- مرجع دانلود جدیدترین مقالات ورد و پاورپوینت

برچسب: خاک ایران

شورای بین المللی موزه ها 1 ICOM چنین تعریف می کند:موزه موسسه ای غیر انتفاعی و دائمی است که در خدمت جامعه قرار دارد و همگان میتوانند از آن استفاده کنند و آثار و شواهد  عمده مربوط به مردم و محیطشان را با هدف مطالعه، آموزش و تفریح در اختیار می گیرد، نگهداری می کند، مورد تحقیق قرار میدهدو به نمایش می گذارد.

در ماده 2 فرمان 1542-45 سیزدهم ژوئیه 1945 فرانسه آمده:

به هر کلکسیون متشکل از آثاری که دارای ارزش هنری، تاریخی یا باستان شناسی باشد و به صورت دائمی در معرض تماشای عموم قرار گیرد موزه اطلاق می شود.

 تعریف اشیاء موزه ای:

اشیاء موزه ای یا اموال فرهنگی تاریخی به کلیه آثاری که از گذشتگان به دست ما رسیده و توسط نسل حاضر به لحاظ ارزشهای هنری در جامعه شاخص می شود یا آثاری که نشان دهنده اندیشه، فرهنگ و تمدن انسان باشد.

 موزه مادر چیست؟

بزرگترین و پر محتواترین موزه است که انواع آثار را دارد. مثل موزه ایران باستان که به موزه ملی ایران تغییر نام داده است.

 انواع موزه ها:

به طور کلی موزه ها به سه دسته عمده تقسیم می شود:

1-تاریخی:

شامل هر نوع شیئ و اثر تاریخی و هنری که مربوط به مردم و افرادی که در طول

 دورانهای ماقبل تاریخی از خود آثار فرهنگی به جا گذاشته اند و نیز ابزار و موارد و اسناد دیگری که نشان دهنده تاریخ  و فرهنگ و تمدنهای قدیم و جدید و مترقی ملل باشد.

2- موزه علمی:

دارای اشیاء و موادی هستند که دست بشر در آفرینش آنها دخالتی نداشته مثل گیاهان، جانوران، حشرات، سنگها، خاکها، سنگواره ها و غارها و...

3-موزه هنری:

شامل اشیاء و آثار هنری و زیبایی که دست بشر وذوق وی در آنها دخالت داشته، گاهی به آنها صنایع مستظرفه، هنرهای زیبا و صنایع دستی گویند.

 موزه های تاریخی به این صورت طبقه بندی می شوند:

مردم شناسی: شامل پوشاک، صنایع دستی کشاورزی قدیم و جدید، انسان شناسی، مکاتب و فرقه های مذهبی، آداب و سنن اجتماعی.

باستان شناسی: آثار حجاری و نقوش برجسته، آثار معماری و شهرسازی، سکه ها، مهرها و نشانهای حکومتی.

تاریخی: شامل وقایع مهم تاریخی، نهضتها، اسلحه شناسی قدیم و جدید و موزه های اختصاصی برای یک شخصیت تاریخی.

موزه های علمی شامل:

 موزه تاریخ طبیعی: که ماهیها و جانوران، جانورشناسی، گیاه شناسی و موزه سنگ و سنگواره ها را شامل می شود.

موزه فنی: که شامل وسایل نقلیه، ماشین آلات، اختراعات و اکتشافات است.

      - موزه های هنری شامل:

1- موزه های نقاشی، معماری، مجسمه سازی، آثار کلاسیک و مدرن در قالب هنرهای معاصر و موزه هنرهای ملی یا هنرهای زیبا.

موزه هنرهای تزیینی و صنایع: کنده کاری و منبت کاری، خط و کتابت و خوشنویسی، جواهرسازی، سرامیک و کاشی، شیشه، سفال و آبگینه، صنایع دستی و لوازم خانگی، فرش، منسوجات و پارچه، اسکناس و سنگ قبر. 

طبقه بندی 9 گانه موزه ها:

موزه ملی کشور_ موزه منطقه ای _ موزه محلی _ موزه تخصصی _ موزه موضوعی _ موزه پژوهشی _- موزه اهدایی _ - موزه خصوصی و کاخ موزه ها.

 1- موزه ملی: در برگیرنده همه اشیاء کشور است که باید منعکس کننده تاریخ تمدن و فرهنگ یک کشور باشد و اشیاء آن باید منحصر به فرد، نفیس و در شأن ملی باشند.

