنین اخیراً در رابطه با تولید محصولات دیگر مثل زیتون تخمیر شده و سس سویا، پروژه های تحقیقاتی در ایران انجام گرفته است. 

توده میكروبی و پروتئین تك یاخته به عنوان غذا 

توده میكروبی نیز بعنوان یك ماده غذایی غنی از پروتئین، مورد استفاده قرار گرفته است. به عنوان مثال، آلمانی ها طی جنگ جهانی دوم، برای جبران كمبود پروتئین، مخمرها را در مقیاس صنعتی كشت داده و بعنوان منبع غذایی در خوراك انسان مورد استفاده قرار دادند. همچنین از دهه شصت میلادی تولید محصولاتی به نام پروتئین تك یاخته (SCP)، ابتدا از مواد هیدروكربنی و بعدها از مواد كربوهیدراتی ارزان قیمت در مقیاس صنعتی آغاز شد. این محصولات، بعنوان افزودنی پروتئینی در خوراك دام و مثالی از تولید پروتئین تك یاخته (scp): 
به عنوان مثال، شركت ICI در انگلستان از كشت باكتری Methylophilus methylotrophous بر روی متانول در یك فرمانتور پیوسته به حجم ۱۵۰۰ متر مكعب، برای تولید سالانه ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تن پودر خشك شده SCP در سال استفاده كرد. حجم زیاد فرمانتور و نیاز به راه اندازی آن بصورت پیوسته تحت شرایط استریل (aseptic) باعث شد كه نیاز به ابداع تكنیك های جدید مهندسی برای تولید این محصول در مقیاس صنعتی بوجود آید. 

با وجودی كه تولید این محصول از نظر فنی با موفقیت روبرو شد، ولی بخاطر برخی مشكلات از جمله هزینه های تولید بالا و كاهش قیمت های محصولات رقیب (یعنی كنجاله سویا)، این پروژه و پروژه های مشابه در كشورهای غربی از نظر اقتصادی موفقیت آمیز نبودند. به عنوان مثال، شركت ICI، تولید محصول SCP خود را در اواسط دهه ۸۰ میلادی متوقف كرد. قابل ذكر است كه تولید این محصول در كشورهای بلوك شرق نظیر اتحاد جماهیر شوروی با موفقیت اقتصادی خیلی زیادی روبرو شد؛ زیرا تولید این محصول باعث عدم وابستگی به كنجاله سویای وارداتی از كشورهای غربی می شد. 

 

پاکستان با نام رسمی «جمهوری اسلامی پاکستان» کشوری در جنوب غربی آسیااست و پایتخت آن اسلام آبادنام دارد. این کشور در جنوب مرز آبی هزار کیلومتری با دریای عمان دارد و از غرب با ایران، از شمال با افغانستان، از شرق با هندوستان، و از شمال شرق با جمهوری خلق چین هم مرز است.

دین رسمی پاکستان اسلاماست و در میان کشورهای اسلامی، دومین کشور از نظر تعداد مسلمانانمحسوب می شود.

پاکستان از لحاظ بزرگی نیروهای مسلح در رده هفتم جهان است و تنها کشور اسلامی دارنده جنگ‌افزار هسته‌ایمی‌باشد.

به خود مي باليم در كشوري زندگي ميكنيم كه جاي جاي آن عطرآگين از حضور شهيداني است كه تاريخ مارا با نثار خون خويش ، براي سربلندي ایران عزيز رقم زدند.به روح پاكشان درود مي فرستيم و خاضعانه در برابر آرمان هاي بزرگ امام سر فرود مي آوريم.

زمینه ها و دلایل آغاز جنگ

از زمان به قدرت رسیدن حزب بعث در عراق در سال ۱۹۶۸ میلادی، عراقی‌ها رؤیای رهبری جهان عرب را در سر می‌پروراندند. از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۰ درآمدهای نفتی عراق افزایش یافت. این موضوع به عراق کمک می‌کرد تا خلاء ناشی از مرگ جمال عبدالناصر در صدر رهبری اعراب را پر کنند. زیرا مصر پس از پیمان کمپ دیوید نفوذ خود در میان اعراب را از دست داده بود.

