- مرجع دانلود جدیدترین مقالات ورد و پاورپوینت

برچسب: تخت جمشید

تَختِ جَمشید یا پارسه که در شهرستان مرودشت در شمال استان فارس واقع است،  نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیان پیوسته، پایتخت مجلل و تشریفاتی امپراتوری ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بوده‌است. در این شهر باستانی، مجموعه کاخ‌هایی به نام تخت جمشید وجود دارد که در دوران زمامداری داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول بنا شده‌است و به مدت حدود ۵۰ سال، مرکزی برای برگزاری مراسم آیینی و جشن‌ها مخصوصاً نوروز بوده‌است.

تخت جمشید با نام‌های پارسه، هزارستون، چهل منار و پرسپولیس نیز معروف است. در نخستین روز سال نو گروه‌های زیادی از ملل گوناگون به نمایندگی از ساتراپی‌ها یا استانداری‌ها با پیشکش‌هایی متنوع در تخت جمشید جمع می‌شدند و هدایای خود را به شاه تقدیم می‌کردند.

بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود، البته پس از او پسرش خشایارشا و نوه‌اش اردشیر یکم با گسترش این مجموعه به بزرگی آن افزودند. بسیاری از اطلاعات موجود که در مورد تاریخ هخامنشیان و فرهنگ آنها در دسترس است به خاطر سنگ‌نبشته‌هایی است که در این کاخ‌ها و بر روی دیواره‌ها و لوحه‌های آن حکاکی شده‌است.باور تاریخدانان بر این است که اسکندر مقدونی سردار یونانی در ۳۳۰ پیش از میلاد، به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید  و احتمالاً بخش عظیمی از کتابها، فرهنگ و هنر هخامنشی را با اینکار نابود نمود. با این‌حال ویرانه‌های این مکان هنوز هم در شهرستان مرودشت در استان فارس برپا است و باستان شناسان از ویرانه‌های آن نشانه‌های آتش و هجوم را بر آن تأیید می‌کنند.

این مکان از سال ۱۹۷۹ یکی از آثار ثبت شده ایران در میراث جهانی یونسکو است.

 نام تخت جمشید در زمان ساخت «پارسَه به معنای «شهر پارسیان» بود. یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی «پارسه‌شهر») خوانده‌اند. در فارسی معاصر این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطوره‌ای ایران می‌نامند. در شاهنامه فردوسی آمده‌است:

“جمشید پادشاهی عادل و زیبارو بود که نوروز را بر پا داشت و هفتصد سال بر ایران پادشاهی کرد. اورنگ یا تخت شاهی او چنان بزرگ بود که دیوان به دوش می‌کشیدند.”

 صدها سال پس از حمله اسکندر و اعراب و در زمانی که یاد و خاطره پادشاهان هخامنشی فراموش شده بود، مردمی که از نزدیکی خرابه‌های پارسه عبور می‌کردند، تصاویر حکاکی شده تخت شاهی را می‌دیدند که روی دست مردم بلند شده‌است و از آنجا که نمی‌توانستند خط میخی کتیبه‌های حک شده روی سنگ‌ها را بخوانند، می‌پنداشتند که این همان اورنگ جمشید است که فردوسی در شاهنامه خود از آن یاد کرده‌است. به همین خاطر نام این مکان را تخت جمشید نهادند. بعدها که باستان‌شناسان توانستند خط میخی کتیبه را ترجمه کنند، متوجه شدند که نام اصلی آن پارسه بوده‌است.

 نام مشهور غربی این محل یعنی پِرسِه پلیس ریشه غریبی دارد. در زبان یونانی، پِرسِه پلیس و یا به صورت شاعرانه آن پِرسِپ تولیس (Perseptolis) لقبی است برای آتنه الهه خرد، صنعت و جنگ که ویران‌کننده شهرها معنی می‌دهد. این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم پیش از زادروز، به حالت تجنیس و بازی با لغات، در مورد شهر پارسیان به کار برده‌است.

تخت جمشید در مرکز استان فارس ، ۱۰ کیلومتری شمال مرودشت و در ۵۷ کیلومتری شیراز قرار دارد. ارتفاع از سطح دریا تخت جمشید ۱۷۷۰ متر می‌باشد. طرف شرقی این مجموعه کاخ‌ها بر روی کوه رحمت و سه طرف دیگر در درون جلگه مرودشت پیش رفته‌است.[تخت جمشید بر روی صفّه یا سکوی سنگی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگه مردوشت است، واقع شده‌است.