 2- موزه منطقه ای: در استانها و با ویژگی معرفی فرهنگ و تمدن منطقه تشکیل می شود.

 3- موزه محلی: جنبه معرفی فرهنگ حوضه جغرافیایی متعلق به آن شهر را دارد و آداب و رسوم و مردم شناسی منطقه را معرفی می کند.

 4- موزه تخصصی: معرفی رشته تخصصی را بر عهده دارد. مثل موزه های آبگینه و سفالینه،  موزه فرش و ...

5- موزه موضوعی: بیان کننده موضوعی خاص است. مثل موزه لاهیجان (تاریخچه چای در ایران)، موزه رختشویخانه زنجان.

 6- موزه پژوهشی: این موزه ها در کنار مکانهای تاریخی که مورد کاوش، پژوهش و مرمت قرار می گیرند ایجاد می شوند. مثل موزه تخت جمشید، هفت تپه و....

 7- موزه اهدایی: اشیایی که به صورت یک مجموعه از سوی اهداکننده با شرایط خاص ایجاد می شوند مثل موزه آبکار و بهزاد.

 8- موزه خصوصی: مجموعه داران اشیایی را در معرض دید عموم قرار می دهند مانند موزه کندلوس.

9- کاخ موزه: کاخهایی که از لحاظ دارا بودن آثار هنری و شیوه معماری جزو آثار تاریخی کشورند، در معرض دید عموم قرار می گیرند و اشیاء درون آنها یا متعلق به خود کاخ یا از جاهای دیگر است. مانند کاخهای سعد آباد، نیاوران و گلستان. 

طبقه بندی اشیاء موزه ای:

اشیاء باستان شناسی، اشیاء مردم شناسی، اشیاء هنرهای دستی، اشیاء هنرهای معاصر.

1-   اشیاء باستان شناسی: اشیاء حاصل از حفاریها و کاوشها که بیش از صد سال قدمت دارند. و بر اساس کاربری، قدمت و حوضه جغرافیایی طبقه بندی می شوند.

2- اشیاء مردم شناسی: اشیایی با قدمت کمتر از صد سال که در زندگی امروز ما هم حضور دارند. با توجه به تنوع فرهنگی ایران اشیاء زیادی در این زمره قرار می گیرند. اشیاء فنون معیشت کشاورزی، دامداری و...، اشیاء مربوط به مسائل اجتماعی مانند مدارک، ابزار جنگی، زینت آلات و ...، آیین و مراسم، وسائل مربوط به نوروز و محرم و ...، وسائل معماری، ابزار ساختمان سازی و تزئینات ساختمان. هنرها مانند اشیاء نقالی، پرده خوانی، رقص و ... صنایع دستی، دانشهای عمومی، وسائل پزشکی، حجامت و شکسته بندی و ...

ابزار کیمیاگری و ستاره شناسی. ظروف نگهداری خوراک و آسیابها. پوشاک، دامنها، پاپوشها و... اعتقادات و وسائل مربوطه مانند نظر قربانی، دعاها و ... به طور کلی اشیاء مردم شناسی بر اساس موضوع طبقه بندی می شوند.

 3- اشیاء هنرهای دستی: در زمان حال ساخته می شوند ولی از نظر فرم و نقش و تزئینات تقلیدی از گذشته اند که بر اساس جنس و تکنیک طبقه بندی می شوند. مانند:

 دستبافته ها، فلزکاری، قلمزنی، زرگری، قلاب بافی، عرقچین، گیوه. هنرهای کتابت شامل جلد سازی، تذهیب و تشعیر. کاشی کاری، سفال گری، شیشه گری، صنایع چوب و  سوزن دوزی.

4- اشیاء هنرهای معاصر: این اشیاء نه قدیمی اند نه واجد هنرهای سنتی بلکه اشیاء نخبه و هنری با خلاقیتها و ابتکارات جدیدند.                                                                                 

بعضی موزه های عمومی به سبب تخصصی بودن کلکسیونهایشان تحت نظارت مدیریتی غیر از اداره کل موزه ها یا وزارت فرهنگ و ارشادند. مانند وزارت آموزش و پرورش، وزارت دفاع، اقتصاد و دارایی، ارتباطات و فناوری اطلاعات.

تفاوت موزه های طبقه بندی شده و کنترل شده در این است که  مسئول موزه های طبقه بندی  شده کارمند دولت محسوب می شود.