در جریان اعمال حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی عراق روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد و از اتحادیه عرب خواست تا آنان نیز چنین کنند. درخواستی که از سوی اتحادیه عرب رد شد. عراق همچنین اعتراض رسمی‌ای به سازمان ملل نوشت که توسط این سازمان نادیده گرفته شد. عراقی‌ها که از همه جا سرخورده شدند، دست به اخراج ۷۰۰۰۰ ایرانی ساکن عراق زدند. در سال ۱۹۷۴ تنش در روابط دو کشور به اوج خود رسید و درگیری‌های نظامی مرزی پراکنده کم‌کم به جنگی تمام عیار تبدیل شد. تنش به قدری بالا گرفت که کورت والدهایم دبیرکل سازمان ملل متحد ناچار به مداخله و اعزام نماینده ویژه به مرزهای دو کشور شد. نتیجه گزارش این نماینده منجر به صدورقطعنامه ۳۴۸ شورای امنیت شد که در آن طرفین ملزم به حل اختلاف مرزی میان خود شدند.

در پیمان‌نامه ۱۹۷۵ الجزایر ایران به‌طور ضمنی پذیرفت که در ازای رفع اختلافات مرزی آبی در اروندرود بر اساس خط تالوگ، دست از حمایت از کردهای عراق بردارد. این نقش را بعدها اسرائیل به تنهایی در برابر کردها برعهده گرفت. بنابراین عراق که در طول سال‌های بعد سیاست‌های ضد غرب و ضدصهیونیستی را تبلیغ می‌کرد، در سال ۱۹۸۰ و پس از سقوط شاه، سیاست ایرانی ستیزی را در دستور کار عراقی‌ها قرار داد. صدام متوجه خلاء ناشی از سقوط شاه ایران به عنوان ژاندارم خلیج فارس شده بود و تلاش داشت تا نقشی که پیش از آن محمدرضا پهلوی ایفا می‌کرد را برعهده گیرد. او برای این‌کار نیاز به مرز آبی کافی و تسلط بر خلیج فارس داشت. عراق از زمان عبدالکریم قاسم، خوزستان را بخشی از عراق می‌دانست که توسط حکومت عثمانی به ایران تقدیم شده بود و به همین دلیل از تجزیه طلبان خوزستان حمایت می‌کرد. حمایتی که با قرارداد الجزایر برای مدتی متوقف شده بود؛ ولی تحرکات تحریک آمیزی چون نمایش نقشه منطقه که در آن خوزستان «عربستان» نامیده شده و بخشی از خاک عراق بود از تلویزیون بصره ادامه داشت.  به گفته جیمز بیل، دلیل اصلی شروع جنگ و مناقشات سیاسی قبل از آن را به طور کلی می‌توان در «تسلط یافتن بر خلیج فارس» دانست. تحقق این هدف برای مصر و عربستان سعودی و سایر شیخ نشین‌های منطقه چندان ناخوشایند نبود.  سفیر عراق در لبنان در ۱۲ آبان ۱۳۵۸ در مصاحبه با روزنامه النهار بیروت گفت:

بهبود شرایط با ایران منوط به تحقق ۳ شرط اصلی است: ۱-تجدیدنظر در پیمان نامه۱۹۷۵ الجزایر درباره اروند رود ۲-اعطای خودمختاری به عشایر کرد و بلوچ و عرب ۳-خروج نیروهای نظامی ایران از جزایر سه‌گانه ایرانی مورد مناقشه و سراسر خلیج فارس

