- مرجع دانلود جدیدترین مقالات ورد و پاورپوینت

برچسب: سرطان

خوراک، خوراکی، یا غذا خوردنی ای است که در جوامع متفاوت به صورت خام و دست نخورده، تغییر یافته یا نیمه تغییر یافته برای مصرف آماده می شود. خوراک می تواند منشأ حیوانی یا گیاهی (و یا گاهی معدنی) داشته باشد، و برای رفع نیاز تغذیه یا لذت بردن مصرف شود.

در گذشته جمع آوری خوراک به شیوه شکار یا چیدن میوه انجام می گرفت، ولی امروزه تهیه آن بیشتر با استفاده از مهارت های کشاورزی، دام پروری، و ماهی گیری صورت می گیرد.

عادات غذایی در فرهنگ های گوناگون مختلف است. اکثر جوامع با توجه به سنن و رسومشان رسم های مخصوصی برای آشپزی و اولویت های غذایی شان دارند. بسیاری از فرهنگ ها غذاهای خود را توسط روش های تدارک، شیوه های آشپزی، و تهیه غذا متنوع ساخته اند.

بنا بر گزارش نهاد بریتانیایی مهندسان مکانیک (IME)، نیمی از مواد غذایی در سرتاسر دنیا اسراف شده و به هدر می رود.

منشاءهای غذایی

اکثر خوراک ها منشأ گیاهی (همچون میوه ها، سبزیجات، صیفی جات، غلات و دانه ها) و جانوری (مانند گوشت، شیر و فراورده های آن، تخم مرغ و عسل) دارند. با این وجود برای تهیه غذا از گروه های دیگری همچون قارچ ها و باکتری ها (سرکه، ماست، پنیر و …) نیز استفاده می شود. به جز مواد آلی، مواد معدنی همچون نمک و آب نیز مورد استفاده قرار می گیرند.

خوراک ها را معمولاً به گروه های زیر تقسیم می کنند:

سبزیجات و میوه ها (سرشار از الیاف غذایی و ویتامینهای مختلف به خصوص ویتامین ث)

فراورده های گوشتی و تخم مرغ (سرشار از پروتئین و آهن)

شیر و فراورده های لبنی (سرشار از کلسیم، پروتئین و ویتامین ب)

نشاسته (نان، سیب زمینی، غلات، برنج)(سرشار از کربوهیدرات، ویتامین ب، الیاف، پروتئین و مواد معدنی)

چربی ها (سرشار از لیپید، ویتامین آ، ویتامین د (خامه و کره)، ویتامین ای و اسیدهای چرب)

قندها (سرشار از قندهای ساده)

آماده کردن غذا

درحالی که بعضی از خوراک ها را می توان به صورت خام و بدون ایجاد تغییری در آن ها مصرف کرد، غذاهایی هم وجود دارند که باید برای این که طعم دار یا قابل خوردن باشند، تغییراتی درآن هاباید داد.

از ساده ترین این تغییرات می توان شستن، خرد کردن و مخلوط کردن را مثال زد. بعضی غذاها نیز باید پخته شوند یا سرد شوند. ممکن است تغییراتی در آن ها به منظور نگهداری، خوش طعم کردن و تزیین کردن داده شود، که بخشی از آن ها به آداب و رسوم فرهنگ های گوناگون برمی گردند.

تأثیر فرهنگ و مذاهب گوناگون بر رژیم غذایی

رژیم های غذایی مختلف از مذهب و فرهنگ های تمدن های سراسر جهان تأثیر می پذیرند. در بسیاری از فرهنگ ها و ادیان مصرف برخی غذاها توصیه شده یا تابو شمرده شده است. به طور مثال، غذاهای حلال در اسلام و رژیم غذایی گیاهی در آیین جین و سیک مجاز شمرده شده اند.

برخی افراد نیز با توجه به عقاید یا سلامتی خود غذاهایی را که مصرف می کنند محدود می نمایند. به طور مثال، توصیه می شود افرادی که به بیماری های قلبی-عروقی، دیابت و با چاقی مبتلایند از غذاهای چرب و مواد قندی پرهیز نمایند.

رژیم غذایی نامناسب

عادت های غذایی در سلامتی و مرگ ومیر انسان ها نقش اساسی دارند. عدم تناسب میان انرژی دریافت شده از غذاها و سوزاندن آن موجب سوءتغذیه یا چاقی می شود. علت سوءتغذیه همچنین ممکن است کمبود نوعی ویتامین، مواد معدنی، پروتئین و غیره در رژیم غذایی باشد. سوءتغذیه خود موجب بروز بیماری های مختلفی چون کواشیورکور، ماراسموس، اسکوروی، کوری و غیره می شود.

مواد غذایی که هر روز باید بخورید

مواد غذایی ضروری جهت مصرف روزانه شامل میوه ها ، سبزیجات و پروتئین هایی هستند که برای داشتن بدنی سالم ، مغز و حافظه ای دقیق و قوی باید هر روز مصرف شوند. 15 ماده غذایی که شما را سالم نگاه می دارند.

تاثیر مثبت مصرف روزانه این مواد غذایی بر سلامت کلی بدن

برای داشتن بدنی سالم ، مغز و حافظه ای دقیق و قوی باید هر روز برخی از مواد غذایی مصرف شوند. 15 ماده غذایی که شما را سالم نگاه می دارند.

توت فرنگی و بلوبری:

توت ها و میوه های جنگلی از ارزش و خواص بسیاری برخوردارند چنانچه باید گفت اگر می خواهید حافظه خود را تقویت کنید، دانشمندان  کشف کرده اند غذاهایی سرشار از فیتوکمیکال ها (ترکیبات شیمیایی که بطور طبیعی در گیاهان بوجود می آیند و معمولاً اشاره به ترکیباتی دارند که بیشتر اثرات پزشکی دارند تا تغذیه ای) مانند بلوبری مشکلات حافظه را از بین می برد. ترکیب این میوه با مواد غذایی دیگر بسیار لذیذ می شود، طوری که این ماده را تبدیل به یکی از محبوب ترین میوه ها کرده است.

 سیر:

سیر یکی از منابع غنی آنتی اکسیدان یا همان سلاح اصلی بدن برای مبارزه با بیماری هاست. تحقیقات ثابت کرده مصرف 2 حبه سیر در هفته خطر ابتلا به سرطان را تا 50 درصد کاهش می دهد.همچنین مصرف سیر برای از بین بردن عفونت ها و باکتریهای خفته در بدن عالی هستند.

روغن زیتون:

از همین الان تصمیم بگیرید که روغن زیتون را جایگزین تمام روغن های مصرفی تان کنید تا از ابتلا به بیماری های خطرناکی همچون کبد چرب و سکته ی قلبی در امان بمانید.

 کلم بروکلی:

بروکلی با دارا بودن ترکیباتی بدن را در ترشح انزیم های ضد سرطانی و مشکلات مغز تقویت می کند. بروکلی سرشار از پتاسیم است، ماده ای که برای سیستم عصبی و به تبع مغز شما ضروری است. تحقیقات نشان داده که این ماده آسیب وارده بر مغز را نیز التیام می دهد و به همین دلیل به عنوان بهترین ماده غذایی شناخته شده است و از ابتلا به سرطان های زنان جلوگیری می کند.

 ماست:

این فرآورده ی لبنیاتی برای استخوان ها و در واقع اسکلت بدن مفید و ضروری هستند. با مصرف 3/4 فنجان ماست کم چرب در طول روز سلامت خود را حفظ کنید.

دانه آفتابگردان:

دانه افتابگردان یکی از دانه هایی است که پیامبر توصیه به مصرف روزانه ان فرموده است . علی رقم دنیای خواص تخم آفتابگردان  مواد مغذی موجود در این ماده به دلیل وجود ویتامین ای، ب6، زینک و آهن برای سلامت موهای شما مناسب است.

دارچین

نقش مثبت دارچین در پیشگیری از آلزایمر و تقویت مغز

 دارچین:

ادویه ای پرقدرت و پرخاصیت.دارچین فعالیت مغز را افزایش می دهد، از این رو برای تقویت این عضو می توان از آن استفاده کرد. با داشتن این خاصیت، خوردن دارچین به منظور از بین بردن فشارهای عصبی و پیشگیری در مورد از دست دادن حافظه کارساز است

 محققان دانشگاه زاراگوزا اعلام کردند پوشش های پلاستیکی دارچین دار هم اکنون مورد استفاده تجاری قرار گرفته و می تواند در حفظ و تازگی میوه ها، سبزیجات و گوشت نیز موثر باشد. بر اساس گزارش نیویورک تایمز، گاهی استفاده از این پوشش ها باعث انتقال عطر دارچین به مواد غذایی می شود. همچنین استفاده مستقیم از این ماده برای حفظ مواد غذایی به دلیلی عدم آزادسازی مواد حفاظتی آن زیاد تأثیرگذار نخواهد بود.

بادمجان:

بادمجان به دلیل خاصیت مثبتی که برای مغز دارد، مورد توجه قرار گرفته است. آنتی اکسیدان موجود در این ماده از غشا سلولی مغز محافظت می کند. همچنین دارای ماده ای به نام آنتوسیانین است که در تقویت حافظه موثر می باشد.

هویج:

هویج ماده ای است که باید آن را هر روز در رژیم غذایی خود بگنجانید. این ماده سرشار از گلوتاتیون (یک ترکیب پروتئینی کوچک که سموم کبد را از بین می برد) و همچنین فلاونوئیدها و بتا کاروتن است. مصرف این گیاه عملکرد کلیه را بهبود می بخشد.

چای :

آرامش اعصاب و رفع استرس در طول روز از اهمیت فوق العاده ای برای سلامت بدن برخوردار است پس برای رسیدن به این مهم حداقل روزی یک فنجان چای سیاه و یا چای سبز بنوشید.

رزماری:

رزماری حاوی ترکیب شیمیایی به نام کارنوسیک اسید است که مغز را از ابتلا به بیماری هایی مانند آلزایمر حفظ می کنید. دانشمندان ثابت کرده اند که عطر موجود در این ماده بر حافظه و توانایی شناختی تاثیر مثبت می گذارد، به همین دلیل این ماده به عنوان یکی از بهترین مواد غذایی شناخته شده است.

گردو:

 یکی از بهترین مواد برای سلامت مغز، گردو است. این ماده حاوی دو کوزاهگزانوئیک اسید یا DHA( اسید چرب امگا 3) است. تحقیقاتی که اخیرا در دانشگاه هاروارد انجام شده نشان می دهد که خوردن آجیل، طول عمر را افزایش می دهد و بر عملکرد شناختی بزرگسالان نیز موثر است. یک چهارم فنجان گردو، نزدیک به 100% DHA مورد نیاز روزانه شما را فراهم می کند. بنابراین این ماده را همیشه در خانه خود داشته باشید.

ماهی:

بدن قادر به ساخت اسیدهای چرب ضروری نیست، بنابراین ما باید آنها را از مواد غذایی دریافت کنیم. بهترین چربی های امگا 3 مانند EPA و DHA در ماهی های چرب وجود دارند و مصرف آنها عملکرد حافظه، مغز و قلب را بهبود می بخشند. بهترین منابع سالمون، قزل آلا، خال مخالی و ساردین است.

اسفناج و فواید سرشار آن

آلودگی هوا با توجه به پیامدهای زیانبارش به یکی از ملموس ترین معضلات زیست محیطی تهران، پایتخت ایران و چندین شهر دیگر ایران تبدیل شده است. آمارها نشان می دهد که در روزهای تشدید آلودگی هوای تهران، شمار بیماران تنفسی «تا ۶۰ درصد» افزایش می یابد. بیشترین عامل مرتبط با تشدید بیماری های سیستم قلبی، عروقی و ریوی، افزایش آلاینده های دی اکسید گوگرد، ذرات معلق و منواکسید کربن است، به طوری که «آلودگی هوا در تهران به طور متوسط موجب کاهش ۵ سال از عمر تهرانی ها شده است».

 بنابر نظر برخی از کارشناسان محیط زیست، نخستین زنگ خطر جدی دربارهٔ آلودگی هوای تهران در سال ۱۳۷۴ به صدا درآمد. در آن هنگام نزدیک به یکصد نفر از کارشناسان و مدرسان محیط زیست، جغرافیا و شهرسازی در پی نشستی در سالن اجتماعات پارک شهر تهران، متنی موسوم به بیانیه «هوای تهران ۷۴» منتشر کردند که در آن برای نخستین بار از آلودگی هوای پایتخت به عنوان یک «بحران ملی» که راه مقابله با آن «عزم ملی» است، نام برده شد.

مهاجرت به تهران از عوامل ترافیک و آلودگی هوای شهر

جمعیت مهاجری که وارد شهر تهران می شوند عمدتاً به شغل هایی روی می آورند که بازدهی ندارد و نیاز به تخصص لازم هم ندارد در نتیجه نه تنها سبب پویایی و توسعه شهر تهران نمی شوند بلکه با فشار به شهر سبب ترافیک و آلودگی هوای تهران و همچنین کمبود منابع آبی می شوند. مسوولان شهری شهر تهران می بایست مقررات قانونی قوی داشته باشند تا از افزایش مهاجرت و جمعیت و ترافیک در تهران بکاهند.

 اثرات آلودگی هوا

در ایران سالیانه ۴۵۰۰۰ نفر بر اثر آلودگی هوا می میرند.

مطابق گزارش بانک جهانی در سال ۱۳۸۲، ۸۱۵۲ تن تهرانی به دلیل آلودگی هوا جان خود را از دست داده اند به طوری که فاصله سال های ۸۲ تا ۸۵، نه تنها از میزان مرگ بر اثر آلودگی هوا در تهران کاسته نشده، بلکه تنها در آبان ماه سال ۸۵، آلودگی هوای تهران به اندازه نیمی از تمام سال ۸۲ قربانی داشته است.[۶]

به خاطر استنشاق هوای تهران ۹۹۰۰ نفر در سال ۸۴ به دلیل دو آلاینده NOx و PM10 فوت کردند. آلاینده PM10 به تنهایی در سال ۱۳۸۸ موجب مرگ ۶۲۰۰ نفر شده است.

در اثر آلودگی هوایی که در کشور ایران در سال ۱۳۸۹ به وجود آمد، حداقل ۴۰۰۰ نفر در اثر این آلودگی جان خود را از دست داده اند.

سازمان بهداشت جهانی در مهر، آبان ۱۳۸۵ (اکتبر سال ۲۰۰۶) پس از ۱۵ سال تحقیقات اعلام کرد که آلودگی هوا در بروز

سرطان مؤثر است.

 اثرات هر یک از اجزای آلوده کننده هوا

منوکسید کربن: سردرد-کاهش هوشیاری-حمله قلبی-بیماری های قلبی و عروقی-ناتوانی در رشد جنین-در نهایت مرگ

دی اکسید سولفور: سوزش چشم-خس خس سینه-تنگی و سفتی قفسه سینه-تنگی نفس-تخریب ریه-اختلالات بینایی

دی اکسید نیتروژن: عفونت دستگاه تنفسی-تحریک ریه-سرفه-درد قفسه سینه-مشکل تنفسی

اوزون: سوزش چشم و گلو-سرفه-مشکلات راه تنفسی-آسم-تخریب ریه

سرب: کم خونی-افزایش فشار خون-تخریب کلیه و مغز-اختلالات عصبی-سرطان-کاهش ضریب هوشی

ذرات بسیار کوچک دوده، گردوغبار و قطرات کوچک مایع: سوزش چشم-آسم-برونشیت-تخریب ریه-سرطان-مسمومیت فلزات سنگین-اثر بر سیستم قلبی عروقی-اختلالات بینایی.