 تاریخچه ایجاد موزه در ایران:

در دوره قاجار سازمانی به نام اداره عتیقات به ریاست ایرج میرزا و موزه ای به نام "موزه ایران"  تأسیس شد. اما این اداره صرفا به جنبه های ظاهری حفظ آثار توجه داشت و فقط برای سرگرمی افراد خاصی ایجاد شده بود. با انتشار روزنامه ها و آشنایی با فرهنگ غرب از طریق مسافرت به اروپا لزوم ایجاد موزه مطرح گردید. چنانچه در قانون اداره وزارت معارف2 مصوب 1328 ق. به تشکیل مجموعه های علمی- تاریخی و تأسیس موزه های تاریخی- علمی و صنعتی اشاره شده است.

نخستین موزه دولتی ایران توسط ناصرالدین شاه در داخل یکی از تالارهای وسیع عمارت خروجی کاخ گلستان احداث شد که مکان آن در بین کاخ شمس العماره و گوشه شرقی  باغ، یعنی تالار "سلام" قرار داشت. ولی شاه تحت تأثیر موزه های غربی تصمیم گرفت موزه ای تحت تأثیر غربیها تأسیس کند. بدین منظور بناهای قدیمی شمال کاخ گلستان را تخریب و به جای آن "اطاق موزه" و "سرسرا" و "حوضخانه" و سایر ملحقات آن را ساختند.

از یادداشتهای محمد حسن خان اعتماد السلطنه در روزنامه ایران3 چنین بر می آید که آرایش و تنظیم تالار موزه و چیدن اشیاء و نصب تابلوها و ... تا حدود سال 1296 ق. طول کشیده است.

 در شماره 290 روزنامه ایران مورخ 1293 ق. چنین آمده است:

" هر کس از جواهر گرانبها و اشیاء نفیسه قدیمه از قبیل ظروف و مسکوکات و اسلحه و پرده نقاشی و ... داشته باشد، به جهت اتاق موزه همایونی لازم است به دارالطباعه آورده و به صنیع الدوله بنماید که به قیمت عادلانه بجهت دیوان همایون اعلی ابتیاع خواهد شد."

سالها بعد در سال 1295 ش. موزه ملی ایران1 در محل وزارت معارف و در یکی از تالارها برپا شد. در سال 1304 ش. به تالار آیینه کاخ مسعودیه2 نقل مکان نمود و سرانجام در سال 1316-1315 ش. به ساختمان جدید ایران باستان (موزه ملی فعلی) منتقل شد.

با تصویب قانون حفظ آثار عتیقه مکشوفه در ایران در سال 1309 ش. و بموجب ماده اول نظامنامه اجرایی قانون آثار عتیقه ایران مصوب دوازدهم آبان 1309 ش. "کلیه آثار صنعتی اقوامی که تا انتهای دوره زندیه در خاک ایران زندگی کرده اند، عتیقه نامیده می شود.

بر اساس تصویب این قانون نیمی از آثار اکتشافی از اماکن باستانی به دولت ایران تعلق می گرفت که به طور مرتب به موزه ایران باستان سپرده می شد و بدین صورت این موزه شکل واقعی و ملی به خود گرفت.همچنین اقداماتی هم در جهت تشکیل موزه های جدید در بقاع متبرکه صورت گرفت و تالارهایی هم در آستان قدس رضوی و آستانه حضرت معصومه در قم و ... به این امر اختصاص یافت.

  از آنجاییکه فلات ایران دارای تمدن چندین هزار ساله است، با انجام کاوشهای علمی متعدد در سرزمین ایران آثار فراوانی کشف گردید و به منظور نمایش و عرضه آنها نیز، موزه های زیادی در تهران و شهرستانها ساخته شد. و اینگونه آثار نفیس و تزئینی و عتیقه مکشوفه به تالارهای این موزه ها راه یافتند هر سال بر تعداد آنها افزوده گشت.

 

به خود مي باليم در كشوري زندگي ميكنيم كه جاي جاي آن عطرآگين از حضور شهيداني است كه تاريخ مارا با نثار خون خويش ، براي سربلندي ایران عزيز رقم زدند.به روح پاكشان درود مي فرستيم و خاضعانه در برابر آرمان هاي بزرگ امام سر فرود مي آوريم.

زمینه ها و دلایل آغاز جنگ

از زمان به قدرت رسیدن حزب بعث در عراق در سال ۱۹۶۸ میلادی، عراقی‌ها رؤیای رهبری جهان عرب را در سر می‌پروراندند. از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۰ درآمدهای نفتی عراق افزایش یافت. این موضوع به عراق کمک می‌کرد تا خلاء ناشی از مرگ جمال عبدالناصر در صدر رهبری اعراب را پر کنند. زیرا مصر پس از پیمان کمپ دیوید نفوذ خود در میان اعراب را از دست داده بود.