صدام حسین مدعی بود که نظام بعثی از همان ابتدای انعقاد قرارداد مرزی ۱۹۷۵ در زمان شاه، خود را مغبون می‌دیده. به نظر می‌رسد که باور عمومی در میان مقامات عراق این بود که پس از انقلاب، ایران دچار ضعف شده و برای عراق فرصت مناسبی فراهم آورده تا توازن قبلی قوا در خلیج فارس را با یک حمله نظامی برهم زده و همزمان راه‌حل جدیدی برای مشکلات عراق با شیعیان جنوب و کردهای شمال این کشور جلوی پای آنان بگذارد.  از سوی دیگر تنها دو ماه پیش از آغاز جنگ، صدام حسین و زیبیگنیو برژینسکی درعمان با یکدیگر دیدار کردند. باور بنی صدر این بود که برژینسکی در این ملاقات به صدام اطمینان داده که ایالات متحده مخالفتی با الحاق خوزستان به عراق ندارد.

پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷، عراق برخی ناآرامی‌های سیاسی را زیر سر سید محمد باقر صدر و با حمایت و تشویق ایران می‌دانست. صدام حسین، از وجود یک همسایه انقلابی شیعه در مرزهای شرقی خود احساس خوبی نداشت.  رهبران ایران نیز رسماً اعلام می‌کردند که به سیاست صدور انقلاب ایران به سایر کشورها می‌اندیشیدند. روح‌الله خمینی معتقد به صدور انقلاب اسلامی به دیگر ملل بود و در نخستین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی (۲۲ بهمن ۱۳۵۸) اظهار داشت:

ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می‌کنیم

همچنین او در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ در پیامی که دربارهٔ قطع رابطه آمریکا با ایران داده بود به صدام اشاره کرد و گفت:

صدام حسین که همچون شاه مخلوع چهره قبیح غیراسلامی و انسانی خود را نشان داده و به هدم اسلام و حوزه مقدسه نجف کمر بسته و با مسلمانان مظلوم برای رضای کارتر، آن کند که مغول کرد، و با علمای اسلام خصوصاً حضرت آیت اللّه آقای سید محمدباقر صدر، آن کند که رضاخان و محمدرضا پهلوی با علما و روحانیون و سایر طبقات کردند، باید بداند که با این اعمال ضد اسلامی، گور خودش و رژیم تحمیلی غیرانسانی و غیرقانونی بعث را با دست خود می‌کند.

ملت شریف عراق! شما اخلاف آنان هستید که انگلیس را از عراق راندند؛ بپا خیزید و قبل از آنکه این رژیم فاسد همه چیز شما را تباه کند، دست جنایتکار او را از کشور اسلامی خود قطع کنید. ای عشایر فرات و دجله! همه با هم و با همهٔ ملت اتحاد کنید و این ریشهٔ فساد را قبل از آنکه فرصت از دست برود، قلع و قمع نمایید، و برای خدا دفاع از کشور اسلامی خود و از اسلام مقدس نمایید که خدا با شماست. ای ارتش عراق! اطاعت از این مخالف اسلام و قرآن نکنیدو به ملت بگرایید و دست آمریکا را که از آستین صدام بیرون آمده است قطع کنید و بدانید اطاعت از این سفاک، مخالفت با خدای متعال است و جزای آن عار و نار است.

مدتی بعد در ۲۸ فروردین ۱۳۵۹ روح‌الله خمینی در جمع فرماندهان بسیج ضمن سخنانی ارتش عراق را به کودتا علیه صدام تشویق کرد:

صاحب منصبهای خوب ما داریم در عراق. صاحب منصبهای صحیح و متدین هستند. خود آنها کودتا کنند و این را از بین ببرند؛ و حرام است بر آنها که یک قدم دنبال این شخص لعین باشند؛ و باید قیام کنند بر ضد او و مملکت خودشان را اسلامی کنند و حکومت خودشان را اسلامی کنند و قواعد هم اسلامی باشد.