جایکا

درسال های پس از آن و در پی انعقاد قرارداد همکاری با آژانس ژاپنی جایکا توسط شهرداری تهران، بررسی های جامعی در خصوص آلودگی هوای تهران انجام و تدوین راهکارهای لازم برای بهبود وضع آلودگی هوا شروع شد. بنابراین پژوهش ها روزانه بالغ بر یک هزار و ۱۹۲ تُن مواد آلاینده در هوای تهران منتشر می شود. بیشترین این آلاینده ها مربوط به اکسیدهای گوگرد با انتشار ۶۹۵ تُن در هر روز است که بعد از آن به ترتیب اکسیدهای نیتروژن، منواکسید کربن و هیدروکربن های سوخته نشده، عمده آلاینده های هوای تهران محسوب می شوند. براین ارقام باید ۱۶ تن ذرات لاستیک و ۷ تن آزبست لنت ترمزها را در سال اضافه نمود. همچنین معلوم شد که اگرچه بیش از ۸۰۰ هزار واحد صنعتی مستقر در تهران سهم بزرگی در آلودگی این شهر دارند، ۸۸ درصد آلودگی هوای تهران ناشی از آلایندگی وسایل نقلیه است، در حالی که میزان استاندارد آزبست در هوا، صفر و میزانی که سازمان بهداشت و محیط زیست برای آمریکا و اروپا ارائه داده، پنج صد هزارم فیبر بر میلی لیتر است، اندازه گیری این الیاف در هوای تهران، میزان آزبست را سه هزارم فیبر بر میلی لیتر نشان می دهد. این بدان معنا است هوایی که تهرانی ها تنفس می کنند، ۶۰ برابر اروپا و آمریکا آزبست دارد. این میزان بالای آلایندگی در حالی است که میزان استاندارد آزبست در هوای آزاد، صفر است. زیرا که از یک سو مصرف سوخت خودروهای فرسوده سه برابر خودروهای جدید و میزان آلایندگی شان چندین برابر آن ها است و از سوی دیگر بسیاری از خودروهای تولید داخلی، با این که نو هستند، اما از استانداردهای لازم برخوردار نیستند. بنا بر آمارها، در سال ۱۳۸۸ خورشیدی بیش از ۳۰ هزار تاکسی فرسوده در تهران وجود داشت. در این میان آلایندگی موتورسیکلت ها با توجه به این نکته که موتورسیکلت ها چندین برابر خودروهای شخصی آلودگی تولید می کنند وضعیت را بحرانی تر می کند.

 برنامه جامع مبارزه با آلودگی هوای تهران

در کنار آلودگی هوا باید به آلودگی صوتی نیز به عنوان یکی از مهمترین آلاینده های زیست محیطی ناشی از وسایل نقلیه در شهرهای بزرگ ایران اشاره داشت. به جز تهران میزان آلودگی هوای شهرهای اهواز، اراک، تبریز، مشهد، شیراز، کرج و اصفهان نیز مورد توجه خاص قرار دارد.

 در پی این مطالعات، برنامه ای تحت عنوان «برنامه جامع مبارزه با آلودگی هوای تهران» در سال ۱۳۷۹ طراحی و تصویب شد تا طبق این برنامه ظرف مدت ۱۰ سال هوای پایتخت به کیفیت سالم و قابل تنفس برسد. این برنامه شامل ۷ محور ذیل می باشد: استانداردسازی خودروهای نو، از رده خارج کردن خودروهای فرسوده، ارتقای حمل و نقل عمومی، بهبود کیفیت سوخت، معاینه فنی خودروها، مدیریت ترافیک و آموزش همگانی. این برنامه با همکاری وزارت صنایع، وزارت نفت، سازمان حفاظت محیط زیست، شهرداری تهران و پلیس راهنمایی و رانندگی به مورد اجرا درآمد.

 در پی آن در پاییز ۱۳۸۶ «طرح جامع حمل و نقل و ترافیک تهران»[۱۶] تهیه و تصویب شد. این طرح، که اهداف کلی آن بر اهداف طرح های فرادست – مانند «طرح جامع تهران» و هم چنین برنامه چهارم توسعه اقتصادی ایران – استوار شده اند، چشم انداز تحولات مطلوب این شهر در ۲۰ ساله آینده را ترسیم می کند. در جدول شماره (۵–۲)طرح جامع حمل و نقل و ترافیک تهران شاخص های حمل و نقلی تهران در سال ۱۳۸۶ و سال ۱۴۰۴ در مقایسه با متوسط شهرهای اروپایی در قالب ارقام و آمار ارائه شده اند.

 در ارتباط با کاهش آلودگی هوا، این طرح– علاوه بر گسترش و بهبود کیفیت حمل و نقل عمومی، از رده خارج کردن کلیه خودروها و موتورسیکلت های فرسوده، تولید خودروهای دوگانه سوز و همچنین توسعه عرضه گاز طبیعی فشرده، که از اهداف برنامه چهارم توسعه اقتصادی ایران هستند و در این طرح نیز گنجانده شده اند – به برنامه های زیر اشاره می کند:

گسترش فضاهای سبز اطراف شبکه معابر

ایجاد معابر پیاده رو در مناطق تجاری شهر

ممانعت از ورود تاکسی های بنزین سوز به سیستم

دوگانه سوز کردن تاکسی های بنزینی موجود

وضع عوارض جدید برای خودروها متناسب با مصرف سوخت و انتشار آلودگی

البته این راهکارها به دلایل مختلف تا به حال جوابگوی معضل ترافیک و آلودگی هوای تهران نبوده اند. از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

«گوگرد گازوئیل در حالت استاندارد باید بین ۱۵ تا ۲۰ پی پی ام باشد، اما متأسفانه در ایران از گازوئیل «۷ هزار پی پی ام» استفاده می شود»

«طبق قانون برنامه چهارم تا پایان این برنامه باید یک میلیون خودروی فرسوده از رده خارج می شد، در حالی که با گذشت ۴ سال از این قانون تنها ۳۰۰ هزار خودروی فرسوده از رده خارج شده است.»

علی رغم اضافه شدن شبکه مترو به شبکه حمل و نقل عمومی تهران در ده سال گذشته و افزایش تعداد اتوبوسها و مینی بوس ها در این مدت، سهم حمل و نقل عمومی در کل سفرها به ۲۶ درصد کاهش پیدا کرده است.

به دلیل افزایش روزافزون مالکیت خودروی شخصی درسالهای گذشته و با توجه به اینکه برخی از خودروها همچون پژو آر- دی و نیسان با تکنولوژی ۳۰ سال پیش تولید می شوند، اجرای طرح سهمیه بندی سوخت تنها موقتاً موجب کاهش مصرف شده است.

سرعت متوسط وسایل نقلیه عمومی تنها ۱۵ کیلومتر در ساعت است. مصرف سوخت خودرو در سیکل شهری کمی کمتر از دو برابر اتوبان است.

عدم عنایت به موضوع مهم فرهنگ ترافیک

راهکارهای بالا بردن سهم سفرها با وسایل نقلیهٔ عمومی یا نیمه عمومی عمدتاً به این دلیل کارساز نبوده اند که سفرهای سوارهٔ ساکنین تهران در طی ۱۰ سال گذشته، رشد ۲۰ درصدی و سفرهای ساکنین حومه شهر تهران رشد ۷۹ درصدی داشته اند. عامل اصلی این دو نیز رشد جمعیت تهران و به ویژه شهرها و شهرک های اقماری آن، در کنار رشد رفاه عمومی بوده است. این رشد نیز به خودی خود مدیون جذابیت شهرتهران که مرکز تولید بیش از ۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی ایران و در عین حال قطب بلامنازع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران محسوب می شود، می باشد. در مصاحبه ای جداگانه و در مراسم روز جهانی لایهٔ ازن، عیسی کلانتری معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست عنوان داشت که؛ ۵۱٪ آلودگی هوای تهران به سبب کامیون هایی است که شب ها وارد تهران می شوند. وی به رقمی در حدود ۲۰ هزار کامیون اشاره داشت که با ورود شبانه به پایتخت، باعث ایجاد این مقدار از آلودگی می گردند.

سرطان ریه به عنوان یکی از کشنده ترین نوع سرطان ها در جهان سالانه شمار زیادی از زنان و مردان را به کام مرگ می کشد. سرطان ریه بعد از سرطان پستان دومین عامل مرگ و میر زنان در جهان است .

سرطان ریه چیست؟

سرطان ریه  نوعی بیماری است که مشخصه آن رشد کنترل نشده سلول در بافت های ریه است. گفتنی است که اگر این بیماری درمان نشود، رشد سلولی می تواند در یک فرایند به نام متاستاز به بیرون از ریه گسترش پیدا کند و به بافت های اطراف یا سایر اعضای بدن برسد.  انواع اصلی سرطان ریه سرطان های ریه سلول کوچک (SCLC)، که سرطان سلولی جو شکل نیز نامیده می شود، و سرطان ریه سلول غیر کوچک (NSCLC) هستند. شایع ترین علائم عبارتند از سرفه (همراه با خلط خونی)، کاهش وزن و تنگی نفس.

علت ابتلا به سرطان ریه

دلیل 90 درصد از سرطان های ریه قرار گرفتن در معرض دود دخانیات برای یک مدت طولانی است . درصد ابتلا به سرطان ریه در افرادی که سیگار نمی کشند 15٪ است.

آلاینده های موجود در هوای محیط زیست و محل کار:موادی چون آزبست (پنبه نسوز)، گاز رادون (گازی بی رنگ و بی بو که از تجزیه طبیعی اورانیم در آب، خاک و مصالح ساختمانی قدیمی تولید می شود)، اورانیوم و نیکل عامل مستعد کننده و پیشتاز در ابتلاء به سرطان ریه هستند.

استنشاق دود سیگار در محیط برای افراد غیر سیگاری

عوامل ژنتیکی

وجود سابقه سرطان ریه بین اعضای نزدیک خانواده احتمال ابتلا به این سرطان را افزایش می دهد.

عوامل ایمنولوژیک (ایمنی)

نارسایی مکانیسم ایمنی طبیعی بدن عاملی مستعد کننده در ایجاد سرطان ریه شناخته شده است.

علائم و نشانه های سرطان ریه

متاسفانه، نشانه های سرطان ریه سال های متعددی طول می کشد تا خود را بروز دهد اما در کل نشانه های و علائم سرطان ریه شامل:

سرفه افرادی که سیگار نمی کشند بیش از دو هفته طول می کشد.

تغییر رنگ خلط سینه

 مشاهده خون در خلط سینه

دوره های مکرر حالت ذات الریه یا برونشیت

سرفه افرادی که سیگار می کشند زیاد می شود و از شدت بیشتری برخوردار است.

افزایش میزان خلط سینه

خس خس کردن سینه

 خستگی مفرط

از دست دادن اشتها

سر درد، درد استخوان و درد مفاصل

شکستگی های استخوان که مربوط به جراحت های تصادفی نباشد

اثرات وابسته به اعصاب، عدم تعادل در راه رفتن و یا از دست دادن حافظه به سورت دوره ای

ورم گردن یا صورت

راه های تشخیص سرطان ریه

با توجه به وضیعت عمومی سلامت فرد، بررسی های تشخیص سرطان ریه ممکن است شامل:

 عکس برداری از ریه ها با تابش اشعه X

 آزمایش خلط

سی تی اسکن

در این روش دستگاه سی تی اسکن با گرفتن تعدادی عکس توسط اشعه ایکس، تصویری سه بعدی از بدن را نشان می دهد و از این طریق محل و اندازه دقیق ضایعه و پراکندگی تومور ریه به بخش های دیگر قفسه سینه یا اندام های دورتر مانند کبد مشخص می شود.

 پرتونگاری با استفاده از تشدید میدان مغناطیسی:این آزمایش مشابه سی تی اسکن است با این تفاوت که به جای تابش اشعه X از مغناطیس جهت عکسبرداری از اعضای بدن استفاده می شود. در این آزمایش بیمار به مدت 30 دقیقه به طور ساکن درون اتاقک این دستگاه می ماند و تصاویر مقطعی از بدن او تهیه می شود.

 نمونه برداری یا بیوپسی

بررسی میکروسکوپی از نمونه بافت تومور. این آزمایش بسیار مهم است زیرا مطمئن ترین روش برای تشخیص سرطان ریه و نوع آن به حساب می آید.

 توموگرافی با نشر پوزیترون یا پت اسکن - در این روش دستگاه اسکنر در اطراف بیمار می چرخد و تصویر از طریق نشر پوزیترون بوسیله یک ماده رادیواکتیو که به بیمار تزریق شده و یا توسط او استنشاق

می شود، شکل می گیرد، با این روش مشاهدهً بصری ریه درسه بعد امکان پذیر می شود.

 سونوگرافی در این شیوه از امواج صوتی جهت بررسی ساختار توده در ریه استفاده می شود.

 آزمایش تنفس

در این شیوه بیمار قبل از جراحی تحت آزمایشات تنفسی متفاوت قرار می گیرد.

 آزمایش خون

تومورهای سرطانی آنتی ژن و آنزیم های مشخصی را تولید می کنند که ممکن است از طریق آزمایش خون کشف شوند. اندازه گیری آنتی ژن کارسینو امبریونیک و آنزیم NSE از آزمایش های غربالگر این بیماری است. افزایش میزان سطح این پروتئین ها مبین نشانه های سرطان و کاهش میزان آنها در حین درمان نشانه مهار کردن رشد سرطانی سلول های بیمار است.

 اسکن استخوان

تصویربرداری از استخوان به وسیله یک ماده رادیواکتیو روشی بسیار ارزشمند است که در تشخیص انتشار سرطان به استخوان، مؤثر بودن درمان و سرطان روند التیامی نواحی درگیر در استخوان به کار می رود.

راههای درمان سرطان ریه

 جراحی

معمولا اگر ضایعه بدخیم منحصر به ریه باشد ممکن است بخش کوچک یا تکه کاملی از ریه

سوزاندن ضایعه بدخیم با اشعه لیزر

در بعضی موارد ضایعه بدخیم سرطان ریه منجر به مسدود شدن حنجره می شود. در چنین موردی پزشک با سوزاندن ضایعه بدخیم با اشعه لیزر راه عبور هوا را برای بیمار باز می کند. این روش به طور کامل نمی تواند منجر به ازبین بردن ضایعه بدخیم شود اما کمکی است جهت سهولت تنفس در بیمار.

شیمی درمانی

جهت از بین بردن یاخته های سرطانی پراکنده مورد استفاده قرار می گیرد. شیمی درمانی جهت پیشگیری از عود بیماری و مواردی که سرطان در بدن پخش شده تجویز می شود. استفاده از داروهای شیمیایی منجر به انهدام سلولهای سرطانی می شود.

 رادیوتراپی یا اشعه درمانی

جهت از بین بردن مستقیم ضایعه بدخیم ریه بکار گرفته می شود. در این روش از اشعه با انرژی زیاد استفاده می شود و این اشعه با آسیب رساندن به سلولهای زنده منجر به مرگ آنها می شود. خستگی شدید، افسردگی، تهوع، استفراغ، بی اشتهایی و آسیب های عروقی و تنفسی از عوارض جانبی رادیوتراپی است. همچنین رادیوتراپی ممکن است باعث سرکوب سیستم خونساز بدن و کاهش گلبولهای سفید و ضعف سیستم ایمنی بدن و نهایتا بروز عفونت شود.

 درمان فوتودینامیک

استفاده از رنگ و نور است. در این شیوه رنگ به داخل یک ورید تزریق و سپس در تمام بدن منتشر می شود. بعد از چند روز، این رنگ فقط در سلولهای بدخیم باقی می ماند. سپس نور قرمز رنگ لیزری به سلول تابانده می شود و رنگ درون سلول سرطانی این نور را جذب می کند. این امر منجر به عکس العمل فوتوشیمیایی که مخرب سلول هاست می شود.

درمان بیولوژیکی یا ایمونولوژیک که مشتمل بر بازسازی، تحریک، هدایت و تقویت سیستم طبیعی دفاعی بدن بیمار است و با استفاده از آنتی بادی و هدایت سیستم دفاعی خود بیمار جهت مبارزه با سرطان صورت می گیرد. استفاده از عواملی مانند اینترفرون:سلولهایی که فعالیت ضدتوموری مستقیم دارند، و آنتی بادی های مونوکلونال که اثرات تداخل بقاء سلول را دارند، رشد سرطان را کاهش می دهد.

بهداشت

بهداشت به زبان فارسی دری «صحت» علم و هنر پیشگیری از بیماریها، طولانی کردن عمر و بالا بردن سلامتی به وسیله کوشش های اجتماعی است. بر همین اساس، برای بهداشت فردی، عمومی، روانی وغذایی تعریف هایی وجود دارد.

پیشینه بهداشت

بیماریها تا حدود ۳۹۰۰ سال قبل از مسیح، صرفاً بلای آسمانی به شمار می آمدند و کسی به درمان و رسیدگی به حال بیماران اقدام نمی کرد.

با این وجود، مردم دوران پیشاتاریخ با توجه به تجربیات و نیز، اعتقادات مذهبی یا خرافی خود، به گونه ای از بیمار شدن جلوگیری می کردند.