در جریان اعمال حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی عراق روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد و از اتحادیه عرب خواست تا آنان نیز چنین کنند. درخواستی که از سوی اتحادیه عرب رد شد. عراق همچنین اعتراض رسمی‌ای به سازمان ملل نوشت که توسط این سازمان نادیده گرفته شد. عراقی‌ها که از همه جا سرخورده شدند، دست به اخراج ۷۰۰۰۰ ایرانی ساکن عراق زدند. در سال ۱۹۷۴ تنش در روابط دو کشور به اوج خود رسید و درگیری‌های نظامی مرزی پراکنده کم‌کم به جنگی تمام عیار تبدیل شد. تنش به قدری بالا گرفت که کورت والدهایم دبیرکل سازمان ملل متحد ناچار به مداخله و اعزام نماینده ویژه به مرزهای دو کشور شد. نتیجه گزارش این نماینده منجر به صدورقطعنامه ۳۴۸ شورای امنیت شد که در آن طرفین ملزم به حل اختلاف مرزی میان خود شدند.

در پیمان‌نامه ۱۹۷۵ الجزایر ایران به‌طور ضمنی پذیرفت که در ازای رفع اختلافات مرزی آبی در اروندرود بر اساس خط تالوگ، دست از حمایت از کردهای عراق بردارد. این نقش را بعدها اسرائیل به تنهایی در برابر کردها برعهده گرفت. بنابراین عراق که در طول سال‌های بعد سیاست‌های ضد غرب و ضدصهیونیستی را تبلیغ می‌کرد، در سال ۱۹۸۰ و پس از سقوط شاه، سیاست ایرانی ستیزی را در دستور کار عراقی‌ها قرار داد. صدام متوجه خلاء ناشی از سقوط شاه ایران به عنوان ژاندارم خلیج فارس شده بود و تلاش داشت تا نقشی که پیش از آن محمدرضا پهلوی ایفا می‌کرد را برعهده گیرد. او برای این‌کار نیاز به مرز آبی کافی و تسلط بر خلیج فارس داشت. عراق از زمان عبدالکریم قاسم، خوزستان را بخشی از عراق می‌دانست که توسط حکومت عثمانی به ایران تقدیم شده بود و به همین دلیل از تجزیه طلبان خوزستان حمایت می‌کرد. حمایتی که با قرارداد الجزایر برای مدتی متوقف شده بود؛ ولی تحرکات تحریک آمیزی چون نمایش نقشه منطقه که در آن خوزستان «عربستان» نامیده شده و بخشی از خاک عراق بود از تلویزیون بصره ادامه داشت.  به گفته جیمز بیل، دلیل اصلی شروع جنگ و مناقشات سیاسی قبل از آن را به طور کلی می‌توان در «تسلط یافتن بر خلیج فارس» دانست. تحقق این هدف برای مصر و عربستان سعودی و سایر شیخ نشین‌های منطقه چندان ناخوشایند نبود.  سفیر عراق در لبنان در ۱۲ آبان ۱۳۵۸ در مصاحبه با روزنامه النهار بیروت گفت:

بهبود شرایط با ایران منوط به تحقق ۳ شرط اصلی است: ۱-تجدیدنظر در پیمان نامه۱۹۷۵ الجزایر درباره اروند رود ۲-اعطای خودمختاری به عشایر کرد و بلوچ و عرب ۳-خروج نیروهای نظامی ایران از جزایر سه‌گانه ایرانی مورد مناقشه و سراسر خلیج فارس

صدام حسین مدعی بود که نظام بعثی از همان ابتدای انعقاد قرارداد مرزی ۱۹۷۵ در زمان شاه، خود را مغبون می‌دیده. به نظر می‌رسد که باور عمومی در میان مقامات عراق این بود که پس از انقلاب، ایران دچار ضعف شده و برای عراق فرصت مناسبی فراهم آورده تا توازن قبلی قوا در خلیج فارس را با یک حمله نظامی برهم زده و همزمان راه‌حل جدیدی برای مشکلات عراق با شیعیان جنوب و کردهای شمال این کشور جلوی پای آنان بگذارد.  از سوی دیگر تنها دو ماه پیش از آغاز جنگ، صدام حسین و زیبیگنیو برژینسکی درعمان با یکدیگر دیدار کردند. باور بنی صدر این بود که برژینسکی در این ملاقات به صدام اطمینان داده که ایالات متحده مخالفتی با الحاق خوزستان به عراق ندارد.

پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷، عراق برخی ناآرامی‌های سیاسی را زیر سر سید محمد باقر صدر و با حمایت و تشویق ایران می‌دانست. صدام حسین، از وجود یک همسایه انقلابی شیعه در مرزهای شرقی خود احساس خوبی نداشت.  رهبران ایران نیز رسماً اعلام می‌کردند که به سیاست صدور انقلاب ایران به سایر کشورها می‌اندیشیدند. روح‌الله خمینی معتقد به صدور انقلاب اسلامی به دیگر ملل بود و در نخستین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی (۲۲ بهمن ۱۳۵۸) اظهار داشت:

ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می‌کنیم

همچنین او در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ در پیامی که دربارهٔ قطع رابطه آمریکا با ایران داده بود به صدام اشاره کرد و گفت:

صدام حسین که همچون شاه مخلوع چهره قبیح غیراسلامی و انسانی خود را نشان داده و به هدم اسلام و حوزه مقدسه نجف کمر بسته و با مسلمانان مظلوم برای رضای کارتر، آن کند که مغول کرد، و با علمای اسلام خصوصاً حضرت آیت اللّه آقای سید محمدباقر صدر، آن کند که رضاخان و محمدرضا پهلوی با علما و روحانیون و سایر طبقات کردند، باید بداند که با این اعمال ضد اسلامی، گور خودش و رژیم تحمیلی غیرانسانی و غیرقانونی بعث را با دست خود می‌کند.

ملت شریف عراق! شما اخلاف آنان هستید که انگلیس را از عراق راندند؛ بپا خیزید و قبل از آنکه این رژیم فاسد همه چیز شما را تباه کند، دست جنایتکار او را از کشور اسلامی خود قطع کنید. ای عشایر فرات و دجله! همه با هم و با همهٔ ملت اتحاد کنید و این ریشهٔ فساد را قبل از آنکه فرصت از دست برود، قلع و قمع نمایید، و برای خدا دفاع از کشور اسلامی خود و از اسلام مقدس نمایید که خدا با شماست. ای ارتش عراق! اطاعت از این مخالف اسلام و قرآن نکنیدو به ملت بگرایید و دست آمریکا را که از آستین صدام بیرون آمده است قطع کنید و بدانید اطاعت از این سفاک، مخالفت با خدای متعال است و جزای آن عار و نار است.

مدتی بعد در ۲۸ فروردین ۱۳۵۹ روح‌الله خمینی در جمع فرماندهان بسیج ضمن سخنانی ارتش عراق را به کودتا علیه صدام تشویق کرد:

صاحب منصبهای خوب ما داریم در عراق. صاحب منصبهای صحیح و متدین هستند. خود آنها کودتا کنند و این را از بین ببرند؛ و حرام است بر آنها که یک قدم دنبال این شخص لعین باشند؛ و باید قیام کنند بر ضد او و مملکت خودشان را اسلامی کنند و حکومت خودشان را اسلامی کنند و قواعد هم اسلامی باشد.

در پیامی که به مناسبت کشته شدن سید محمد باقر صدر منتشر شد، روح‌الله خمینی بار دیگر بر قیام مردم و ارتش عراق علیه صدام تأکید کرد:

عجب آن است که ملتهای اسلامی و خصوصاً ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاه‌ها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصایب بزرگ که به اسلام و اهل بیت رسول اللّه ـ صلی اللّه علیه و آله ـ وارد می‌شود بی‌تفاوت بگذرند و به حزب بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکی پس از دیگری مظلومانه شهید کنند؛ و عجب‌تر آنکه ارتش عراق و سایر قوای انتظامی آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن کریم به آنان کمک کنند.

من از رده بالای قوای انتظامی عراق مأیوس هستم؛ لکن از افسران و درجه‌داران و سربازان مأیوس نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکاری را برچینند همان سان که در ایران واقع شد؛ یا از پادگانها و سربازخانه‌ها فرار کنند و ننگ ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند. من از کارگران و کارمندان دولت غاصب بعث مأیوس نیستم؛ و امیدوارم که با ملت عراق دست به دست هم دهند و این لکهٔ ننگ را از کشور عراق بزدایند.