در پیامی که به مناسبت کشته شدن سید محمد باقر صدر منتشر شد، روح‌الله خمینی بار دیگر بر قیام مردم و ارتش عراق علیه صدام تأکید کرد:

عجب آن است که ملتهای اسلامی و خصوصاً ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاه‌ها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصایب بزرگ که به اسلام و اهل بیت رسول اللّه ـ صلی اللّه علیه و آله ـ وارد می‌شود بی‌تفاوت بگذرند و به حزب بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکی پس از دیگری مظلومانه شهید کنند؛ و عجب‌تر آنکه ارتش عراق و سایر قوای انتظامی آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن کریم به آنان کمک کنند.

من از رده بالای قوای انتظامی عراق مأیوس هستم؛ لکن از افسران و درجه‌داران و سربازان مأیوس نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکاری را برچینند همان سان که در ایران واقع شد؛ یا از پادگانها و سربازخانه‌ها فرار کنند و ننگ ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند. من از کارگران و کارمندان دولت غاصب بعث مأیوس نیستم؛ و امیدوارم که با ملت عراق دست به دست هم دهند و این لکهٔ ننگ را از کشور عراق بزدایند.

عراق مدعی بود که وارد یک جنگ دفاعی شده و از حق مشروع خود برای دفاع از حاکمیت و تمامیت ارضی و بازپس‌گیری اراضی خود با توسل به زور استفاده می‌کند. آن‌ها معتقد بودند که حکومت ایران تمام راه‌های حل مسالمت‌آمیز اختلافات دو کشور را مسدود کرده‌است. پیش از آغاز یورش بارها ایران را به اقدامات تجاوزگرانه نسبت به عراق و دخالت در امور داخلی خود از جمله حمایت از حزب غیرقانونی الدعوه می‌کردند. رهبران ایران هم در بخش عربی رادیو دولتی این کشور به بدگویی شدید از حکومت بعث عراق پرداخته و آن را یک حکومت ضد اسلامی و دست‌نشانده قدرت‌های امپریالیستی معرفی می‌کردند. حکومت عراق نیز متهم می‌شد که به اقدامات تجاوزگرانه از جمله حمایت علنی از شورشیان جدایی‌خواه در خوزستان و قول کمک به آن‌ها برای آزادی «عربستان»، نامی که حکومت عراق بر این استان نهاده بود، می‌پردازد و دریادار احمد مدنی استاندار وقت خوزستان گفته بود که عراق برای شورشیان سلاح ارسال می‌کند. در چندین مورد حتی نیروهای عراق حملاتی را به شهرهای مرزی ایران ترتیب دادند که یکی از آن‌ها یورش به شهری در کردستان ایران در ژوئن ۱۹۷۹ و دیگری به شهر صالح‌آباد در جنوب بود که چندین کشته به جا گذاشت. در نیمه اول سال ۱۹۸۰ (زمستان ۵۸ و بهار ۵۹) چندین درگیری مرزی دیگر هم بین دو کشور رخ داد.

با این وجود یک سال پیش از جنگ، آمریکا دولت مهدی بازرگان را از احتمال بروز جنگ باخبر کرده بود. مقامات آمریکایی گزارش دادند:

مانورهایی با حضور مشترک یگان‌هایی مختلف و تمرین‌هایی برای گسیل و حرکت سریع یگان‌هایی بزرگ در مسیر شط‌العرب (اروند رود) رودی که مشخص‌کننده جنوبی‌ترین بخش مرز میان عراق و ایران است، در جریان است. عراق هم‌چنین مقادیر عظیمی ابزارآلات و تمهیدات جنگی را در این منطقه دارد جاساز می‌کند، این ابزارآلات و تمهیدات را پنهان و استتار می‌کند، و مشغول اجرای طرح‌های مهندسی نظامی‌ای است که حمله به ایران را برایش تسهیل خواهند کرد.