در روم باستان، بهداشت به عنوان نماد سلامتی شناخته می شد. به همین منظور، حمام های عمومی متعددی در شهرهای مختلف ساخته می شدند، . علاوه بر استحمام که تا حدودی مفهومی تزکیه کننده داشت،ماساژ و کرم های معطر نیز مورد استفاده قرار می گرفتند. منشأ کلمه بهداشت نیز به همان دوره، و به الهه سلامتی و پاکیزگی، هیجیا (به یونانی باستان: Ὑγιεία)، دختر اسقلبیوس بازمی گردد.

در ابتدای قرون وسطی، استحمام به عنوان پاک کننده روح، در میان بسیاری از مردم متداول شد. ولی به مرور زمان و با گسترش اعتقادات خرافاتی مبنی بر این که آب موجب بازشدن منافذ پوست و ورود بیماری ها به بدن می شود، استحمام از رواج افتاد؛ و حمام های عمومی منبعی برای ابتلا به بیماری ها شناخته شد. در مقابل، چرک بدن لایه محافظی در برابر بیماری ها پنداشته شد. به علاوه، توالتها در مکان عمومی و در ملأعام قرار داشتند (حتی در قلعه پادشاهان)، و فضولات در کوچه ها منظره ای طبیعی شناخته می شد. دست ها و صورت تنها بخش هایی از بدن که در این دوره به طور منظم شست وشو می شدند. به این ترتیب، برای پوشاندن بوی بد بدن تنها از انواع عطر استفاده می شد.

این وضع در دوران رونسانس به علت شیوع بیماری هایی خطرناک، چون سیفیلیس و طاعون بدتر شد. مردم برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری ها، استفاده از آب را به حداقل رسانیدند، و برای شست وشو تنها از پارچه هایی خشک استفاده می کردند.

در دوره پادشاهی لویی شانزدهم، استفاده از آب، دوباره و به تدریج متداول شد. توالت و دست شویی ها به اتاق هایی جداگانه منتقل شد و استحمام به دور از چشم دیگران انجام گرفت. داشتن حمام در خانه رواج یافت؛ هرچند هدف از آن ها در درجه اول استراحت بود، و نه شست وشو.

در قرن نوزدهم، استحمام لازمه رعایت بهداشت فردی شد و شستن دست و صورت با صابون در میان اغلب مردم رواج یافت. در اواخر قرن نوزدهم، اکثر ساختمان ها در اروپا دارای حمام و دست شویی بودند. ایجاد شبکه های فاضلاب زیرزمینی و تصفیه خانه نیز در قرن بیستم موجب ارتقای سطح بهداشت عمومی در شهرها شد. به علاوه، سازمان جهانی بهداشت در سال ۱۹۴۶، به منظور هماهنگی و ارتقای وضعیت بهداشت عمومی در سطح جهان تأسیس یافت.

بهداشت در جهان اسلام

با ظهورش در قرن هفتم بعد از میلاد، اسلام تأکید زیادی بر رعایت بهداشت و پاکیزگی داشت. علاوه بر ضرورت پاکیزگی در حین نمازهای پنجگانه با وضو و غسل، واجبات و توصیه های دیگری (از جمله رعایت بهداشت غذایی، مسواک زدن، استحمام، تطهیرنجاسات...) در رابطه با رعایت بهداشت در دین اسلام وجود دارد.

سطوح بهداشت

بر اساس تقسیم بندی سازمان جهانی بهداشت، بهداشت به بر سه سطح استوار است: پیشگیری سطح اول، سطح دوم و سطح سوم.

پیشگیری سطح اول

این مرحله عبارت است از مجموعه اقداماتی که برای جلوگیری از بروز بیماری انجام می شود. این اقدامات موجب بالا رفتن میزان قدرت جسمی و روانی افراد جامعه و سالم تر شدن محیط زندگی می شود؛ و خود به دو مرحله تقسیم می شود:

ارتقای بهداشت

شامل آموزش همگانی بهداشت، بهبود رژیم غذایی بر اساس گروه های سنی، فراهم آوردن شرایط مناسب مسکن، کار، و تأمین تفریحات سالم می شود.

حفاظت ویژه در مقابل وقایع بهداشتی و بیماری ها

شامل روش هایی اختصاصی است که از بروز برخی بیماری ها جلوگیری می کند؛ همچون تزریق واکسن برای پیشگیری از ابتلا به سرخک، کزاز، سیاه سرفه، فلج اطفال و...، سمپاشی برای مبارزه با پشه مالاریا، استفاده از کپسول ویتامین A برای جلوگیری از ابتلا به شبکوری، کم کردن گردوغبار در معادن برای پیشگیری از بیماری های ریوی نزد کارگران، و مبارزه با آلودگی هوا و استعمال دخانیات برای پیشگیری ازسرطان ریه.

مقدمه

محمد مصدق ( ۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱) به روایت خودش( یا ۱۲۵۸ (مطابق با شناسنامه) سنگلج تهران- ۱۴ اسفند ۱۳۴۵) در زمان قاجار معروف به میرزا محمد خان مصدق السلطنه که تا قبل از تصویب قانون منع استفاده از القاب با این عنوان شناخته می شد و مشهور به دکتر مصدق در دوره پهلوی، سیاست مدار، حقوقدان، نماینده هشت دوره مجلس شورای ملی، و دو دوره نخست وزیر ایران بود. محمد مصدق نخستین ایرانی دارنده مدرک دکترای رشته حقوق است مصدق در زمان انتقال سلطنت از قاجار به پهلوی، اگر چه از حکومت قاجار مأیوس بود با توجه به این که می دانست رضا شاه حکومتی بر مبنای دیکتاتوری ایجاد می کند، با این کار مخالفت کرد و بعد از آن یکی از منتقدین سرسخت رضاشاه بود. در زمان حکومت رضاشاه، مصدق زندان رفته و مدتی را در تبعید گذرانید. او سلطنت پهلوی را مخلوق سیاست انگلستان می دانست.

وی بعد از سقوط رضاشاه، از تبعید به عرصه سیاست بازگشت. در سال ۱۳۲۸ با چندین حزب وارد اتحاد شد و با همکاری افرادی مانند حسین فاطمی به تأسیس جبهه ملی ایران اقدام کرد. جبهه ملی و در رأس آن ها مصدق، به پیشنهاد فاطمی برای شروع استعمارستیزی در ایران، ملی شدن صنعت نفت را مطرح کردند. مصدق در سال ۱۳۳۰ به نخست وزیری رسید و در اولین قدم، نفت ایران را ملی کرد. به همین دلیل طرح سقوط دولت او توسط انگلستان (که تا قبل از ملی شدن نفت، صاحب عمده نفت ایران بود) ریخته شد و سرانجام در کودتای ۲۸ مرداد که توسط سازمان سیا انجام شد، دولت مصدق به صورت غیرقانونی و در حالی که محمدرضا پهلوی شدیداً با مصدق مخالفت می کرد و خواستار سقوط دولت مصدق بود، ساقط شد. یکی دیگر از دلایل سقوط دولت او، مخالفت های ابوالقاسم کاشانی با مصدق بود. کاشانی در حالی که قبلاً از مصدق حمایت می کرد، به همراه جمع کثیری از روحانیون به مخالفت با مصدق برخاست. بعد از آن مصدق در دادگاه نظامی محاکمه شد و علی رغم دفاعیه مستندی که از خود ارایه داد، به سه سال حبس انفرادی محکوم شد. پس از تحمل سه سال زندان، مصدق به دستور محمدرضا پهلوی به قلعه احمدآباد تبعید شد و تا پایان عمر خود، در آن جا تحت نظارت قرار داشت و به گفته خودش، «هر روز آرزوی مرگ می کرد» مصدق سرانجام در ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ بر اثر بیماری سرطان در ۸۷ سالگی در بیمارستان نجمیه تهران تحت نظر مأموران ساواک درگذشت و به دلیل مخالفت شاه با دفن او مطابق با وصیت نامه اش درکنار کشته شدگان قیام سی تیر، در احمدآباد به خاک سپرده شد.

مصدق از طرفداران انقلاب مشروطه ایران بود و معتقد بود که شاه فقط باید نمادی برای وحدت باشد. مصدق در دوران نخست وزیری کوشید تا قدرت شاه را محدود به چارچوب مشخص شده آن در قانون اساسی مشروطه کند. در این دوره محمد مصدق به وضوح، قدرت برتر کشور (نسبت به شاه) بود. مصدق که در زمان نخست وزیری توانسته بود مشروطه را کاملاً اجرا کند و قدرت شاه و خانواده سلطنتی را محدود کند، بعد از کودتای بیست و هشتم مرداد، هم چنان منتقد حکومت محمد رضا شاه بود. در زمان نخست وزیری او، خانواده سلطنتی (به خصوص اشرف پهلوی) از مخالفین سرسخت مصدق بودند. محققان معتقدند در جستجوی ریشه اصلی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، می توان به کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ بازگشت.

اگرچه محمدرضا پهلوی کودتای بیست و هشتم مرداد را قیام مردم و رستاخیز ملی ایران می نامید. ولی شصت سال پس از کودتای بیست و هشتم مرداد سازمان سیا با انتشار اسنادی، به دخالت مستقیمِ خود در ایران معترف شد. دکتر محمد مصدق چهره آزادی خواه پرشور و استعمارستیزی بود که بر کشورهای خاور میانه همچون مصر تأثیر گذاشت. او نخستین دولتمرد خاورمیانه بود که با اجرایی کردن اندیشه ملی شدن صنعت نفت پرچم مبارزه اقتصادی با قدرت های استعماری را برافراشت. از این رو در کشورهای خاورمیانه از او به عنوان «زعیم الشرق» یاد می شد و حتی جمال عبدالناصر خیابانی را در قاهره به نام محمد مصدق نام نهاد که اکنون نیز به این نام خوانده می شود. او به طرق مختلف سرمشقی برای ملی گرایان خاورمیانه همچون جمال عبدالناصر بود.

آغاز زندگی و جوانی

محمد مصدق (بر طبق کتاب «خاطرات و تالمات مصدق») در ۲۹ اردیبهشت سال ۱۲۵۸ شمسی، در محله سنگلج شهر تهران به دنیا آمد. در مورد تاریخ دقیق زادروز وی اختلاف نظر هست و این مسئله از زمان حیات وی تا امروز وجود داشته برخی از منابع تاریخ تولد او را ۲۶ خرداد ۱۲۶۱ و برخی مطابق با آنچه در شناسنامه اش درج شده ۲۶ خرداد ماه ۱۲۵۸ حساب می کنند. پدرش میرزا هدایت الله آشتیانی، وزیر دفترناصرالدین شاه و از نوادگان میرزا محسن آشتیانی بود. میرزا هدایت الله وزیر دفتر، پدر مصدق، از رجال متجدد روزگار خود و از اطرافیان میرزا تقی خان امیرکبیر بود. ملک تاج خانم (نجم السلطنه)، مادر دکتر مصدق، دختر شاهزاده فیروز میرزا نصرت الدوله و نوه عباس میرزا بود که موقوفه بیمارستان نجمیه تهران را بنا نهاد.

در ۱۶ اسفند ۱۲۶۴، فیروز میرزا نصرت الدوله که پدربزرگ مادری محمد بوده درمی گذرد. چنان که در آن دوره مرسوم بوده هرگاه یکی از حقوق بگیران دولت درمی گذشت یک سوم حقوق او به بازماندگان می رسید و به همین سبب یک سوم حقوق ۱۲۰ تومانی وی، به فرزندانش از جمله عبدالحسین میرزا سالار لشکر (بعداً معروف به فرمانفرما), خانم سرورالسلطنه (بعدها ملقب به حضرت علیا) و خانم نجم السلطنه تعلق گرفت. خود مصدق می نویسد: «هیچ حقوقی یا اضافه حقوقی داده نمی شد مگر این که پیشتر محل آن تعیین شده باشد و محل حقوق جدید به این روش معمولاً یک سوم متوفیات بود. به این طریق که هر کسی از دنیا می رفت اگر وارثی داشت یک سوم از حقوق او و الا تمام آن در اختیار دولت قرار می گرفت که به هر کس می خواست می داد…»

در سال ۱۲۷۰ شمسی، میرزا هدایت الله آشتیانی از ناصرالدین شاه درخواست کرد که میرزا محمد (مصدق) ۹ ساله در ردیف مستوفیان زبردست قرار گیرد و در فهرست حقوق بگیران درآید و ناصرالدین شاه آن را پذیرفت.

در تاریخ ۱ شهریور ۱۲۷۱ خورشیدی پدر میرزا محمد درگذشت. پسر بزرگ میرزا هدایت الله از خواهر میرزا یوسف آشتیانی، میرزا محمد حسین نام داشت که سال ها به علت بیماری میرزا هدایت الله وزارت دفتر استیفا را عهده دار بود و با فوت پدر رسماً به این سمت منصوب شد. میرزا علی و میرزا محمد، پسران دیگر میرزا هدایت الله به ترتیب «موثق السلطنه» و «مصدق السلطنه» لقب گرفتند. در همین زمان یک سوم حقوق دوران خدمت میرزا هدایت الله وزیر دفتر بین بازماندگانش تقسیم شد و قسمتی هم به مصدق السلطنه رسید…"

از تاریخ ۱۶ دی ۱۲۷۳ تا ۸ اردیبهشت ۱۲۷۴، مظفرالدین میرزا ولیعهد که به رسم معمول دوره قاجار، فرمانروای آذربایجان بود و در تبریز زندگی می کرد به همراه اطرافیان، به تهران سفر کرد و این ۱۱۲ روز را در منزل داماد خودعبدالحسین میرزا فرمانفرما(دایی مصدق) به سر برد. نجم السلطنه با میرزا فضل الله خان وکیل الملک، منشی باشی ولیعهد ازدواج می کند و در بهار ۱۲۷۳ خورشیدی به همراه شوهر خود و مصدق از تهران به تبریز جابه جا می شود. مصدق بیش از یک سال در تبریز زندگی کرد و آشنایی او به زبان آذری در این دوران بود.

در سال ۱۲۷۵ مظفرالدین شاه پس از قتل پدرش ناصرالدین شاه تاجگذاری کرد. پس از این ماجرا تمامی افرادی که در دربار ولیعهد در تبریز بودند به تهران نقل مکان می کنند. در همان سال ۱۲۷۵ عبدالحسین میرزا فرمانفرما علیه علی اصغر خان اتابک معروف به امین السلطان، اتابک اعظم نخست وزیر، توطئه کرد و چهار ماه پس از به تخت نشستن مظفرالدین شاه با دسیسه اتابک را کنار زدند و پس از آن، کشور بدون صدر اعظم و با زعامت چهار وزیر به شمول وزیر داخله مخبرالدوله؛ وزیر جنگ فرمانفرما؛ وزیر خارجه مشیرالدوله؛ و وزیر مالیه نظام الملک اداره گردید و میرزا فضل الله خان وکیل الملک، منشی مخصوص شاه، فرمان استیفای خراسان را به نام میرزا محمد خان مصدق السلطنه صادر کرد.

ازدواج

سال ۱۲۸۰ خورشیدی، مصدق که در آن زمان ۱۹ سال داشت زهرا دختر میرزا زین العابدین تهرانی سومین امام جمعه تهران را به همسری اختیار کرد. زهرا ابتدا ملقب به شمس السلطنه بود. پس از مرگ مادرش، دختر ناصرالدین شاه که لقب ضیاءالسلطنه را داشت، این لقب به شمس السلطنه که همسر مصدق بود داده شد. ازدواج این دو ۶۴ سال تا پایان زندگانی شان ادامه یافت. این زوج سه پسر داشتند یکی از فرزندان یحیی در دوره کودکی و در سوئیس فوت کرده و دو فرزند پسر به نامهای احمد وغلامحسین و سه دختر به نامهای منصوره و ضیااشرف و خدیجه باقی ماندند.

انقلاب مشروطه

در بهمن ماه ۱۲۸۲ خورشیدی پیمان جدیدی بین ایران و روس بسته شد که بسیار به زیان بازرگانان و بازاریان بود. در تحصن شاه عبدالعظیم (۱۲۸۴) در ۵ اردیبهشت ۱۲۸۴ بازاریان تهران بازار را بستند و به شاه عبدالعظیم رفتند و بست نشستند و بنیاد کردن عدالت خانه در سراسر ایران را در خواست کردند. این بست نشستن در شاه عبد العظیم و ادامه فشارها و اعتراض ها به انقلاب مشروطه منتهی شد تا این که مظفرالدین شاه فرمان مشروطه را در ۱۳ امرداد ۱۲۸۵ صادر کرد تا همه پرسی تشکیل مجلس شورای ملی و نوشتن قانون اساسی بر اساس خواست ملت ایران انجام بیابد.