عراق مدعی بود که وارد یک جنگ دفاعی شده و از حق مشروع خود برای دفاع از حاکمیت و تمامیت ارضی و بازپس‌گیری اراضی خود با توسل به زور استفاده می‌کند. آن‌ها معتقد بودند که حکومت ایران تمام راه‌های حل مسالمت‌آمیز اختلافات دو کشور را مسدود کرده‌است. پیش از آغاز یورش بارها ایران را به اقدامات تجاوزگرانه نسبت به عراق و دخالت در امور داخلی خود از جمله حمایت از حزب غیرقانونی الدعوه می‌کردند. رهبران ایران هم در بخش عربی رادیو دولتی این کشور به بدگویی شدید از حکومت بعث عراق پرداخته و آن را یک حکومت ضد اسلامی و دست‌نشانده قدرت‌های امپریالیستی معرفی می‌کردند. حکومت عراق نیز متهم می‌شد که به اقدامات تجاوزگرانه از جمله حمایت علنی از شورشیان جدایی‌خواه در خوزستان و قول کمک به آن‌ها برای آزادی «عربستان»، نامی که حکومت عراق بر این استان نهاده بود، می‌پردازد و دریادار احمد مدنی استاندار وقت خوزستان گفته بود که عراق برای شورشیان سلاح ارسال می‌کند. در چندین مورد حتی نیروهای عراق حملاتی را به شهرهای مرزی ایران ترتیب دادند که یکی از آن‌ها یورش به شهری در کردستان ایران در ژوئن ۱۹۷۹ و دیگری به شهر صالح‌آباد در جنوب بود که چندین کشته به جا گذاشت. در نیمه اول سال ۱۹۸۰ (زمستان ۵۸ و بهار ۵۹) چندین درگیری مرزی دیگر هم بین دو کشور رخ داد.

با این وجود یک سال پیش از جنگ، آمریکا دولت مهدی بازرگان را از احتمال بروز جنگ باخبر کرده بود. مقامات آمریکایی گزارش دادند:

مانورهایی با حضور مشترک یگان‌هایی مختلف و تمرین‌هایی برای گسیل و حرکت سریع یگان‌هایی بزرگ در مسیر شط‌العرب (اروند رود) رودی که مشخص‌کننده جنوبی‌ترین بخش مرز میان عراق و ایران است، در جریان است. عراق هم‌چنین مقادیر عظیمی ابزارآلات و تمهیدات جنگی را در این منطقه دارد جاساز می‌کند، این ابزارآلات و تمهیدات را پنهان و استتار می‌کند، و مشغول اجرای طرح‌های مهندسی نظامی‌ای است که حمله به ایران را برایش تسهیل خواهند کرد.

آغاز تهاجم

در جريان كنفرانس سران اوپك كه در سال 1353 در شهر الجزيره تشكيل شد ،  با تلاش هايي كه رييس جمهور الجزاير به عمل آورد  ، مذاكراتي بين شاه ایران و صدام حسين انجام شد كه نتيجه آن اعلاميه (6 مارس 1975) بود كه به قرداد 1975 الجزاير معروف شد.صدام حسين با پاره كردن قرداد 1975 الجزاير در مقابل دوربين هاي تلويزيوني ، جنگ و تجاوزعليه ایران را در ساعت 20/14 روز 31 شهريور ماه 1359 با حملات هوايي آغاز و ظرف چند ساعت ، 19 نقطه مهم ، از جمله فرودگاه هاي كشور مارا مورد هدف قرار داد.
رژیم بعثی عراق در پي موافقت كاخ سفيد ، عمليات تهاجم سر تا سري ارتش خود به خاک ایران را با رمز (يوم الرعد)به معناي (روز تندر) آغاز كرد.

دفاع مقدس و آمار

در كل دفاع مقدس 7 سال و 11 ماه ،  يا 2900روز و به عبارتي ديگر 95 ماه طول كشيد كه اين مدت دو برابر جنگ دو كره و دو برابر جنگ جهانی اول مي باشد.
مجموعا در طول8 سال دفاع مقدس 163 عمليات كوچك و بزرگ وبه طور تقريبي هر 7 ماه يك عمليات عليه دشمن انجام شده كه در اين ميان 19 عمليات بزرگ ، 19 عمليات متوسط و125 عمليات كوچك انجام شده است.

شهداء

تعداد كل شهدای جنگ ایران و عراق ، طي آخرين آمار 188 هزار و 15 نفر اعلام شده است. در جنگ تحمیلی 172056 نفر در درگيري با دشمن و 15959 نفر در بمباران شهر ها به شهادت رسيده اند.