آغاز تهاجم

در جريان كنفرانس سران اوپك كه در سال 1353 در شهر الجزيره تشكيل شد ،  با تلاش هايي كه رييس جمهور الجزاير به عمل آورد  ، مذاكراتي بين شاه ایران و صدام حسين انجام شد كه نتيجه آن اعلاميه (6 مارس 1975) بود كه به قرداد 1975 الجزاير معروف شد.صدام حسين با پاره كردن قرداد 1975 الجزاير در مقابل دوربين هاي تلويزيوني ، جنگ و تجاوزعليه ایران را در ساعت 20/14 روز 31 شهريور ماه 1359 با حملات هوايي آغاز و ظرف چند ساعت ، 19 نقطه مهم ، از جمله فرودگاه هاي كشور مارا مورد هدف قرار داد.
رژیم بعثی عراق در پي موافقت كاخ سفيد ، عمليات تهاجم سر تا سري ارتش خود به خاک ایران را با رمز (يوم الرعد)به معناي (روز تندر) آغاز كرد.

دفاع مقدس و آمار

در كل دفاع مقدس 7 سال و 11 ماه ،  يا 2900روز و به عبارتي ديگر 95 ماه طول كشيد كه اين مدت دو برابر جنگ دو كره و دو برابر جنگ جهانی اول مي باشد.
مجموعا در طول8 سال دفاع مقدس 163 عمليات كوچك و بزرگ وبه طور تقريبي هر 7 ماه يك عمليات عليه دشمن انجام شده كه در اين ميان 19 عمليات بزرگ ، 19 عمليات متوسط و125 عمليات كوچك انجام شده است.

شهداء

تعداد كل شهدای جنگ ایران و عراق ، طي آخرين آمار 188 هزار و 15 نفر اعلام شده است. در جنگ تحمیلی 172056 نفر در درگيري با دشمن و 15959 نفر در بمباران شهر ها به شهادت رسيده اند.

تقی خان امیرکبیر اهل فراهان است و دست پرورده خاندان قائم مقام فراهانی.  فراهان همچون تفرش و  آشتیان مجموعاً کانون واحد فرهنگ دیوانی و "اهل قلم" بود؛ ناحیه ای مستوفی پرور. چه بسیار دبیران و مستوفیان و وزیران از آن دیار برخاستند که در آن میان چند تنی به بزرگی شناخته شده، در تاریخ اثر برجسته گذارده اند. از این نظر میرزا تقی خان نماینده فرهنگ سیاسی همان سامان است.    

نام اصلی میرزا تقی خان، "محمد تقی" است. زادگاهش "هزاوه" از محال فراهان عراق. هنوز هم در آنجا محله ای بنام "محله میرزا تقی خانی" معروف است، و خانه پدریش نزدیک تپه "یال قاضی" شناخته می باشد. اسم او در اسناد معتبر (از جمله مقدمه پیمان ارزنةالروم، و قباله نکاح زنش عزت الدوله) "میرزا محمد تقی خان" آمده است. رقم مهر و امضای او نیز تردیدی در نام حقیقیش باقی نمی گذارد؛ بی گمان اسم "محمد" رفته رفته حذف گردیده و به ر"میرزا تقی خان" شهرت یافته است. 

خانواده پدری و مادری میرزا تقی خان از طبقه پیشه ور بودند. پدرش به تصریح قائم مقام "کربلائی محمد قربان" بود که در خطاب او را "کربلائی" می گفت. سجع مهرش "پیرو دین محمد قربان" بود. کربلائی قربان نخست آشپز میرزا عیسی (میرزا بزرگ) قائم مقام اول بود. پس از او همین شغل را در دستگاه پسرش میرزا ابوالقاسم قائم مقام ثانی داشت.  

کربلائی قربان بعدها ناظر و در واقع ریش سفید خانه قائم مقام گردید، و همیشه مورد لطف مخدوم خود بود. آنچه بنظر می رسد کربلائی قربان خیلی هم بی چیز نبوده، بلکه آب و ملکی داشته و دست کم یک دانگه قریه حرآباد مال او بوده است.  و نیز آنقدرها استطاعت داشته که به سفر حج برود. 