 ابعاد تخت جمشید:

 ۴۵۵ متر (جبهه غربی)، ۳۰۰ متر (جبهه شمالی)، ۴۳۰ متر

(جبهه شرقی)، ۳۹۰ متر (جبهه جنوبی) می‌باشد.

همچنین طول تخت جمشید برابر با طول آکروپولیس

در آتن است، اما عرض آن چهار تا پنج برابر

آکروپولیس است.کتیبه بزرگ داریوش بزرگ بر

دیوار جبهه جنوبی تخت جمشید، آشکارا گواهی می‌دهد

که در این مکان هیچ بنایی از قبل وجود نداشته‌است.

 وسعت کامل کاخ های تخت جمشید ۱۲۵هزار متر مربع است.

سنگ بنای نخستین

قدیمی‌ترین بخش تخت جمشید بر پایه یافته‌های باستان‌شناسی مربوط به سال ۵۱۸ پیش از میلاد

است.آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمده‌است ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت یا میترا یا مهر و در زمان داریوش بزرگ آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت.

بر اساس خشت‌نوشته‌های کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بی‌شماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمه کارگری نیز استفاده می‌کردند. ساخت این مجموعه بزرگ و زیبا بنا به روایتی ۱۲۰ سال به طول انجامید.

یکی از هنرهای معماری در تخت جمشید این است که نسبت ارتفاع سر درها به عرض آنها و همین طور نسبت ارتفاع ستون‌ها به فاصلهٔ بین دو ستون نسبت طلایی است. نسبت طلایی نسبت

 مهمی در هندسه‌ است که در طبیعت وجود دارد. این نشانگر هنر ابرانیان باستان در معماری است.

 

شورای بین المللی موزه ها 1 ICOM چنین تعریف می کند:موزه موسسه ای غیر انتفاعی و دائمی است که در خدمت جامعه قرار دارد و همگان میتوانند از آن استفاده کنند و آثار و شواهد  عمده مربوط به مردم و محیطشان را با هدف مطالعه، آموزش و تفریح در اختیار می گیرد، نگهداری می کند، مورد تحقیق قرار میدهدو به نمایش می گذارد.

در ماده 2 فرمان 1542-45 سیزدهم ژوئیه 1945 فرانسه آمده:

به هر کلکسیون متشکل از آثاری که دارای ارزش هنری، تاریخی یا باستان شناسی باشد و به صورت دائمی در معرض تماشای عموم قرار گیرد موزه اطلاق می شود.

 تعریف اشیاء موزه ای:

اشیاء موزه ای یا اموال فرهنگی تاریخی به کلیه آثاری که از گذشتگان به دست ما رسیده و توسط نسل حاضر به لحاظ ارزشهای هنری در جامعه شاخص می شود یا آثاری که نشان دهنده اندیشه، فرهنگ و تمدن انسان باشد.

 موزه مادر چیست؟

بزرگترین و پر محتواترین موزه است که انواع آثار را دارد. مثل موزه ایران باستان که به موزه ملی ایران تغییر نام داده است.

 انواع موزه ها:

به طور کلی موزه ها به سه دسته عمده تقسیم می شود:

1-تاریخی:

شامل هر نوع شیئ و اثر تاریخی و هنری که مربوط به مردم و افرادی که در طول

 دورانهای ماقبل تاریخی از خود آثار فرهنگی به جا گذاشته اند و نیز ابزار و موارد و اسناد دیگری که نشان دهنده تاریخ  و فرهنگ و تمدنهای قدیم و جدید و مترقی ملل باشد.

2- موزه علمی:

دارای اشیاء و موادی هستند که دست بشر در آفرینش آنها دخالتی نداشته مثل گیاهان، جانوران، حشرات، سنگها، خاکها، سنگواره ها و غارها و...

3-موزه هنری:

شامل اشیاء و آثار هنری و زیبایی که دست بشر وذوق وی در آنها دخالت داشته، گاهی به آنها صنایع مستظرفه، هنرهای زیبا و صنایع دستی گویند.

 موزه های تاریخی به این صورت طبقه بندی می شوند:

مردم شناسی: شامل پوشاک، صنایع دستی کشاورزی قدیم و جدید، انسان شناسی، مکاتب و فرقه های مذهبی، آداب و سنن اجتماعی.

باستان شناسی: آثار حجاری و نقوش برجسته، آثار معماری و شهرسازی، سکه ها، مهرها و نشانهای حکومتی.

تاریخی: شامل وقایع مهم تاریخی، نهضتها، اسلحه شناسی قدیم و جدید و موزه های اختصاصی برای یک شخصیت تاریخی.