الزامات قانونی ناشی از تغییر رکن قانونگذاری و ایجاد عدالت خانه از دستاوردهای نظام های نوین در تحدید قدرت مطلقه شخص پادشاه بود. مشروطیت حاصل تفکرات فلاسفه اروپایی قرن هجدهم میلادی بود که به تغییر گسترده نظام سیاسی و اجتماعی این کشورها انجامیده بود. در ایران عهد قاجار، این امر موجب تغییر کلیه ارکان حکومتی و ایجاد نهادهای نوین به جای دوایر سنتی از جمله دیوان استیفا گردید. بدبینی عمومی به صاحبان شغل مستوفی گری و تغییر ساختار مالیه ایران سرانجام به استعفاء مصدق برای تحصیل علوم جدید در اروپا انجامید.

پس از مرگ مظفرالدین شاه پسرش محمد علی شاه در تاریخ ۲۹ دی ۱۲۸۵ تاجگذاری کرد. در تاریخ ۱۵ دسامبر ۱۹۰۷ بین محمد علی شاه و مجلس شورای ملی جدال شد زیرا مجلس حقوق وی را کم کرد و دیگر تصویب نکرد که وی برای هزینه های شخصی از دولت روسیه وام بگیرد. در عوض روسیه برای براندازی مشروطه محرمانه به او وام داد و محمد علی شاه جواهرات سلطنتی و مروارید ثروت ایران را گرو گذاشت.

مجلس شورای کبرای دولتی

محمد مصدق، در دوران سلطنت محمدعلی شاه، توسط برادر ناتنی اش حشمت الدوله والاتبار به عنوان یکی از اعضای طبقه اعیان و اشراف، به عضویت «مجلس شورای کبرای دولتی» که توسط شاه ایجاد شده بود انتخاب می شود. احمد کسروی راجع به این اقدام چنین نوشته است: «محمد علی شاه… با فهم و اندیشه کوتاه خود بر آن شد که مجلسی به نام مجلس شورای کبرای دولتی از درباریان و اعیان و بازرگانان پدیدآورد که در دربار بنشینند و در کارهای دولتی به سگالش پردازند و این خود جانشین دارالشورا باشد؛ از این رو پنجاه تن کمابیش از آن کسان فهرست کردند و به هر یکی نامه فرستاده به باشندگی در آن مجلس خواندند که روز شنبه هفتم آذر ۱۲۸۷ (۴ ذیقعده) ۱۳۲۶ که روز گشایش آن مجلس خواستی بود، به دربار روند و پس از هفته ای دو روز در مجلس باشند و گفتگو کنند…». اما این فعالیت باب طبع مصدق که خود جزء مشروطه خواهان محسوب می شد، نبود. مصدق پس از تشکیل یک جلسه با وساطت برادرش حشمت الدوله والاتبار در خواست گذرنامه می کند و در همین راستا یک جلسه بی نتیجه با شاه برگزار می کند که شرح آن در کتاب «خاطرات و تالمات» آمده است. بعد از آن با کسب اجازه خروج از کشور برای ادامه تحصیل به اروپا رفت.

رها کردن شغل مستوفی

در این باره مصدق به دو علت اشاره کرده است، او علی رغم احساس رضایت در سال های نخستین این مسؤولیت، به کسب دانسته ها بیش از آنچه در مکتب خانه های فراگیر درس داده می شد، گرایش داشت و در این میان ماجرای گله مندی یک ارباب رجوع که به گفته مصدق “حقوقی در حقش برقرار شده و از تأدیه رسوم معمول خودداری می کرد… ” بهانه ای به دست امین السلطان اتابک اعظم صدراعظم دوران ناصری و مظفری داد تا ناراحتی درونی خود را نسبت به مصدق که می اندیشید با مخالفان صدراعظم ارتباط دارد، آشکار ساخته و تصمیم به برکناری او بگیرد، کاری که در عمل رخ نداد. این جریان منجر به این شد که مصدق در خانه گوشه نشینی کند و روانه مدرسه تازه تأسیس شده علوم سیاسی آن دوره گردید؛ ولی به علت ممنوعیت تحصیل مستخدمین دولت، در خانه به مطالعه خصوصی پرداخت و از اساتیدی مانند شیخ محمدعلی کاشانی، میرزا عبدالرزاق خان یغابری، میرزاغلامحسین خان رهنما و میرزا جوادخان قریب (دیپلم مدرسه سیاسی و ناظم مدرسه آلمانی) بهره برد.

مصدق برای رها کردن کارش دو دلیل برمی شمرد:

یکی این بودکه از مسؤولیت کاری که داشتم خود را رها کنم تا بهتر بتوانم تحصیل کنم و دیگر اینکه چون تبلیغات علیه مستوفیان روز به روز بیشتر می شد. من خود را از جرگه آنان خارج نمایم و علت فراوانی تبلیغات این بود که بعد از مشروطه این اندیشه در جامعه قوت گرفت که تجدید رژیم مستلزم تشکیلات نو است؛ کارمندان پیشین باید از کار خارج شوند و جای خود را به چهره های جدید بسپارند.

به گفته مصدق در دوره مشروطه «کلمه مستوفی و دزد مترادف شده بود.

برای شغل مستوفی شرایط مساعد نبود و دیگر اعتبار خود را از دست می داد. مصدق بر آن شد که در راه سیاست قدم بگذارد. مصدق شغل مستوفی خراسان را نزد آقا میرزا رضا گرکانی به امانت گذاشت. آقا میرزا مستوفی کردستان و ساوه بود. عبدالله مستوفی می نویسد «مصدق به مناسبت خصوصیتی که با برادرم آقا میرزا داشت به تقاضای خود مصدق، کار خراسان را هم ضمیمه سایر کارهای آقا میرزا گشت و فرمان و احکام آن صادر گردید.

تلاش برای نمایندگی در مجلس دوره اول

محمد مصدق در باره انتخاب خود به نمایندگی اصفهان در مجلس دوره اول چنین می نویسد:

«روزهای اول مشروطه که هنوز مشروطیت ایران نضج نگرفته بود و مقام نمایندگی حقوق نداشت و کمتر کسی داوطلب وکالت بود، برای من نیز سهل بود که مثل بعضی از همقطارانم به نمایندگی یکی از طبقات وارد مجلس بشوم و آن چیز که مانع از هر اقدام گردید نداشتن سن سی سال بود؛ ولی بعد که اعتبارنامه بعضی از نمایندگان کمتر از سی سال به تصویب رسید من نیز به فکر وکالت افتادم و چون در طهران محلی برای انتخابم نبود به جهات زیر داوطلب نمایندگی از شهر اصفهان شدم:

  1. از طبقه اعیان و اشراف در آن شهر کسی انتخاب نشده و محل آن خالی بود.
  2. همسرم در اصفهان دو ملک موروثی داشت موسوم به کاج و خاتون آباد که این علاقه سبب شده بود با بعضی از رجال و اعیان آن شهر آشنا بشوم.
  3. شاهزاده سلطان حسین میرزا نیرالدوله حاکم اصفهان و یکی از ملاکین مهم نیشابور سال ها در نیشابور حکومت می کرد و با من که مستوفی خراسان بودم ارتباط داشت.
  4. دوستان دیگری هم در تهران داشتم که می توانستند به من کمک بسیار بکنند، ولی غافل از آنکه در آن دوره نیز مثل ادوار بعد اعتبارنامه هایی که قبل از رسمی شدن مجلس مطرح شد، بدون اعتراض گذشت و اعتبارنامه من که بعد می خواست مطرح شود در شعبه مأمور به رسیدگی مورد اعتراض قرار گرفت و میرزا جواد خان مؤتمن الممالک نماینده کرمان و عضو شعبه که تاریخ درگذشت مرتضی قلی خان وکیل الملک والی کرمان و شوهر اول مادرم را می دانست چنین استدلال نمود که اگر مادرم بلافاصله پس از ۴ ماه و ۱۰ روز عدّه قانونی با پدر ازدواج کرده بود و من هم نه ماه بعد از آن متولد شده بودم باز سی سال نداشتم. چون این حرف جواب نداشت صرف نظر کردم.

این اعتراض که در آن دوره بر ضرر من بود در دوره شانزدهم تقنینیه [سال ۱۳۲۸ شمسی] به سودم تمام شد و علت این بود که در کابینه وثوق الدوله که هنوز قرارداد ۱۹۱۹ میلادی تصویب نشده ولی رویه کار دولت معلوم بود و من می خواستم از ایران بروم و در یکی از ممالک اروپا اقامت کنم احتیاج به گذرنامه داشتم که طبق تصویب نامه هیئت وزیران به کسانی داده می شد که دارای سجل احوال (شناسنامه) باشند. نظر به اینکه سال ولادتم در پشت قرآنی نوشته شده بود که در دست نبود، آن را بدون تحقیق و تشخیص اختلاف سال قمری با شمسی در کلانتری ۳ شهر تهران نوشتم که شناسنامه صادر شد، و موقع انتخابات دوره ۱۶ تقنینیه طبق آن شناسنامه از هفتاد تجاوز می کرد. این بود که عکس سنگ قبر وکیل الملک کرمانی را که تاریخ وفاتش با تمام حروف روی آن منقور است از نجف خواستم و آن را به وزارت کشور فرستادم و با همان دلیل که مؤتمن الممالک ثابت کرده بود که سی سال نداشتم، ثابت کردم که سالم از هفتاد کمتر است که مورد تصدیق انجمن مرکزی انتخابات قرار گرفت و اعتبارنامه ام را صادر کردند.

ادامه تحصیلات و بازگشت به ایران

محمد مصدق در سال ۱۲۸۷ خورشیدی برای ادامه تحصیلات خود به فرانسه رفت و پس از پایان یافتن تحصیل علوم مالیه در مدرسه علوم سیاسی پاریس به سویس رفت و به دریافت درجه کارشناسی ودکتری در رشته حقوق در دانشگاه نوشاتل نائل آمد. موضوع پایان نامه کارشناسی او مسوولیت دولت برای اعمال خلاف قانونی مستخدمین در موقع انجام وظایف و قاعده منع استرداد مقصرین سیاسی بود. او تز دکترای خود را در مورد وصیت در فقه اسلام و مذهب شیعه نوشت. مصدق اولین ایرانی است که در رشته حقوق دارای مدرک دکترا می باشد.

درخواست تابعیت سوییس و عدم کسب آن

مصدق جریان درخواست تابعیت سوییس را به شرح زیر بیان کرده است: «... من در تمام مدت اقامتم، همه روزه تا ظهر به کارآموزی مشغول بودم و عصرها هم با یکی از دانشجویان هم دوره خود به ترجمه تز اشتغال داشتم. … مدت کارآموزی شش ماه بود و من نه ماه در آن دارالوکاله کارکردم و در عالی ترین دادگاه نوشاتل در محاکمه ای شرکت نمودم و تصدیق نامه وکالت خود را به شرط تابعیت سوییس از آن دادگاه گرفتم. نظر به این که تحصیل تابعیت سوییس مستلزم ترک تابعیت اصلی نیست و هر واجد شرطی بدون از دست دادن تابعیت اصلی می تواند آن را تحصیل کند و شرط تحصیل تابعیت هم این بود که درخواست کننده مدت سه سال در سوییس اقامت کرده و در محل اقامت سابقه بد نداشته باشد، از شهربانی نوشاتل تصدیق گرفتم و آن را به ضمیمه درخواست خود به دولت مرکزی سوییس فرستادم که مورد قبول واقع شد.

مصدق در صفحه ۱۱۸کتاب خاطرات و تالمات مصدق در تکمیل موضوع تابعیت چنین می نویسد: «ولی توقفم در تمام مدت جنگ در ایران سبب شد که کارم ناتمام بماند و بواسطه پیش آمد جنگ عده زیادی از ملل مختلف از ان دولت درخواست تابعیت کنندو دولت نیز برای احتراز از هرگونه مشکلات مدت اقامت را که یکی از شرایط قانون سابق بود به ده سال افزایش دهد تا کمتر بتوانند درخواست تابعیت بنمایند و چون مدت اقامت من در سوییس بیش از چهار سال نبود مشمول مقررات قانون جدید نگردیدم .

مصدق در مراجعت از اقامت تحصیلی، چون مانند بسیاری استقلال طلبان ایرانی با قرارداد سال ۱۹۱۹ میلادی وثوق الدوله مبنی بر تحت الحمایه بریتانیا شدن ایران مخالف بود، دوباره به سوئیس بازگشت. مصدق در اروپا با همراهی دکتر محمود افشار یزدی، میرزا علی اکبر دهخدا و چند تن دیگر به تشکیل کمیته مقاومتی پرداخت و با انتشار نامه ها و مقاله هایی در مخالفت با این قرارداد اقدام کرد؛ با سقوط کابینه وثوق الدوله و منتفی شدن قرارداد ۱۹۱۹، از او در دولت بعدی به ریاست حسن پیرنیا (مشیرالدوله) برای تصدی مقام وزارت دادگستری از وی دعوت به عمل آورد و این بار برای همیشه به ایران بازگشت.

سرطان خون یا چنگار خون یا لوسمی یا لوکمیا (به انگلیسی: Leukemia یا Leukaemia) گروهی از انواع سرطان است که معمولاً از مغز استخوان شروع می شود و باعث شکل گیری تعداد زیادی گلبول سفید غیرطبیعی می گردد.  این گلبول های سفید خونی به صورت کامل تشکیل نشده اند و به آنها بلاست یا سلول های لوکمی یا سرطان خون گفته می شود.  نشانه های این بیماری شامل مشکلات خونریزی و کبودشدگی، احساس خستگی شدید، تب و خطر افزایش عفونت می شود.  این نشانه ها به دلیل نبودِ سلول های خونی نورمال ایجاد می شوند. تشخیص این بیماری با استفاده از آزمایش خون و بیوپسی مغز استخوان صورت می گیرد.  

در حالی که عامل اصلی و واقعی بیماری سرطان خون ناشناخته است؛ اما در عین حال دانشمندان و پزشکان بر این باورند که ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی در این بیماری نقش دارند. عوامل خطر شامل مواردی همچون سیگار کشیدن، پرتو یونی، برخی مواد شیمیایی (از قبیل بنزن)، سابقه شیمی درمانی و نشانگان داون می شود. افرادی که در خانواده خود سابقه بیماری سرطان خون را داشته اند، نیز از خطر زیادی برخوردارند. استفاده از حشره کش های خانگی احتمال ابتلای کودکان به سرطان خون را ۴۷ درصد و لنفوم را ۴۳ درصد افزایش می دهد.  مطالعات محققان مدرسه بهداشت عمومی بوستون آمریکا نشان می دهد که تأثیر مخرب آفت کش ها بر بدن کودکان بیشتر از بزرگسالان است؛ زیرا سیستم ایمنی کودکان هنوز به طور کامل توسعه نیافته است و نمی تواند سم زدایی کند.

چهار نوع اصلی سرطان خون وجود دارد: لوسمی حاد لنفوئیدی (ALL)، لوسمی حاد میلوئیدی (AML)، لوسمی مزمن لنفوئیدی (CLL) و لوسمی مزمن میلوئیدی (CML).  همچنین انواع دیگری هم هستند که رواج کمتری دارند.  سرطان خون بخشی از یک گروه وسیع تر به نام نئوپلاسم است که شامل خون، مغز استخوان و سیستم لنفوئیدی می شود که به تومورهای بافت های خون ساز و لنفوئیدی معروف هستند.

درمان این بیماری شامل ترکیب هایی از روش های شیمی درمانی، پرتودرمانی، درمان هدفمند، پیوند مغز استخوان و همچنین مراقبت تسکینی می شود.  انواع خاص بیماری سرطان خون با انتظار هوشیارانه درمان می شود. خون یا فرآورده پلاکتی و همچنین کلینیک درد ممکن است مورد نیاز باشد. این امکان وجود دارد که مراقبت تسکینی «با» یا «بدون» تلاش برای کنترل بیماری مورد نیاز باشد. موفقیت در درمان به نوع سرطان خون و سن شخص بستگی دارد.  نتیجه درمان در کشورهای توسعه یافته بهتر شده است. میانگین میزان بقای پنج ساله در ایالات متحده ۵۷ درصد است. در کودکان کمتر از پانزده سال، میزان بقای پنج ساله بیش از ۶۰ تا۸۵ درصد است که این امر به نوع سرطان خون بستگی دارد. در افرادی که دچار لوسمی حاد هستند و بعد از پنج سال از سرطان رهایی می یابند، امکان بازگشت سرطان نامحتمل است.