سال تولد میرزا تقی خان را تا اندازه ای که جستجو کردیم، هیچ مؤلف خودی و بیگانه ای ثبت نکرده است. در حل این مجهول تاریخی، ما یک مأخذ اصلی و دو دلیل در تأیید آن مأخذ بدست می دهیم: زیر تصویر اصیلی که به زمان صدارت امیر کشیده اند می خوانیم: "شبیه صورت... اتابک اعظم، شخص اول ایران، امیر نظام در سن چهل و پنج سالگی". امیر از 22 ذیقعده 1264 تا 20 محرم 1268 صدارت کرد. اشعاری که در ستایش مقام تاریخی او در کنار همان تصویر نگاشته شده، و تصریح به اینکه کارهای سترگ از پیش برده است، نشان میدهد که تصویر مزبور را در اعتلای قدرت و شهرت امیر کشیده اند. و آن س\ال 1267 است. با این حساب و به فرض صحت رقم چهل و پنج سالگی تولد او به سال 1222، یا حداکثر یکی دو سال پیشتر بوده است.

اما دلیل معتبر تاریخی اینکه: در کاغذ قائم مقام خواهیم خواند که میرزا تقی همدرس دو پسر او محمد و علی بوده است. می دانیم که میرزا محمد پسر اول قائم قام در 1301 در هفتاد سالگی درگذشت، و پسر دیگرش میرزا علی در شصت و هفت سالگی درگذشت به سال 1300.  یعنی هر کدام از آن دو پسر قائم مقام، سی و یکی دو سال پس از امیر زنده بوده اند. اختلاف سال تولد میرزا تقی با دو همدرس خود هر چه باشد، به هر حسابی، امیر در آخرین سال صدارتش 1268 بیش از پنجاه سال نداشته است.  

امیر دو زن گرفته است. زن اولش، دختر عمویش بود یعنی دختر حاج شهباز خان. نام او را "جان جان خانوم" ذکر کرده اند. از او سه فرزند داشت: میرزا احمد خان مشهور به "امیرزاده" و دو دختر که بعدها یکی زن عزیز خان آجودان باشی سردار کل، دوست قدیم امیر، گردید. و دیگری به عقد میرزا رفیع خان مؤتمن درآمد. زن امیر در 1285 با دختر بزرگش سلطان خانم به زیارت مکه رفت، و ظاهرا یکی دو سال بعد، در آذربایجان درگذشت.

زن دوم امیر، "ملکزاده خانم" ملقب به عزت الدوله یگانه خواهر تنی ناصرالدین شاه بود. به گفته دکتر پلاک میرزا تقی خان در زمان صدارت از زن اول خود جدا شد. عقد ازدواج با عزت الدوله روز جمعه 22 ربیع الاول 1265 انجام گرفت. ترتیب جشن عقد و عروسی را میرزا نبی خان امیرتومان (پدر میرزا حسین خان سپهسالار) بعهده داشت. عزت الدوله شانزده ساله بود. چنانکه قباله عقد زناشوئی می نماید، مهر عزت الدوله هشت هزار تومان نقد اشرفی ناصرالدین شاهی هجده نخودی، و یک جلد قرآن بود. راجع به ازدواج با عزت الدوله ضمن نامه امیر به شاه خواهیم خواند که گفته بود: "از اول بر خود قبله عالم... معلوم است که نمیخواستم در این شهر صاحب خانه و عیال شوم. بعد، به حکم همایون و برای پیشرفت خدمت شما، این عمل را اقدام کردم...." فداکاریهای این شاهزاده خانم در دوره تبعید و آخرین روزهای زندگی شوهرش، در خور ستایش است. 