موزه های علمی شامل:

 موزه تاریخ طبیعی: که ماهیها و جانوران، جانورشناسی، گیاه شناسی و موزه سنگ و سنگواره ها را شامل می شود.

موزه فنی: که شامل وسایل نقلیه، ماشین آلات، اختراعات و اکتشافات است.

      - موزه های هنری شامل:

1- موزه های نقاشی، معماری، مجسمه سازی، آثار کلاسیک و مدرن در قالب هنرهای معاصر و موزه هنرهای ملی یا هنرهای زیبا.

موزه هنرهای تزیینی و صنایع: کنده کاری و منبت کاری، خط و کتابت و خوشنویسی، جواهرسازی، سرامیک و کاشی، شیشه، سفال و آبگینه، صنایع دستی و لوازم خانگی، فرش، منسوجات و پارچه، اسکناس و سنگ قبر. 

طبقه بندی 9 گانه موزه ها:

موزه ملی کشور_ موزه منطقه ای _ موزه محلی _ موزه تخصصی _ موزه موضوعی _ موزه پژوهشی _- موزه اهدایی _ - موزه خصوصی و کاخ موزه ها.

 1- موزه ملی: در برگیرنده همه اشیاء کشور است که باید منعکس کننده تاریخ تمدن و فرهنگ یک کشور باشد و اشیاء آن باید منحصر به فرد، نفیس و در شأن ملی باشند.

 2- موزه منطقه ای: در استانها و با ویژگی معرفی فرهنگ و تمدن منطقه تشکیل می شود.

 3- موزه محلی: جنبه معرفی فرهنگ حوضه جغرافیایی متعلق به آن شهر را دارد و آداب و رسوم و مردم شناسی منطقه را معرفی می کند.

 4- موزه تخصصی: معرفی رشته تخصصی را بر عهده دارد. مثل موزه های آبگینه و سفالینه،  موزه فرش و ...

5- موزه موضوعی: بیان کننده موضوعی خاص است. مثل موزه لاهیجان (تاریخچه چای در ایران)، موزه رختشویخانه زنجان.

 6- موزه پژوهشی: این موزه ها در کنار مکانهای تاریخی که مورد کاوش، پژوهش و مرمت قرار می گیرند ایجاد می شوند. مثل موزه تخت جمشید، هفت تپه و....

 7- موزه اهدایی: اشیایی که به صورت یک مجموعه از سوی اهداکننده با شرایط خاص ایجاد می شوند مثل موزه آبکار و بهزاد.

 8- موزه خصوصی: مجموعه داران اشیایی را در معرض دید عموم قرار می دهند مانند موزه کندلوس.

9- کاخ موزه: کاخهایی که از لحاظ دارا بودن آثار هنری و شیوه معماری جزو آثار تاریخی کشورند، در معرض دید عموم قرار می گیرند و اشیاء درون آنها یا متعلق به خود کاخ یا از جاهای دیگر است. مانند کاخهای سعد آباد، نیاوران و گلستان. 

طبقه بندی اشیاء موزه ای:

اشیاء باستان شناسی، اشیاء مردم شناسی، اشیاء هنرهای دستی، اشیاء هنرهای معاصر.

1-   اشیاء باستان شناسی: اشیاء حاصل از حفاریها و کاوشها که بیش از صد سال قدمت دارند. و بر اساس کاربری، قدمت و حوضه جغرافیایی طبقه بندی می شوند.

2- اشیاء مردم شناسی: اشیایی با قدمت کمتر از صد سال که در زندگی امروز ما هم حضور دارند. با توجه به تنوع فرهنگی ایران اشیاء زیادی در این زمره قرار می گیرند. اشیاء فنون معیشت کشاورزی، دامداری و...، اشیاء مربوط به مسائل اجتماعی مانند مدارک، ابزار جنگی، زینت آلات و ...، آیین و مراسم، وسائل مربوط به نوروز و محرم و ...، وسائل معماری، ابزار ساختمان سازی و تزئینات ساختمان. هنرها مانند اشیاء نقالی، پرده خوانی، رقص و ... صنایع دستی، دانشهای عمومی، وسائل پزشکی، حجامت و شکسته بندی و ...

ابزار کیمیاگری و ستاره شناسی. ظروف نگهداری خوراک و آسیابها. پوشاک، دامنها، پاپوشها و... اعتقادات و وسائل مربوطه مانند نظر قربانی، دعاها و ... به طور کلی اشیاء مردم شناسی بر اساس موضوع طبقه بندی می شوند.