در سال ۲۰۱۲ سرطان خون در ۳۵۲ هزار نفر در سراسر دنیا ایجاد شد و از این میان باعث مرگ ۲۶۵ هزار نفر گردید. این بیماری معمول ترین نوع سرطان در میان کودکان است که سه چهارم موارد سرطان خون در کودکان اتفاق می افتد و همگی از نوع لوسمی لنفوبلاستی حاد (ALL) است.  اما تقریباً ۹۰ درصد انواع سرطان خون در بزرگسالان تشخیص داده می شود که انواع لوسمی حاد میلوئیدی (AML) و لوسمی لنفوسیتی مزمن (CLL) معمول ترین انواع در بزرگسالان می باشند. این بیماری در کشورهای توسعه یافته بیشتر اتفاق می افتد.

نشانه های ابتلا به سرطان خون

علائم سرطان خون ممکن است در ابتدا به طور یک تب و یا خونریزی ساده بروز کند اما همین نشانه های ساده در شرایطی می توانند نشانه های اصلی ابتلا به سرطان خون باشند.

 علائم سرطان خون می تواند یکی از نشانه های زیر باشد:

کم خونی و علائم ناشی از کم خونی مانند خستگی، رنگ پریدگی، و یا احساس ناخوشی عمومی ایجاد کبودی و خونریزی با اتفاقات ساده، شامل خونریزی در لثه ها یا بینی، یا مشاهده ی خون در مدفوع و یا ادرار حساسیت و استعداد بالا در ابتلا به عفونت هایی مانند گلودرد یا ذات الریه های برونشی که ممکن است با سردرد، تب خفیف، زخم های دهانی و یا اختلالات پوستی همراه باشد.

تورم غدد لنفاوی، معمولا در گلو، زیر بغل و کشاله ی ران ها

نشانه ی دیگر ابتلا به سرطان خون کاهش اشتها و وزن است.

احساس ناراحتی زیر دنده های تحتانی و در سمت چپ بدن (ناشی شده از تورم طحال)

تعداد بسیار بالای گلوبول های سفید خون که ممکن است منجر شود به مواردی مانند مشکلات بینایی به دلیل خونریزی شبکیه، زنگ گوش (وزوز گوش)، تغییرات وضعیت ذهنی، نعوظ های طولانی مدت در مردان (پریاپیسم) و یا سکته ی مغزی

 

در چه مواردی برای بیماری سرطان خون به پزشک مراجعه کنیم؟

اگر شما هر یک از علائم ذکر شده در بخش بالا را مشاهده کردید و نتوانستید توضیح مناسبی برای آن پیدا کنید، باید به پزشک مراجعه کنید تا سلول های خون شما شمارش شوند.

اگر شما خونریزی غیر قابل توضیح، تب بالا و یا تشنج را تجربه کردید، ممکن است به بیماری سرطان خون حاد مبتلا شده باشید و به درمان اورژانسی نیاز داشته باشید.

اگر شما در مراحل درمان سرطان خون هستید و متوجه نشانه هایی مبنی بر عود بیماری از جمله عفونت و یا خونریزی های با دلایل ساده شدید باید به پزشک مراجعه کنید و مورد آزمایش های مجدد قرار بگیرید.

انواع سرطان خون

سرطان های خونی به سه دسته کلی تقسیم می شوند.  این دسته ها شامل:

سرطان خون لوکمی یا لوسمی (Leukemia)، این سرطان یکی از انواع سرطان های درون مغز استخوان بوده، واژه لوسمی به معنی خون سفید است و شامل تولید غیرطبیعی سلول های خونی سفید می شود.  لوسمی یکی از چهار سرطان شایع در میان کودکان است.  تعدا بالای سلول های سفید باعث اختلال توانایی این سلول ها در مبارزه با عفونت ها شده و همچنین باعث نقص توانایی مغز استخوان برای ساختن سلول های قرمز و پلاکت خون می شود.

سرطان خون لنفومی (Lymphoma)، این نوع سرطان خون سیستم لنفاوی را که وظیفه آن دفع مایعات زیادی از بدن و همچنین تولید گلبول سفید خون است، تحت تاثیر قرار می دهد.  لنفوسیت ها (Lymphocytes)، نوعی گلبول سفید هستند که وظیفه مبارزه با عفونت ها را برعهده دارند.  افزایش تعداد سلول های لنفاوی باعث اختلال در سیستم ایمنی بدن می شود.

سرطان خون میلوما (Myeloma)، این نوع سرطان خون سلول های پلاسما را هدف قرار داده و مانع تولید آنتی بادی در بدن می شود و سیستم ایمنی بدن را در برابر عفونت ها ضعیف و حساس می کند.

 

جهت یابی، یافتن جهت های جغرافیایی است. جهت یابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شده باشید، با دانستن جهت های جغرافیایی، می توانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفاده های مسلمانان از جهت یابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگل بانان و… هم به دانستن روش های جهت یابی نیازمندند.

هرچند امروزه با وسایلی مانند قطب نما یا سامانه موقعیت یاب جهانی (جی پی اس) می توان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روش های دیگر جهت یابی مفید و کاراست.

جهت های اصلی و فرعی

اگر رو به شمال بایستیم، سمت راست مشرق (شرق، شرق)، سمت چپ مغرب (غرب، غرب) و پشت سر جنوب است. این چهار جهت را جهت های اصلی می نامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهت های شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی (شمالِ شرق) را مشخص می کند.

با دانستن یکی از جهت ها، بقیه جهت ها را می توان به سادگی مشخص نمود. مثلاً اگر به سوی شمال ایستاده باشید، دست راست شما شرق، دست چپ شما غرب، و پشت سر شما جنوب است.

روش های جهت یابی

برخی روش های جهت یابی مخصوص روز، و برخی ویژه شب اند. برخی روش ها هم در همه مواقع کارا هستند. توجه شود که:

بسیاری از این روش ها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهت های اصلی را به صورت تقریبی مشخص می کنند. برای جهت های دقیق باید از قطب نما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.

آنچه گفته می شود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیق تر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأس السرطان). در نیم کره جنوبی در برخی روش ها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آنچه گفته می شود باشد.

 روش های جهت یابی در روز

جهت یابی به کمک موقعیت خورشید در آسمان

۱- خورشید صبح تقریباً از سمت شرق طلوع می کند، و شب تقریباً در سمت غرب غروب می کند.

این مطلب فقط در اول بهار و پاییز صحیح است؛ یعنی در اولین روز بهار و پاییز خورشید دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب می کند، ولی در زمان های دیگر، محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد. در تابستان طلوع و غروب خورشید شمالی تر از شرق و غرب است، و در زمستان جنوبی تر از شرق و غرب می باشد. در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید حداقل حدود ۲۳٫۵ درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد، که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. در واقع از آن جا که موقعیت دقیق خورشید با توجه به فصل و عرض جغرافیایی متغیر است، این روش نسبتاً غیردقیق است.

۲- در نیمکره شمالی زمین، در زمان ظهر شرعی خورشید همیشه دقیقاً در جهت جنوب است و سایه اجسام رو به شمال می افتد.

ظهر شرعی یا ظهر نجومی، دقیقاً هنگامی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان می رسد. در این زمان، سایه شاخص به حداقل خود در روز می رسد، و پس از آن دوباره افزایش می یابد؛ همان زمان اذان ظهر.

برای دانستن زمان ظهر شرعی می توان به روزنامه ها مراجعه کرد یا منتظر صدای اذان ظهر شد. ظهر شرعی حدوداً نیمه بین طلوع آفتاب و غروب آفتاب است.

۳- حرکت خورشید از شرق به غرب است؛ و این هم می تواند روشی برای یافتن جهت های جغرافیایی باشد.

 جهت یابی با سایه چوب (شاخص)

شاخص، چوب یا میله ای صاف و راست است (مثلاً شاخه نسبتاً صافی از یک درخت به طول مثلاً یک متر) که به طور عمودی در زمینی مسطح و هموار و افقی (تراز و میزان) فرو شده است.

روش اول: نوک (انتهای) سایه شاخص روی زمین را [مثلاً با یک سنگ] علامت گذاری می کنیم. مدتی (مثلاً ده-بیست دقیقه بعد، یا بیشتر) صبر می کنیم تا نوک سایه چند سانتیمتر جابه جا شود. حال محل جدید سایه شاخص (که تغییر مکان داده است) را علامت گذاری می نماییم. حال اگر این دو نقطه را با خطی به هم وصل کنیم، جهت شرق-غرب را مشخص می کند. نقطه علامت گذاری اول سمت غرب، و نقطه دوم سمت شرق را نشان می دهد. یعنی اگر طوری بایستیم که پای چپ مان را روی نقطه اول و پای راستمان را روی نقطه دوم بگذاریم، روبروی مان شمال را نشان می دهد، و رو به خورشید (پشت سرمان) جنوب است.

از آن جا که جهت ظاهری حرکت خورشید در آسمان از شرق به غرب است، جهت حرکت سایه خورشید بر روی زمین از غرب به شرق خواهد بود. یعنی در نیم کره شمالی سایه ها ساعتگرد می چرخند.

هر چه از استوا دورتر بشویم، از دقت پاسخ در این روش کاسته می شود. یعنی در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بالاتر از ۶۰ درجه) استفاده از آن توصیه نمی شود.

در شب های مهتابی هم از این روش می توان استفاده کرد: به جای خورشید از ماه استفاده کنید.

روش دوم (دقیق تر): محل سایه شاخص را زمانی پیش از ظهر علامت گذاری می کنیم. دایره یا کمانی به مرکز محل شاخص و به شعاع محل علامت گذاری شده می کشیم. سایه به تدریج که به سمت شرق می رود کوتاه تر می شود، در ظهر به کوتاه ترین اندازه اش می رسد، و بعداز ظهر به تدریج بلندتر می گردد. هر گاه بعد از ظهر سایه شاخص از روی کمان گذشت (یعنی سایه شاخص هم اندازه پیش از ظهرش شد) آن جا را به عنوان نقطه دوم علامت گذاری می کنیم. مانند روش پیشین، این نقطه سمت شرق و نقطه پیشین سمت غرب را نشان می دهد.

در واقع هر دو نقطه سایه هم فاصله از شاخص، امتداد شرق-غرب را مشخص می کنند.

با این که روش پیشین نسبتاً دقیق است، این روش دقیق تر است؛ البته وقت بیشتری برای آن لازم است.

برای کشیدن کمان مثلاً طنابی (مانند بند کفش، نخ دندان) را انتخاب کنید. یک طرف طناب را به شاخص ببندید، و طرف دیگرش را به یک جسم تیز؛ به شکلی که وقتی طناب را می کشید دقیقاً به محل علامت گذاری شده برسد. نیم دایره ای روی زمین با جسم تیز رسم کنید.

وقتی سایه شاخص به حداقل اندازه خود می رسد (در ظهر شرعی)، این سایه سمت جنوب را نشان می دهد (بالای ۲۳٫۵ درجه).

جهت یابی با ساعت عقربه دار

ساعت مچی معمولی (آنالوگ، عقربه ای) را به حالت افقی طوری در کف دست نگه می داریم که عقربه ساعت شمار به سمت خورشید اشاره کند. در این حالت، نیمسازِ زاویه ای که عقربه ساعت شمار با عدد ۱۲ ساعت می سازد (زاویه کوچک تر، نه بزرگ تر)، جهت جنوب را نشان می دهد. یعنی مثلاً اگر چوب کبریتی را [به طور افقی] در نیمه راه میان عقربه ساعت شمار و عدد ۱۲ ساعت قرار دهید، به طور شمالی-جنوبی قرار گرفته است.

 

بیماری سلیاک، نوعی بیماری گوارشی است که به پرزهای روده کوچک آسیب می رساند و سبب اختلال در جذب مواد مغذی می شود. افرادی که به بیماری سلیاک مبتلا هستند پروتئینی به نام گلوتن را که در گندم، جو، چاودار و احتمالاً جودو سر وجود دارد، نمی توانند تحمل کنند. زمانی که بیماران مبتلا به سلیاک، غذاهای حاوی گلوتن مصرف می کنند، سیستم ایمنی بدن آن ها پاسخی را به صورت تخریب روده کوچک صادر می کند. این تخریب به خصوص در پرزهای انگشتانه ای روده که مواد مغذی داخل آنها جذب می شوند، ایجاد می شود. به دنبال آسیب پرزهای روده ای فرد بدون توجه به مقدار غذایی که می خورد، مبتلا به سوء تغذیه می شود. به دلیل این که سیستم ایمنی خود فرد سبب تخریب و آسیب پرزهای روده کوچک می شود، این بیماری، به عنوان یک بیماری خود ایمنی نامیده می شودو از طرف دیگر به علت این که مواد مغذی جذب نمی شوند، می تواند به عنوان یک بیماری سوء جذبی مورد نظر قرار گیرد.

بیماری سلیاک هم چنین به نام های اسپروی سلیاک، اسپروی غیر حاره ای و آنتروپاتی حساس به گلوتن هم نامیده می شود.

سلیاک، بیماری وراثتی است و نسلی به نسل دیگر، و در خانواده انتقال می یابد.گاهی اوقات این بیماری برای اولین بار به دنبال رژیم غذایی بعد از عمل جراحی”>جراحی، بارداری، تولد نوزاد، عفونت های ویروسی و یا استرس های روحی فعال می شود. بیماری سلیاک، افراد را به گونه ای متفاوت، تحت تاثیر قرار می دهد. در گروهی از بیماران، علائم از دوران کودکی، و در تعداد دیگر در بزرگ سالی بروز می کند.

یکی از عوامل مهمی که در زمان و نحوه شروع بیماری موثر می باشد، مدت زمانی است که یک فرد از شیر مادر تغذیه کرده است. هر اندازه این دوران طولانی تر باشد، علائم، دیرتر بروز می کنند و علائمی نیز که بروز می کنند، بیشتر شامل نشانه های معمول بیماری هستند.

از عوامل مهم دیگر، سن شروع به مصرف غذاهای حاوی گلوتن و مقدار مصرف این مواد است.

علائم ممکن است خود را به صورت گوارشی یا غیر گوارشی نشان دهند.برای مثال فردی ممکن است اسهال و دردهای شکمی داشته باشد، در حالی که فرد دیگر تحریک پذیر و افسرده باشد. در حقیقت تحریک پذیری از عمومی ترین علائم بیماری سلیاک در کودکان است.

علائم بیماری سلیاک

به طور کلی علائم بیماری سلیاک ممکن است یک یا چند مورد از موارد زیر باشد:

دردهای تکرار شونده شکمی، اسهال خونی، کاهش وزن، اسهال چرب، کم خونی غیر قابل توضیح، نفخ، دردهای استخوانی، انقباضات عضلانی، خستگی، تاخیر رشد، درد در مفاصل، تشنج، سوزن سوزن شدن پاها، آفت های دردناک دهانی، آسیب های پوستی دردناک به نام Herpetiforms، تاخیر در قاعدگی یا نامنظم شدن دوران عادت ماهانه، تاخیر در رشد دندان ها، کم خونی و تاخیر در رشد و کاهش وزن از علائم سوء تغذیه یعنی دریافت ناکافی مواد مغذی که این موارد به عنوان یک مشکل جدی برای تمامی افراد به خصوص کودکان، ممکن است پیش آید.

بعضی از افراد مبتلا به سلیاک هیچ علامتی ندارند، زیرا قسمت سالم روده قادر به جذب مواد مغذی کافی برای پیش گیری از بروز علائم است. با وجود این مسئله، این افراد همچنان در معرض خطر ابتلا به بیماری های همراه سلیاک خواهند بود.

به طور معمول تشخیص سلیاک سخت است. زیرا تعدادی از علائم آن شبیه به علائم بیماری های دیگر مانند نشانگان روده تحریک پذیر، بیماری کرون، کولیت زخمی، دیورتیکولوزیس، عفونت های روده کوچک، نشانگان خستگی مزمن و افسردگی است.

تحقیقات اخیر نشان می دهند که سطح آنتی بادی های خاص در خون افراد مبتلا به سلیاک بالاتر از حد طبیعی است.این آنتی بادی ها توسط سیستم ایمنی خود فرد در پاسخ به ترکیباتی که به بدن آسیب می رساند، ایجاد می شوند. بنابراین برای تشخیص بیماری سلیاک، پزشکان، سطح آنتی بادی هایی از خون را که، به گلوتن حساس هستند می سنجند، این آنتی بادی ها آنتی گلیادین، آنتی اندومیزیوم و آنتی رتیکولین هستند.