محیط خصوصی تربیت میرزا تقی خان را دستگاه میرزا بزرگ قائم مقام و پسرش میرزا ابوالقاسم قائم مقام، آن دو وزیر بزرگ عباس میرزا، می ساخت. میرزا بزرگ در سال 1237 درگذشت. با حسابی که راجع به سن میرزا تقی خان بدست دادیم، ظاهراً در آن زمان هجده ساله بود. پس محضر میرزا بزرگ را خوب درک کرده بود، و شاید هم پاره ای کارهای دبیری او را می کرد. امین الدوله هم به خدمت امیر در "دایره میرزا بزرگ قائم مقام" تصریح دارد.  در استحکام اخلاقی او تردید نیست، و مظاهر عینی آن گوناگون است. یک جنبه اش اینکه در عزمش پایدار بود. نویسنده صدرالتواریخ که زیر نظر اعتمادالسلطنه این کتاب را پرداخته می گوید: "این وزیر هم در وزارت مثل نادر شاه بود.... هم مانند نادر عزم ثابت و اصالت رأی داشته است". در موردی که نماینده انگلیس خواست رأی امیر را عوض کند، خود اعتراف دارد که "... سعی من و کوشش نماینده روسیه، و تلاش مشترک ما همه باطل است. کسی نمیتواند میرزا تقی خان را از تصمیمش باز دارد". برهان استقلال فکر او همین بس که در کنفرانس ارزتةالروم بارها دستور حاجی میرزا آقاسی را که مصلحت دولت نمی دانست، زیر پا نهاد. شگفت اینکه حتی امر محمد شاه را نیز نادیده می گرفت و آنچه را که خیر مملکت تشخیص می داد، همان را می کرد. بی اثر بودن پافشاریهای روس و انگلیس و عثمانی در رأی او، جای خود دارد. اما یک دندگی بی خردانه نمی کرد. حد شناسی از خصوصیات سیاسی اوست و چون می دید سیاستی پیشرفت ندارد، روش خود را تغییر می داد.  

درستی و راست کرداری از مظاهر دیگر استحکام اخلاقی اوست؛ از این نظر فساد ناپذیر بود. قضاوت وزیر مختار انگلیس این است: "پول دوستی که خوی ملی ایرانیان است در وجود امیر بی اثر است". به قول رضاقلی خان هدایت که او را نیک می شناخت: "به رشوه و عشوهً  کسی فریفته نمی شد".  دکتر پلاک اتریشی می نویسد: "پولهایی که می خواستند به او بدهند و نمی گرفت؛ خرج کشتنش شد".

جنبه دیگر خوی استوار امیر اینکه به گفته و نوشته خویش اعتبار می نهاد. واتسون می نویسد: "امیر نظام به آسانی به کسی قول نمی دهد. اما هر آینه انجام کاری را وعده می کرد، باید به سخنش اعتماد نمود و انجام آن کار را متحقق شمرد". امیر خود به این خصلت خود می بالید.  به قول نویسنده صدرالتواریخ "از برای حکم خود ناسخ قرار نمی داد. هر چه می گفت بجا می آورد، بهیچ وجه حکم او ناسخ نداشت".  

دلیر و جسور بود. پسر کربلائی قربان زمانی که به مکتب می رفت، از مخدوش تقاضای قلمتراشی کرد. چون خواهش او برآورده نشد، چنان نامه ای به قائم مقام فرستاد که او خود می گوید:"ببین چه تنبیهی از من کرده است. عجبتر اینکه بقال نشده ترازو وزنی آموخته". اگر داستانهائی که از دوران جوانی و خدمت دیوانی او آورده اند، افسانه سازی صرف هم باشند، باز روشنگر همان فطرت او هستند.

رفتاری متین و سنگین داشت. به شخصیت خویش مغرور بود و نسبت به کاردانی و صفات برجسته اش آگاه. اما تعجب اینکه نامجو و شهرت خواه نبود. دلیل ما این است: هر چه که به حکام ولایات و نمایندگان سیاسی بیگانه در اصلاح امور مملکت نگاشته، همه را به نام شاه و امر او قلمداد کرده است. مهمتر اینکه در سرتاسر روزنامه وقایع اتفاقیه زمان صدارتش، از تجلیل میرزا تقی خان خبری نیست. فقط چهار جا اسمش آمده و آن هم به حکم ضرورت.