به دنبال تایید بیماری سلیاک توسط نتایج آزمایشگاهی و علائم موجود، پزشک ممکن است بخش کوچکی از روده کوچک را برای تعیین میزان آسیب به پرزهای روده کوچک از طریق نمونه برداری، مورد بررسی قرار دهد، زیرا نمونه برداری از روده کوچک بهترین روش برای تشخیص سلیاک است.

غربال گری برای بیمارن سلیاک روشی است که می توان به وسیله آن افراد بدون علامت را مشخص کرد. در این افراد نیز آزمون آنتی بادی های بیماری سلیاک در آنها تشخیص داده شده است. که باید تحت آزمایش و بررسی قرار گیرند. آمار نشان می دهد که در حدود ۱۰ درصد از اقوام درجه یک بیماران، مانند پدر و مادر و فرزندان آن ها مبتلا به سلیاک هستند. باید خاطر نشان کرد هر چه قدر طول مدت تشخیص بیماری، طولانی تر و زمان عدم درمان، مدت دارتر باشد شانس پیشرفت بیماری، سوءتغذیه و ایجاد بیماری های همراه، افزایش خواهد داشت.

علایم سلیاک

علایم بیماری سلیاک می تواند به شکل مشکلات روده ای و یا در اثر سوء تغذیه تظاهر یابند.

نکته:۵۰ درصد افراد مبتلا به سلیاک فاقد هرگونه علایم روده ای میباشند.

1-   علایم کلاسیک

اسهال حجیم، بدبو و رنگ پریده- کاهش وزن- کندی رشد- کوتاهی قامت- خستگی مزمن- سوء جذب چربی (مدفوع حجیم و روغنی میگردد)- کم خونی فقر آهن- درد شکم- ورم شکم- نفخ- یبوست- زخم های دهانی- افسردگی- گرفتگی عضلانی- درد استخوان.

۲- به علت آسیب به روده درجاتی از عدم تحمل لاکتوز بروز میکند.

۳- تغییر در ساختار روده باریک جذب ریز مغذی ها، مواد معدنی و ویتامین های محلول در چربی را مختل میسازد.

۴- عدم توانایی در جذب کربوهیدراتها و چربیها میتواند به کاهش وزن،کندی رشد در نوجوانان و یا خستگی منجر گردد.

۵-  کم خونی(آنمی): به علت سوء جذب آهن، فولیک اسید و ویتامین B12 میتواند به کم خونی فقر آهن و کم خونی مگالوبلاستیک منجر گردد. همچنین التهاب روده باریک ممکن است به از دست رفتن میکروسکوپی خون از روده کوچک بیانجامد.

۶-  پوکی استخوان: سوء جذب ویتامین D و کلسیم میتواند به پوکی استخوان، نرمی استخوان، کاهش تراکم استخوانها و انقباضات عضلانی (تتانی) بیانجامد.

۷-  کاهش جذب ویتامین K میتواند مکانیسم انعقاد خون را مختل کرده و به خونریزی منجر گردد.

۸-  بیماری سلیاک باعث افزایش تکثیر باکتریهای روده کوچک گردیده که سوء جذب ریز مغذی ها را تشدید میکند.

۹-  کمبود ویتامینهای A,D,E.

10-  نقص پادتن ایمنوگلوبین: در ۲ درصد بیماران مبتلا به سلیاک مشاهده میشود. همچنین این عارضه ریسک ابتلا به سلیاک را ۱۰ برابر میکند. این پادتن غشاء مخاطی دهان، مجاری هوایی و مجاری گوارش را در برابر عفونتها محافظت میکند.

۱۱-  درماتیت هرپتی فرم(HERPETIFORMIS DERMATITIS): یک اختلال پوستی مزمن است که با بثورات جلدی خارش دار (در نواحی باسن، آرنج ها، زانوها) بروز مییابد. عامل آن آنزیم ترانس گلوتامیناز پوست میباشد. در ۲ درصد بیماران سلیاک مشاهده میگردد.

۱۲-  کندی و یا توقف رشد، و تاخیر در بلوغ ممکن است بدون علایم بارز روده ای و یا سوء تغذیه شدید در نوجوانان تظاهر یابد.

۱۳-  سقط جنین و ناباروری در زنان

۱۴-  صرع، آتاکسی(ATAXI)(عدم هماهنگی حرکتی- فرد در راه رفتن مشکل دارد) و نوروپاتی محیطی (سوزن سوزن شدن دستها و پاها)، مشکلات روماتیسمی، ضعف وسردرد های میگرنی.

۱۵-  عدم درمان به موقع میتواند به سرطانهای روده کوچک منجر گردد. ۲۰ درصد بیماران مبتلا به سلیاک در صورت عدم درمان به سرطان روده کوچک دچار خواهند شد.

علایم سلیاک در کودکان

۱- مشکلات یادگیری، رفتاری و تمرکز.

۲- تحریک پذیری، اسهال، استفراغ، نفخ شکم، کوتاهی قد و رشد ناکافی، نقص در مینای دندان.

چگونگی تشخیصی بیماری سلیاک

غربالگری سلیاک در کودکی و نوجوانی.

۱- آزمایش خون برای شناسایی پادتن های ENDOMYSIUM ،سطح آنتی بادی ضد گلیادین و سطح آنتی بادی ضد بافتی ترانس گلوتامیناز.

۲- بیوپسی (نمونه برداری از بافت) از روده کوچک برای شناسایی آسیب به پرزهای روده ای.

۳- آزمایش خون برای تشخیص کم خونی،سطوح کلسیم،آهن و فولیک اسید.

درمان بیماری سلیاک

اساس درمان بیماری سلیاک، رژیم غذایی فاقد گلوتن است که در آن کلیه مواد غذایی حاوی گلوتن حذف می شوند. در بیشتر افراد، رعایت رژیم ذکر شده سبب توقف علائم می شود، به دنبال رعایت رژیم بدون گلوتن، آسیب های ایجاد شده در روده کوچک ترمیم و از ایجاد آسیب های بیشتر پیش گیری می شود. ترمیم پرزهای روده کوچک از زمان آغاز رعایت رژیم فاقد گلوتن شروع می شود و زمان دوره بهبودی، به طور معمول ۳ تا ۶ ماه خواهد بود، که البته این دوره در بزرگسالان به ۲ سال هم می رسد.

رژیم فاقد گلوتن، نیاز همیشگی فرد مبتلا به سلیاک است. خوردن هر نوع ماده حاوی گلوتن به هر اندازه و هر مقدار، می تواند به روده کوچک آسیب برساند. در رژیم فاقد گلوتن، مصرف کلیه مواد غذایی حاوی گندم، جو، چاودارواحتمالاً جودوسر ممنوع است. بیشتر حبوبات، ماکارونی، غلات و اکثر غذاهای فراوری شده، دارای گلوتن هستند. با وجود محدودیت هایی که وجود دارد، بیماران مبتلا به سلیاک می توانند رژیمی متعادل با انواع غذاها، شامل نان و ماکارونی داشته باشند. برای مثال به جای آرد گندم از آرد سیب زمینی، برنج، سویا و آرد لوبیا استفاده کنند. لازم به ذکر است که برای مصرف جو دوسر نظریات متفاوتی وجود دارد، زیرا بعضی از افراد قادر به تحمل آنها هستند و بعضی دیگر نمی توانند آن را تحمل کنند. تحقیقات بیشتری برای تایید مصرف یا عدم مصرف جو دوسر توسط بیماران سلیاک ادامه دارد و تا تایید کامل این مطلب، بیماران می توانند طبق نظر پزشک یا مشاور تغذیه ای خود عمل کنند.

 

سرطان معده (به انگلیسی: gastric cancer) به زمانی گفته می شود که سلول های سرطان روی پوشش داخلی معده ایجاد می شوند. نشانه های اولیه این بیماری شامل مواردی از قبیل:سوزش معده، درد ناحیه بالای شکم، تهوع و بی اشتهایی می شود. نشانه های بعدی عبارتند از موارد همچون: کاهش وزن، زردی پوست، استفراغ، مشکل بلع غذا و مشاهده خون در مدفوع به همراه نشانه های دیگر. این نوع از سرطان ممکن است گسترش یابد و از معده به دیگر اعضای بدن، به خصوص کبد، ریه ها، استخوان، دیواره شکم و گره های لنفاوی سرایت کند.

معمول ترین عامل این بیماری عفونت به وسیله باکتری هلیکوباکتر پیلوری است که دلیل بیش از ۶۰ درصد از موارد ابتلای بیماری می باشد. نوع خاصی از هلیکوباکتر پیلوری میزان خطر بیشتری در مقایسه با دیگران دارد. دیگر عوامل معمول این بیماری مواردی همچون خوردن ترشی سبزیجات و سیگار کشیدن است. حدود ده درصد از این بیماری در خانواده ها ایجاد می شود و بین یک تا سه درصد از موارد به دلیل سندرم های ژنتیکی به ارث رسیده از والدین شخص مانند سرطان معده منتشر شده از وراثت به وجود می آیند. بسیاری از موارد سرطان معده شامل کارسینوم معده هستند. این نوع بیماری به چند زیرشاخه تقسیم می شود. لنفوم و تومورهای مزانشیمال نیز ممکن است درون معده ایجاد گردد. در بسیاری از موارد، سرطان معده طی چندین مرحله، در طول چندین سال پیشرفت می کند. تشخیص این بیماری معمولاً به وسیله بافت برداری هنگام آندوسکوپی انجام می شود. معمولاً در ادامه تصویربرداری پزشکی صورت می گیرد تا مشخص شود که آیا بیماری به بخش های دیگرِ بدن سرایت کرده است. ژاپن و کره جنوبی، دو کشوری هستند که بیشترین تعداد ابتلای به این بیماری در آنها مشاهده شده است، غربالگری برای تشخیص سرطان معده.

رژیم غذایی مدیترانه ای و همین طور ترک سیگار خطر این نوع سرطان را کاهش می دهد. شواهد اولیه ای وجود دارد که درمان باکتری هلیکوباکتر پیلوری ابتلا به بیماری را در آینده کم می کند. در صورتی که بیماری در مراحل اولیه درمان گردد، بسیاری از موارد دیگر رفع می شوند. درمان این بیماری شامل این موارد می شود: جراحی، شیمی درمانی، پرتودرمانی و درمان هدفمند. اگر درمان دیر اتفاق بیفتد، مراقبت تسکینی توصیه می شود. عواقب این روند در سطح جهانی اغلب ناچیز و کمتر از ۱۰ درصد نرخ بقای پنج ساله است. این امر بیشتر به خاطر افرادی با نوع پیشرفته این بیماری می باشد. در ایالات متحده نرخ بقای پنج ساله ۲۸ درصد است. در حالی که این میزان در کره جنوبی، بیشتر به خاطر تلاش ها برای غربالگری، بیش از ۶۵ درصد می باشد.

در سطح دنیا، بیماری سرطان معده پنجمین عامل پیشتاز سرطان و همچنین سومین عامل پیشتاز موارد مرگ می باشد که از این میان هفت درصد از موارد کلی سرطان و ۹ درصد از موارد مرگ را تشکیل می دهد. در سال ۲۰۱۲، این بیماری در ۹۵۰ هزار نفر در سراسر جهان مشاهده شد و باعث مرگ ۷۲۳ هزار نفر گردید. پیش از دهه ۱۹۳۰ در بسیاری از نقاط دنیا، از قبیل ایالات متحده و بریتانیا، معمول ترین عامل مرگ ناشی از سرطان به شمار می رفت. از آن زمان تاکنون، نرخ مرگ ناشی از این بیماری در بسیاری از نقاط دنیا کاهش یافته است. کارشناسان بر این باورند که این امر بدین سبب است که در نتیجه توسعه و پیشرفت سردسازی به عنوان یکی از راه های تازه نگاه داشتن موادغذایی، خوردن غذاهای نمک سود شده و ترشیجات کاهش یافته است. سرطان معده بیشتر در کشورهای آسیای شرقی و اروپای شرقی اتفاق می افتد و در مردان دو برابر بیشتر از زنان است.

اهمیت بیماری

این بیماری باعث مرگ افراد بسیاری در سرتاسر جهان می شود. شیوع این بیماری در مردان دوبرابر زنان است و چهارمین سرطان شایع در جهان محسوب می گردد.

این سرطان در افرادی با گروه خونی A شایعتر است. پسماندهای سلولهای جنینی در مری و یک سوم فوقانی معده عاملی برای ابتلا به سرطان معده است. بقایای سلولهای جنینی قابلیت سرطانی شدن را دارند که با بررسی ها و تست های تشخیصی معمول،رادیوگرافی و سی. تی. اسکن قابل شناسایی نیستند.

سرطان معده در مردان پس از سرطان ریه شایعترین سرطان است حال آنکه در زنان سرطان پستان شایع ترین سرطان به شمار می آید. علائم و نشانه های اولیه سرطان معده گول زننده و مشابه ناراحتیهای گوارشی است به طوریکه افراد سعی دارند با پرهیز غذایی و درمان خودسرانه بهبود پیدا کنند. «کاهش وزن و بی اشتهایی» علامت مهمی در تشخیص سرطان معده است. در مراحل اولیه ناراحتیهای گوارشی چون تهوع، بی اشتهایی، کاهش وزن، درد ملایم و متناوب و در مراحل پیشرفته وجود خون در مدفوع و مدفوع سیاه رنگ (ملنا) و در مراحل پیشرفته تر استفراغ خونی بروز می کند. از دیگر علایم این بیماری می توان به موارد زیر اشاره نمود: احساس خستگی، عدم هضم غذاو پس از بزرگ شدن غده دردهای پیاپی در معده و از نشانه های سرطان معده می باشد.

بتازگی یک گروه بین المللی از محققان با ابداع یک آزمایش جدید تنفسی موفق شدند اولین علائم سرطان مری یا معده را در مدت چند دقیقه تشخیص دهند. گروه بین المللی محققان از کالج سلطنتی لندن، دانشکده پزشکی دانشگاه کیل و آکادمی علوم جمهوری چک در جریان یک مطالعه موفق به ابداع این آزمایش جدید تنفسی شدند.

در این روش جدید، با آزمایش تنفسی برخی ترکیبات شیمیایی که فقط در بازدم بیماران مبتلا به سرطان مری و معده وجود دارد، بعد از چند دقیقه سلامت یا وجود بیماری سرطان در مری و معده فرد مشخص می شود.

وجود هلیکوباکترپیلوری و استعداد ابتلاء فرد به سرطان معده از فرضیات موجود در دنیای پزشکی است، حال آنکه افزایش اسید معده، «استعمال دخانیات»، مصرف غذاهای نمک سود شده و دودی، افزایش مصرف غذاهای سرخ کردنی همگی از عوامل پرخطر برای ابتلاء به سرطان معده هستند. آندوسکوپی و رادیوگرافی معده از راه های تشخیص سرطان معده هستند. در زخمهای معده احتمال سرطانی شدن وجود دارد از این رو چنانچه زخم معده ای پس از ۳ ماه دارو درمانی به درمان پاسخ ندهد اندیکاسیونی برای جراحی معده است. افراد با کوچکترین علامت در تغییر وضعیت مزاج، دفع، بی اشتهایی، تهوع و کاهش وزن باید برای بررسیهای بیشتر به پزشک متخصص مراجعه کنند.

 

تعریف دوپینگ

طبق تعریف کمیسیون پزشکی کمیته بین المللی المپیک دوپینگ عبارتست از تجویز یا مصرف یک ماده خارجی-یا ماده درون زای بدن،با مقادیر غیر عادی و یا راه استعمال غیر طبیعی توسط شخص سالم با هدف افزایش کارآیی ورزشی.

دوپینگ به معنای استفاده از مواد متعلق به گروه داروهای ممنوع،محدود شده و یا استفاده از روشهای گوناگون غیرمجازی میباشد.به قول خوان آنتونیو سامارانش رئیس کمیته بین المللی المپیک،دوپینگ نوعی تقلب است که از جنبه های مختلف منجر به انحطاط و مرگ میشود:

مرگ فیزیولوژیک چرا که دستکاری غیرقانونی در فرایند طبیعی باعث تغییرات شدید و گاهاً برگشت ناپذیری در بدن میشود.

مرگ جسمی نظیر برخی موارد اسف بار مرگ ورزشکارانی  که در سالهای اخیر مشاهده شده است.انحطاط روانی و شخصیتی ناشی از رضایت شخص به تقلب،نادیده انگاشتن توانایی ها و ظرفیت های شخصی و بزرگ کردن ناتوانی ها و معایب.و بالاخره انحطاط اخلاقی به واسطه تعدی فرد از قوانینی که تمام جامعه بشری پابند آن هستند.

از سوی دیگر در سالهای اخید پدیده ای بنام«پارا دوپینگ» نیز پا به عرصه وجود نهاده است که عبارتست از دادن دارو به یک ورزشکار توسط حریف جهت کاهش کارآیی وی و یا بدنام کردن ورزشکار .

دوپینگ در عصر جدید:در سالهای اخیر همگام با پیشرفت دانش پزشکی و داروسازی در کنار استفاده صحیحی از کشفیات روزافزون این علوم،متاسفانه عده ای با افراد سودجویانه استفاده نابجا از داروها را در جامعه اشاعه میدهند.یکی از عرصه های این سودجویی کاربرد غیر از داروها در ورزش و ترویج آن بوده است که اهداف اقتصادی،اجتماعی و حتی سیاسی در ورای این موارد استفاده نابجا وجود دارد.موارد فراوان خلع مدال،عوارض زیانبار گسترده جسمی و روحی گزارش شده از ورزشکاران و بالاخره موارد مرگ و میر قابل توجه ناشی از ارتکاب دوپینگ،حاکی از گسترش تکان دهنده این ضد ارزش در صحنه ورزش میباشد.در سال1981 یک بررسی در بین دانش آموزان ورزشکار آمریکایی نشان داد که 80 درصد افراد تحت مطالعه حداقل یک مورد سابقه استفاده از الکل،20 درصد از آنها سابقه مصرف ماری جوانا و 2 درصد از این افراد تجربه مصرف استروئیدهای آنابولیزان را داشته اند.در یک بررسی دیگر بر روی رشته های دیگر ورزشی کمترین میزان کاربرد داروها در رشته هاکی روی چمن و بیشترین میزان کاربرد در رشته های وزنه برداری و دومیدانی ثبت شده است.در حال حاضر تمامی سازمانهای اجرایی ورزش و در راس آنها کمیسیون پزشکی کمیته بین المللی المپیک که از سال 1976 فعالیت رسمی خود را شروع کرده مسئولیت مبارزه با دوپینگ را در سراسر جهان برعهده دارند.این سازمانها تدوین و انتشار فهرست هایی همراه با تجدید نظر مداوم را در برنامه کار خود قرار داده اند و به انتشار این فهرستها همراه با انتشارات آموزشی دیگر و نیز انجام آزمایشات دارویی روی نمونه های گرفته شده از ورزشکاران نسبت به ریشه کنی دوپینگ اقدام مینمایند.

تاریخچه دوپینگ

دوپینگ از واژه های هلندی به معنی آیین غسل تعمید مسیحی گرفته شده است.قدمت doop  دوپینگ در ورزش به دو هزار سال قبل از میلاد برمیگردد،جایی که هومر در نوشته های خود به مصرف قارچهای غنی از پروتئین توسط گروهی از ورزشکاران یونان باستان اشاره نموده است.و یا به روایتی دیگر واژه دوپینگ از زبان آفریقای جنوبی مشتق شده است.اشاره به یک نوشیدنی الکلی باستانی دارد که به عنوان محرک در مراسم رقص استفاده می گردید.بتدریج این واژه استقاده گسترده تری کرد و در ورزش امروز به معضلی تبدیل شده است.این واژه در دنیای امروز  به معنای استفاده ورزشکار از مواد یا روش هایی است که به قصد افزایش کارآیی در ورزش انجام می شود.برخی ورزشکاران از حدود 40 سال پیش از هورمونهای جنسی مردانه و مشتقات آنها برای نیروزایی استفاده میکرده اند که امروزه بسیاری دچار عوارض آنها از جمله سرطان کبد شده اند.اخیراً داروهای جدیدتری مورد استفاده برخی ورزشکاران قرار میگیرد که هنوز حتی اثر بخشی آنها در افزایش نیروی جسمی مورد مطالعه علمی دقیق قرار نگرفته است و عوارض بسیاری از آنها هنوز ناشناخته اند.به همین دلیل برای حفظ سلامت جسمی ورزشکاران و پیشگیری از عوارضی که آنان ناآگاهانه دچار میشوند،کمیته بین المللی المپیک استفاده بسیاری از آنها را ممنوع کرده است و آزمایشات متعددی برای اطمینان از این امر برروی ورزشکاران رقابتهای رسمی انجام میدهد.

کاربرد واژه دوپینگ کمتر از صد سال قدمت دارد.نخستین مورد مرگ بر اثر مصرف دارو در سال 1886 میلادی در یک مسابقه محلی دوچرخه سواری اتفاق افتاد.در سال 1910 میلادی دوپینگ برای اولین بار جنبه رسمی و قانونی پیدا کرد بطوریکه در این سال،در یک مسابقه اسب سواری،اسبهای مسابقه از نظر مصرف مواد نیروزا مورد آزمایش قرار گرفتند.در المپیک 1954 گزارشاتی مبنی بر استفاده از دارو توسط ورزشکاران شوروی سابق انتشار یافت.مرگ کورت انمار جانسون دوچرخه سوار دانمارکی در سال 1960 رم خبری تکان دهنده برای جهان ورزش بود.تا اینکه اولین آزمایشات دارویی در المپیک به سال 1968 در المپیک زمستانی فرانسه به عمل آمد.

رخدادهای مهم در تاریخ دوپینگ

اولین مورد مرگ ورزشکاران در سال1886 رخ داد که یک دوچرخه سوار به نام لینتون در اثر استفاده بیش از حد داروی تری متیل درگذشت.

در مسابقات المپیک یک دونده ماراتن به نام توماس هیکس در اثر مصرف برندی و استریکلین در شرف مرگ قرار گرفت.

دهه 1950-روس  ها از هورمون های مردانه برای افزایش قدرت و نیرو استفاده نمود و آمریکایی ها نیز استروییدها را به این منظور استفاده نمودند.

1960- دوچرخه سوار دانمارکی در المپیک رم به علت مصرف بیش از حد آمفتامین ها فوت کرد.

1964- افزایش قابل توجهی در ظاهر عضلان ورزشکاران در المپیک دیده شد که شک در مصرف داروها را برانگیخت.

1967- کمیته بین المللی المپیک بعد از مرگ تامی سیمپسون به علت مصرف غیر از آمفتامین ها واکنش نشان داد.

1968- این کمیته با تعریفی از دوپینگ لیست داروهای غیرمجاز را ارایه داد و بدین ترتیب انجام آزمایش در بازیهای المپیک شروع شد.

 1988- در المپیک سئول،تست بن جانسون از نظر مصرف استروئید های آنابولیزان خلع و از ورزش محروم گردید. همچنین دو وزنه بردار بلغاری که به مقام نخست المپیک دست یافته بودند به علت دوپینگ محروم شدند.

1994- دیه گو مارادونا فوق ستاره فوتبال آرژانتین در مسابقات جام جهانی 1994 آمریکا به علت مصرف داروهای محرک از همراهی با تیمش محروم گردید و بدین ترتیب آرژانتین بدون مارادونا از آن دوره مسابقات حذف گردید.

2000- برای مبارزه هر چه شدیدتر با این پدیده شوم،کمیته مبارزه با دوپینگ تشکیل شده و آماده برخورد جدی با متخلفین در مسابقات المپیک 2000 سیدنی می باشد.

دوپینگ می تواند باعث مرگ شود

دو پینگ (Doping) در ورزش، به استفاده از مواد و داروهایی گفته می شود که این داروها نیرو و کارایی انسان را تا حد بالایی افزایش می دهد، و مصرف آنها توسط سازمانهای مجری و ناظر رقابتهای ورزشی ممنوع شده است.

البته این تعریف مشخص میکند که مصرف تمام مواد نیرو دهنده نمی تواند جزو مصارف دوپینگی به حساب رود، عموما” داروها ومواد دوپینگی، مواردی هستند که سازمانهای اجرا کننده رقابتهای ورزشی مصرف آنها را ممنوع کرده است. پس بدین صورت مصرف مواد و دارهای نیروزای غیرمجاز را می توان دوپینگ نامید.

کاربرد غیر مجاز داروها در جوانان

دوران جوانی:مرحله قدرت و آسیب پذیری زیاد شناخته شده است.طغیان احساسات جوانی و طلب شهرت و مقام میتواند جوانان ورزشکار را در برخی از موارد تشویق به کاربرد غیر مجاز دارو نماید.در نتیجه یک مطالعه بر روی جوامع غربی،داروها و موارد کاربرد غیرمجاز،برحسب میزان مصرف آنها به ترتیب الکل،ماری جوآنا،دخانیات،آمفتامین ها،داروهای توهم زا و کوکائین،ویتامین ها و بالاخره استروئیدهای آنابولیزان گزارش شده اند.

به دلیل حساسیت سنی ویژه،ایجاد مقاومت درونی در جوانان از طریق ارائه آموزشهای مفید در خصوص داروها و عوارض مخاطره آمیز آنها،بهتر از منع مستقیم و اعمال مجازاتهای شدید است،گرچه اتخاذ شیوه های قانونی نیز در جای خود در مورد افراد ضرورت دارد.

انواع دوپینگ

رایج ترین مصرف مواد و داروهای دوپینگی از طریق خوردن، نوشیدن یا تزریق این نوع داروها است. که به این نوع مصرف، نوع خوراکی، مصرفی یا تزرقی گفته می شود.

اما نوع دیگر آن، دوپینگ خونی است. در این نوع دوپینگ، خون شخصی به شخصی دیگر (با گروه خونی یکسان) و یا خون همان شخص به خودش (بعد از یک دوره ذخیره) از طریق رگ تزریق می گردد. این کار باعث می شود تا توانایی انتقال اکسیژن در خون شخص تزریقی بالا رود تا بنابراین استقامت آن شخص نیز افزایش یابد.

دوپینگ خونی معمولا” برای ورزشهای استقامتی مثل دو میدانی/ماراتون، دوچرخه سواری و اسکی کارایی دارد.

 

یک اختلال یاد گیری، اختلالی عصب زیست شناختی است که از یک مشکل جدی د ر خواندن، حساب کرد ن و یا کلمه بندی نوشتن به وجود  می آید  که انتظار نمی رود  به یک فرد  عادی نسبت د اد ه شود . یک اختلال یاد گیری نه یک اختلال یاد گیری است ونه به وسیله ی یک اختلال هیجانی ایجاد  می شود . اگر د رست ارزیابی نشود  تأثیر بالقوه ای روی عملکرد  ناسازگارانه ی فرد  د ارد  و د ر حوزه های چند گانه ی زند گی ضعف ایجاد  می نماید . وقتی فردی مظنون به اختلال یاد گیری می شود ، یک ارزشیابی عصب روان شناختی توانایی ها ضروری است تا منبع مشکل را به علاوه د ر حوزه های توانایی عصب روان شناختی تعیین کند  که می تواند  به عنوان پایه ای برای فنون جبرانی و اختیارات د رمانی باشد .

اختلال یادگیری چیست؟

یک اختلال یاد گیری1 به وسیله متخصصان بهد اشت روانی و پزشکی به عنوان یک اختلال عصب زیست شناختی و یا اختلال پرد ازش زبان تشخیص د اد ه شد ه که به وسیله عملکرد  مغز به وجود  آمد ه است. یکی از پیامد های ناکارآمدی مغز شیوه ای که افراد  مبتلا به اختلال یاد گیری اطلاعات را کسب کرد ه و پرد ازش می کنند  که از عملکرد  عادی و قابل انتظار برای کود ک یا بزرگسالی که می تواند  بد ون مشکل جدی یاد  بگیرد ، متفاوت است. یک اختلال یاد گیری ممکن است از لحاظ علمی د ر حوزه های شناسایی کلمه، اد راک خواند ن، حساب کرد ن، استد لال کرد ن، هجی کرد ن ویا کلمه بندی نوشتن به وجود  آید . یک اختلال یاد گیری غالبا وابسته به عملکرد  غیرعادی مغز به علاوه د ر حوزه گفتار است. یک اختلال یاد گیری که د ر زمینه علمی تشخیص د اد ه شد ه است ممکن است د ر زمینه های دیگر نیز اختلال ایجاد  کند . به طور مثال فعالیت های روزمره یک فرد  د ر خانه ممکن است از ناتوانی بالقوه حافظه، استد لال و یاحل مساله تاثیر بگیرد  و وابسته به مشکل عصب زیست شناختی باشد . به علاوه ممکن است تاثیر نامطلوبی بر ارتباطات اجتماعی بگذارد زیرا که ضعف فرایند  شناختی فرد  باعث می شود  که او د ر فکر کرد ن و یارفتار د چار اشتباه ویا د چار کج فهمی رفتار دیگران گرد د .

 اختلالات یاد گیری ممکن است با حالت های مختلف ADHD (اختلال بیش فعالی همراه به نقص توجه)، اختلالات رفتاری، ناتوانایی های حسی یا دیگر شرایط کلینیکی یا عصب شناختی هم زیستی د اشته که شامل بیماری های سلول های د اسی شکل، دیابت ها، کم وزنی د ر هنگام تولد ، جراحی قلبی نئوناتال، سرطان خونی، تورم لنفاوی حاد  و هید رو سفال ها می شود.

با وجود  این به علت ضعف عملکرد  و یا مشکلات اجتماعی، مبتلا بود ن به اختلال یاد گیری باعث افسرد گی واضطراب می شود . اما این اختلال نه یک اختلال یاد گیری است و نه به وسیله ی یک اختلال هیجانی به وجود  می آید.

ریشه های اختلال یادگیری

انواع زیادی از عملکرد های غیرعادی مغز وجود  د ارند  که می توانند  منجر به یک اختلال یاد گیری شوند  که تاکنون تغییرات و علل آن شناسایی و طبقه بندی نشد ه اند . به طور مثال نارساخوانی از اختلالات یاد گیری ای است که روی خواند ن و هجی کرد ن تأثیر می گذارد . تحقیقات نشان د اد ه است که عملکرد  غیر عادی مغز د ر پرد ازش زبانی- شنید اری(مثل پرد ازش صد اشناسی نام گذاری سریع اتوماتیک) د ر تعد اد  زیادی از افراد  مبتلا به نارسا خوانی دید ه شد ه است.

شواهدی وجود  د ارد  که نشان می هد  که نام گذاری اتوماتیک و سریع و پرد ازش صد ایی هسته ی پرد ازش هایی هستند  که مهارت های خواند ن را پیش بینی می کنند .

گرچه بعضی افراد  د رسیستم دید اری مغزشان ساختار متفاوتی د ارند 2. تأثیرات نواقص ویژه ی دید اری بر روی یاد گیری ممکن است به مهارت های دیگر بسط یابد . اختلال ریاضی اختلال یاد گیری ای است که روی محاسبه ی ریاضیات و حل مساله تأثیر می گذارد . تحیقات گوناگونی د ر حال انجام است که تعیین می کند  انواع مختلف عملکرد  غیر عادی مغز است که منجر به اختلال یاد گیری می شود . تحقیق اختلال ریاضی که از تصویر عصبی استفاد ه می کند  به گسترد گی تحقیق نارساخوانی نیست. ولی به هر حال مطالعات عصب شناختی به وضوح انواع ناکارآمدی های مغز را به اثبات رساند ه است.