او را به مناعت طبع می شناختند که از مظاهر غرور نفسانی اش بود، و به خواری تن در نمی داد. نماینده انگلیس ضمن اینکه به حیثیت خواهی و حساسیت میرزا تقی خان در روابط با بیگانگان اشاره می کند، می گوید: "هیچ گاه حاضر نیست رفتار متکبرانه کسی را تحمل کند". حتی وقتی که مورد بی مهری شاه واقع گشت و زمان عزلش فرا رسید، حیثیت پرستی خود را از دست نداد. به شاه نوشت: "اگر حقیقة مقصودی دارند، چرا آشکار فرمایش نمیفرمایند... بدیهی است این غلام طالب این خدمات نبوده و نیست و برای خود سوای زحمت و تمام شدن عمر حاصلی نمی داند. تا هر طور دلخواه شماست؛ به خدا با کمال رضا طالب آنست". 

مأموریت های سیاسی امیرکبیر

مأموریت روسیه و ایروان

میرزا تقی خان از زمانی که منشی دستگاه قائم مقام بود تا وقتی که به صدارت رسید، به سه مأموریت سیاسی رفت. به روسیه، ایروان و به عثمانی. این سفرها از نظر ماهیت و مقام و مسئولیت او بکلی متفاوت بودند. در سفر روسیه که همراه خسرو میرزا رفت (45-1244) جوان بیست و دو ساله و در زمره دبیران بود. نه سال بعد که با ناصرالدین میرزای ولیعهد، برای ملاقات تزار روس روانه ایروان شد (1253) وزارت نظام آذربایجان را برعهده داشت. پس از شش سال که به سفارت فوق العاده ارزنةالروم برگزیده شد، با مقام وزارت، به نمایندگی مختار دولت در آن کنفرانس (63-1259) شرکت جست. 

دانش و فرهنگ جدید

دارالفنون

اندیشه امیر در بنای دارالفنون از یک سرچشمه الهام نگرفته بود، بلکه حاصل مجموع آموخته های او بود. آکادمی و مدرسه های مختلف روسیه را دیده بود؛ در کتاب جهان نمای جدید که به ابتکار و زیر نظر خودش ترجمه و تدوین شد، شرح دارالعلمهای همه کشورهای غربی را در رشته های گوناگون علم و هنر با آمار شاگردان آنها خوانده بود؛ و از بنیادهای فرهنگی دنیای جدید خبر داشت.  

سنگ بنای دارالفنون در اوائل 1266 در زمین واقع در شمال شرقی ارک سلطنتی که پیش از آن سربازخانه بود نهاده شد. نقشه آن را میرزا رضای مهندس که از شاگردانی بود که در زمان عباس میرزا برای تحصیل به انگلستان رفته بود کشید؛ و محمدتقی خان معمارباشی دولت آن را ساخت. و شاهزاده بهرام میرزا به کار بنائی آن رسیدگی می کرد. ساختمان قسمت شرقی دارالفنون تا اواخر 1267 به انجام رسید و مورد استفاده قرار گرفت. بـقـیـه آن تا اوایــل سـال 1269 پایان یافت. چهار طرف مدرسه را پنجاه اطاق "منقش مذهب" هر کدام به طول و عرض چهار ذرع ساخته جلو آنها را ایوانهای وسیع بنا نمودند. در گوشه شمال شرقی تالار تئاتر احداث شد. در پشت دارالفنون کارخانه شمع کافوری و آزمایشگاه فیزیک و شیمی و دواسازی برپا نمودند. چاپخانه ای هم ضمیمه آن گردید، به علاوه کتابخانه و سفره خانه ای ساختند. در ورودی دارالفنون به طرف خیابان ارک "باب همایون" باز می شد؛ در کنونی آن در خیابان ناصریه به سال 1292 ساخته شد.