نیاز به ارزشیابی مناسب ملاک های تشخیص یک اختلال یاد گیری همزمان با تغییر تد ابیر آموزشی و یافته های تحقیق تغییر می کنند . با وجود  این ها این حقیقت که یک اختلال یاد گیری نمایانگر عملکرد  غیرعادی مغز است بحثی د ر آن نیست. بنابراین وقتی فردی د رمد رسه و د ر زند گی روزمره با مشکل مواجه است مظنون به یک اختلال یاد گیری می شود  که یک ارزشیابی از توانایی های عصب روان شناختی او ضروری است تا نشان د هد  که کد ام عملکرد های مغز آن طوری که انتظار می رود  کار نمی کنند  و کد ام عملکرد های مغز به قد ر کافی کار نمی کنند . یک ارزشیابی عصب روان شناختی می تواند  د امنه ی مورد  نیاز ارزیابی عملکرد  خاصی که اغلب د ر اختلال یاد گیری مورد  بحث است را فراهم کند  مثل توجه به توانایی های حسی - حرکتی. ارزیابی گسترد ه ی به د ست آمد ه به وسیله ی یک ارزشیابی عصب روان شناختی امکان تشخیص نقاط ضعف و قوتی را که هر د و برای تعیین حوزه های مد اخله مهم اند  فراهم می نماید . اند ازه گیری پاسخ ها برای مد اخله و رویکرد های تشخیصی متد اول د رامریکا نمی تواند  جانشین یک ارزشیابی عصب روان شناختی جامع شود.  اطلاعات پایه ای د ر رابطه با توانایی دید اری و کلامی می تواند  از یک آزمون جامع هوشی(IQ)تفسیر شد ه توسط یک متخصص واجد  شرایط به د ست آمد ه باشد . مد ارس د ولتی متخصصانی را که واجد  شرایط اجرا و تفسیرآزمون های هوشی اند  استخد ام می کنند . اگر چه مد ارس خصوصی و د انشگاه ها متخصصان تعلیم دید ه برای اجرا و تفسیر آزمون های هوشی را استخد ام نمی کنند . علاوه بر این که استخد ام آن ها توسط این مد ارس کار کاملاً عجیبی است. با ملاحظه ی متخصصان واجد  شرایط استخد ام شد ه د ر مد ارس د ولتی باز هم ارزیابی آنان د ر مد رسه ای معین قابل اطمینان نیست. بنابراین باید  این شغل را مورد  به مورد  و مد رسه به مد رسه مورد  بررسی قرار د اد . همان طور که متخصصان خوب پزشکی باید  خارج از شبکه ی مراقبت های اولیه ی بهد اشت جستجو شوند ، متخصصانی هم که برای اجرای آزمون ارزشیابی روان شناختی آموزش دید ه اند  بهتر است د ر ارزشیابی و مراقبت از کود کان و بزرگسالانی که د ر مد رسه یا د انشگاهشان متخصص ند ارند ، تجربه د اشته باشند .

آزمون های محد ود  که فقط از آزمون IQ و ارزیابی سطوح پیشرفت تحصیلی تشکیل می شود ، اطلاعات کافی از کارکرد  مغزی کود کان یا بزرگسالان فراهم نمی کند  تا بالاترین سطح مراقبت استاند ارد  و مد اخله های هد فمند  فراهم گرد د . د ر یک فرد  مبتلا به اختلال یاد گیری ارزشیابی عصب روان شناختی ممکن است به عنوان یک ضرورت پزشکی برای اهد اف مورد  بررسی و روشن کارکرد های مغزی باشد . اگر شرایط پزشکی دیگر وجود  د اشته باشد  ارزشیابی عصب روان شناختی فوق العاد ه مهم است، اما اگر این شرایط هم نباشد  باز ارزشیابی عصب روان شناختی اهمیت د ارد . مجریان د ور اندیش بیمه توصیه کرد ه اند  تا تعیین کنند  که آیا خد مات ضروری می تواند  به وسیله ی یک متخصص واجد  شرایط د ر مد رسه ی خصوصی ارایه شود .

یک اختلال یاد گیری اختلالی مزمن و ماد ام العمر است. تأثیراین ناتوانی می تواند  روی عاطفه، آموزش وعملکرد  حرفه ای با توجه به شرایط زند گی، ارتباطات میان فردی و نقاط ضعف و قوت فردی و به علاوه تأثیر روی جامعه مهم باشد . کود کان مبتلا به اختلال یاد گیری د ر مد رسه عملکرد  بدی د ارند  و انتظار نمی رود  که بتوانند  دیپلم بگیرند . اختلال یاد گیری می تواند  تأثیر نامطلوبی روی عملکرد  شغلی د ر بزرگسالی د اشته باشد . شناسایی به موقع این محد ودیت ها و توانایی های عصب روان شناختی می تواند  آموزش، شغل و طرح های د رمانی را تسهیل کند . د ر هر صورت باید  ارزشیابی مناسب صورت گرفته باشد.

 ناتوانی های حافظه و راهبردهای آن

ناتوانایی یادگیری و به خاطر سپردن انطباق یابی ارگانیسم را افزایش می دهد1. این درحالی است که یکی از اجزای مهم فرآیندیادگیری حافظه است. به گونه ای که بدون حافظه ما به رویداد ما به گونه ای واکنش نشان می دهیم که انگار بیش ازاین آنها را تجربه نکرده ایم2.

 عوامل شناختی موثر در فرایندیادگیری از جمله ماهیت و ساختار حافظه و چگونگی عملکرد آن را تبیین نمایند3. کارکرد ذهنی نگهداری اطلاعات مربوط به محرک ها ، رویدادها ، تصاویر، ایده ها و مانند آن ، نظام انباره ای فرضی درباره ذهن /مغز که این اطلاعات را نگهداری می کند ، اطلاعاتی که نگه داشته می شوند ، یادداری اطلاعات در طول زمان ، یادداری آنچه تجربه شده است رو به یادآوردن اطلاعاتی که اندوزش شده اند از جمله تعاریفی هستندکه برای حافظه ارائه شده است.

علل بروز اختلالات یادگیری

1) عوامل پیش هنگام و قبل از تولد

اختلالات یادگیری برخی کودکان می تواند بواسطه مشکلاتی باشد که پیش از تولد، هنگام تولد و بلافاصله بعد از تولد وجود داشته است.

از جمله عوامل پیش از تولد عبارتند از:

عدم تناسب خون مادر با جنین

اختلالات در ترشحات داخلی مادر

قرار گرفتن در برابر اشعه

استفاده از دارو

از عوامل هنگام تولد می توان به مواردی چون:

کم وزنی هنگام تولد

آسیب وارده بر سر

آمدن جفت پیش از نوزاد

تولد با پا اشاره کرد.

از عوامل بعد از تولد عبارتند از:

مسمومیت سرب

نارسایی های تغذیه ای

محرومیت های محیطی و ...

 2) عوامل فیزیولوژیک مؤثردر بروز اختلالات یادگیری

بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی و عمده اختلالات یادگیری آسیب دیدگی مغزی شدیدیا جزئی و صدمه وارده به دستگاه مرکزی عصبی است.

3) عوامل بیوشیمیایی مؤثر دز بروز اختلالات یادگیری

گفته شده است که اختلالات گوناگونمتابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب اختلالات یادگیری می شوند.برخی از عوامل بیوشیمیایی که در ارتباط با اختلالات یادگیری از آن ها نام برده شده است عبارتند از:هایبوگلیسیمی و کم کاری تیروئید.

4) عوامل آموزشی مؤثر در بروز اختلالات یادگیری

به غقیده برخی از متخصصان تدریس ناکافی و ناصحیح می تواند در بسیاری از اختلالات یادگیری عامل به حساب بیاید، به نظر می رسد که شماری از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری مرکز آموزش کافی و مناسب قرار نگرفته اند.

انواع اختلالات یادگیری

کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری ممکن است در یکی یا چند مورد از موارد زبر دچار مشکل باشند:اختلال در زبان گفتاری-اختلال در زبان نوشتاری-اختلال در خواندن و حساب، به عبارتی ممکن است کودکی در همه موارد فوق به جز یک مورد عملکرد خوب و مناسبی داشته باشد، ولی در یک زمینه دچار مشکل شودو به این ترتیب همپوشی های مختلفی در زمینه های یاد شده ممکن است اتفاق بیفتد.

پزشکی هسته ای شاخه ای از تصویر برداری پزشکی، فیزیک پزشکی و پرتونگاری مولکولی، است که از خواص هسته ای مواد (مثل رادیوایزوتوپ ها) برای تشخیص و درمان بیماری ها استفاده می کند. داروسازی هسته ای نیز به این شاخه از علوم پایه پزشکی کمک می کند.

ویژگی پزشکی هسته ای در این است که توانایی ارائه دادن اطلاعات تصویری از فرایندها و عملکردهای متابولیکی بدن را دارد در صورتیکه دیگر مدالیته های تصویر برداری های پزشکی همانند مقطع نگاری رایانه ای و ام آر آی عموماً اطلاعات ساختاری و آناتومیکال تولید می کنند.

پرکاربردترین رادیوایزوتوپ در پزشکی هسته ای تکنتیوم است؛ و از مدالیته های پر استفاده در پزشکی هسته ای می توان مقطع نگاری با نشر پوزیترون و مقطع نگاری رایانه ای تک فوتونی را نام برد. در حالت تلفیقی نیز سیستم های پت-سی تی و اپکت-سی تی بسیار پر مصرفند.

پیشینه

اولین آثار رادیواکتیویته در سال ۱۸۶۷ توسط سنت ویکتور برروی امولسیون فیلم مشاهده گردید. پس از او، در سال ۱۸۹۶، هانری بکرل، در جریان بررسی خاصیت لومینانس املاح اورانیوم، پی به وجود اشعه ای نظیر اشعه ایکس برد. بکرل املاح اورانیوم را در صفحات فوتوگرافی قرار داد و دور از نور در جایی نگاه داشت و پس از ظاهرکردن آن ها به وجود اشعه ای ناشناخته پی برد. این کشف بکرل بعدها در 26دسامبر 1898 منجر به اعلام کشف رادیوم توسط پییر و ماری کوری گردید. در ۱۸۹۹، رادرفورد نشان داد که دو نوع تابش از املاح اورانیوم ساطع می شود، و این ذرات را آلفا و بتا نامید. در ۱۹۰۰، کوری و ویلارد نوع سومی از این تابش ها را کشف کردند و آن را گاما نامیدند. در ۱۹۰۸ معلوم شد که آلفا و بتا تحت تأثیر میدان مغناطیسی منحرف می شوند، ولی گاما چنین انحرافی از خود نشان نمی دهد.

در سال ۱۹۱۱، رادرفورد در آزمایش معروف خود نشان داد که تقریباً تمام فضای اتم خالی و متشکل از الکترون هایی است که در اطراف هسته ای کوچک، چگال و مبهم می چرخند، و در سال ۱۹۳۵ یوکاوا پیشنهاد کرد که نیروی بستگی هسته به صورت نیروی تبادلی است. واژه رادیواتم و تعریف آن نخستین بار توسط کوهمن در سال ۱۹۴۷ برای نامیدن اتم هایی که دارای نیمه عمر زوال رادیواکتیو قابل اندازه گیری هستند، وضع شد. تصویرگری به کمک رادیواتم ها در سال ۱۹۴۹ بعد از آن که اسکنر خط مستقیم تولید شد، آغاز گردید. معرفی دوربین جرقه ای، دوربین آنگر یا دوربین گاما و امکان اخذ سریع تصاویر رادیواتمی، بدون احتیاج به حرکت جارویی (آشکارسازی ساکن)، مهمترین پیشرفت در ابزارهای تصویرگر هسته ای بود.

پیشرفت های متأخر

نخستین آزمایش استفاده از تزریق رادیوایزوتوپ در تصویربرداری از یک انسان، توسط هرمان ال بلومگارت و سوماً وایس از دانشگاه هاروارد انجام گرفت. این آزمایش در سال 1927 و به کمک یک اتاقک ابری و رادون انجام گرفت. با وجود تلاشهای فراوان، این آزمایش ها موفقیت آمیز نبودند، و این محققان آزمایشگاه ملی لارنس برکلی بودند که برای نخستین بار توانستند با موفقیت از یک رادیوایزوتوپ در محیطی بالینی بهره ببرند. آنها بکمک سیکلوترون معروف خود ایزوتوپ ید-۱۳۱ تولید کردند که برای پروژه های تیروئیدی بکار رفت. از همین ایزوتوپ مدت کوتاهی بعد برای سرطان تیروئید و پرکاری تیروئید استفاده گردید.

هل انگر در سال ۱۹۵۸ دوربین انگر را در دانشگاه برکلی ابداع کرد. همچنین استفاده از رادیوایزوتوپ تکنتیوم در ۱۹۶۴ توسط تیم متشکل از پل هارپر و نیز رابرت بک از دانشگاه شیکاگو باعث ایجاد نقطه عطفی در تاریخ فیزیک پزشکی و پزشکی هسته ای گردید.

کاربرد تکنیک رادیواکتیویته مصنوعی به ویژه در تولید داروهای پرتوزا در پزشکی هسته ای محسوس می باشد.

پزشکی هسته ای در ایران

استفاده از مواد پرتوزا در پزشکی در ایران با سنجش مقدار ید رادیواکتیو در سال ۱۳۳۹ به وسیله یک شمارشگر گایگر در آزمایشگاه پیمان مرکزی دانشکده علوم پزشکی تهران آغاز گردید. در این راستا، یک کارشناس بریتانیایی به نام مالکولم کاسبرت نوکز سهم بزرگی در پیشرفت کار پزشکی هسته ای در ایران ایفا کرد. با یاری وی، دکتر نظام مافی برای اولین بار در سال ۱۳۴۰ با یک پویشگر تیروئید، تحقیقاتی را به انجام رسانید و پایه های پزشکی هسته ای را در ایران بنا نهاد. در سال ۱۳۴۶، مرکز پزشکی هسته ای و تحقیقات غدد مترشحه داخلی دانشگاه تهران تأسیس شد که در واقع اولین و قدیمی ترین مرکز پزشکی هسته ای کشور محسوب می شود. امکانات این بخش در آن زمان در حد یک دستگاه دوربین انگر بود که تدریجاً مجهزتر گردید.

در این میان، از زمان تأسیس، سازمان انرژی اتمی ایران وظیفه تأمین پرتوداروهای موردنیاز برای درمان بیماران را بر عهده داشته است.

از متخصصین ایرانی فعال در خارج از ایران که نقش بسزایی در پیشرفت پزشکی هسته ای داشتند می توان به عباس علوی اشاره کرد که در دهه ۱۹۷۰ میلادی شاگرد و یکی از اعضای تیم دیوید کوهل بود که نامش در ابداع سیستم های اسپکت به همراه وی دیده می شود. جامعه پزشکی هسته ای آمریکا همچنین، به خاطر خدمات علمی وی در گسترش سیستم های پت اسکن، در سال ۲۰۰۴ به وی یکی از بالاترین جوایز خود که جایزه دِهِوِسی برای پیشبرد برجسته پزشکی هسته ای است را اهدا کرد.آنچه بسیار حائز اهمیت می باشد، اطمینان از ضرورت استفاده از این روش می باشد، چراکه در اغلب مواد رادیواکتیو استفاده شده در روزهای آتی، پس از ترخیص، به ترتیب در روزهای اول و دوم و سوم ۶۰٪ و ۲۰٪ و ۵٪، فعالیت دارد. با این حال، ۷۵٪ تصاویر گرفته شده، توجیه و دلیل منطقی ای ندارند!

حرفه های پزشکی هسته ای

پزشکی هسته ای در کشورهای پیشرفته صنعتی عموماً در چند حرفه مختلف ظاهر می شود:

به عنوان یک تخصص پس از اتمام دوره طبابت

تکنولوژیست هسته ای که اغلب در سطح کارشناسی است

مأمور محافظت از پرتو

داروگر هسته ای که یک گرایش از رشته داروسازی است

دکترای (PhD) پزشکی هسته ای که غالباً یک شغل آکادمیک است.

یک شاخه از فیزیک پزشکی که احتیاج به بورد ABSNM یا ABR دارد.

ایمنی آزمونهای پزشکی هسته ای

فرایند پزشکی هسته ای جزو ایمن ترین آزمونهای تصویربرداری تشخیصی موجود می باشد. برای دستیابی به اطلاعات تشخیصی، بیمار مقدارکمی ازرادیو دارو را دریافت می کند با وجود این مقدارکم میزان تشعشع دریافتی دراین فرایند تقریباً به اندازه اشعه Xتشخیص و یا حتی کمترازآن است . گروه پزشکی هسته ای بایستی با دقت آزمایشات مناسب را برای همه بیماران انجام دهد تا از هر گونه پرتو گیری غیرضروری جلوگیری شود . هر شخصی دائماً در معرض تابش اشعه از طبیعت و ساخته های بشری می باشد اغلب افراد به طور سالانه 85 % از زمینه های طبیعی مانند هوا –فضا –سنگ ها –خاک و حتی اتم های موجود در بدن اشعهX دریافت می کند .اضافه براین مقادیردیگری ازطریق محصولات مصرفی مانند دود های خانگی –تلوزیون رنگی –نمایشگرهای لومینسانس ساعت ها وارد بدن می شود . اشعه ای که در فرایند پزشکی هسته ای به بیمارمیرسد معمولاً معادل اشعه ایست که فرد در طول چند ماه بطورطیبیعی دریافت می کند .