 3- اشیاء هنرهای دستی: در زمان حال ساخته می شوند ولی از نظر فرم و نقش و تزئینات تقلیدی از گذشته اند که بر اساس جنس و تکنیک طبقه بندی می شوند. مانند:

 دستبافته ها، فلزکاری، قلمزنی، زرگری، قلاب بافی، عرقچین، گیوه. هنرهای کتابت شامل جلد سازی، تذهیب و تشعیر. کاشی کاری، سفال گری، شیشه گری، صنایع چوب و  سوزن دوزی.

4- اشیاء هنرهای معاصر: این اشیاء نه قدیمی اند نه واجد هنرهای سنتی بلکه اشیاء نخبه و هنری با خلاقیتها و ابتکارات جدیدند.                                                                                 

بعضی موزه های عمومی به سبب تخصصی بودن کلکسیونهایشان تحت نظارت مدیریتی غیر از اداره کل موزه ها یا وزارت فرهنگ و ارشادند. مانند وزارت آموزش و پرورش، وزارت دفاع، اقتصاد و دارایی، ارتباطات و فناوری اطلاعات.

تفاوت موزه های طبقه بندی شده و کنترل شده در این است که  مسئول موزه های طبقه بندی  شده کارمند دولت محسوب می شود.

 تاریخچه ایجاد موزه در ایران:

در دوره قاجار سازمانی به نام اداره عتیقات به ریاست ایرج میرزا و موزه ای به نام "موزه ایران"  تأسیس شد. اما این اداره صرفا به جنبه های ظاهری حفظ آثار توجه داشت و فقط برای سرگرمی افراد خاصی ایجاد شده بود. با انتشار روزنامه ها و آشنایی با فرهنگ غرب از طریق مسافرت به اروپا لزوم ایجاد موزه مطرح گردید. چنانچه در قانون اداره وزارت معارف2 مصوب 1328 ق. به تشکیل مجموعه های علمی- تاریخی و تأسیس موزه های تاریخی- علمی و صنعتی اشاره شده است.

نخستین موزه دولتی ایران توسط ناصرالدین شاه در داخل یکی از تالارهای وسیع عمارت خروجی کاخ گلستان احداث شد که مکان آن در بین کاخ شمس العماره و گوشه شرقی  باغ، یعنی تالار "سلام" قرار داشت. ولی شاه تحت تأثیر موزه های غربی تصمیم گرفت موزه ای تحت تأثیر غربیها تأسیس کند. بدین منظور بناهای قدیمی شمال کاخ گلستان را تخریب و به جای آن "اطاق موزه" و "سرسرا" و "حوضخانه" و سایر ملحقات آن را ساختند.

از یادداشتهای محمد حسن خان اعتماد السلطنه در روزنامه ایران3 چنین بر می آید که آرایش و تنظیم تالار موزه و چیدن اشیاء و نصب تابلوها و ... تا حدود سال 1296 ق. طول کشیده است.

 در شماره 290 روزنامه ایران مورخ 1293 ق. چنین آمده است:

" هر کس از جواهر گرانبها و اشیاء نفیسه قدیمه از قبیل ظروف و مسکوکات و اسلحه و پرده نقاشی و ... داشته باشد، به جهت اتاق موزه همایونی لازم است به دارالطباعه آورده و به صنیع الدوله بنماید که به قیمت عادلانه بجهت دیوان همایون اعلی ابتیاع خواهد شد."

سالها بعد در سال 1295 ش. موزه ملی ایران1 در محل وزارت معارف و در یکی از تالارها برپا شد. در سال 1304 ش. به تالار آیینه کاخ مسعودیه2 نقل مکان نمود و سرانجام در سال 1316-1315 ش. به ساختمان جدید ایران باستان (موزه ملی فعلی) منتقل شد.

با تصویب قانون حفظ آثار عتیقه مکشوفه در ایران در سال 1309 ش. و بموجب ماده اول نظامنامه اجرایی قانون آثار عتیقه ایران مصوب دوازدهم آبان 1309 ش. "کلیه آثار صنعتی اقوامی که تا انتهای دوره زندیه در خاک ایران زندگی کرده اند، عتیقه نامیده می شود.

بر اساس تصویب این قانون نیمی از آثار اکتشافی از اماکن باستانی به دولت ایران تعلق می گرفت که به طور مرتب به موزه ایران باستان سپرده می شد و بدین صورت این موزه شکل واقعی و ملی به خود گرفت.همچنین اقداماتی هم در جهت تشکیل موزه های جدید در بقاع متبرکه صورت گرفت و تالارهایی هم در آستان قدس رضوی و آستانه حضرت معصومه در قم و ... به این امر اختصاص یافت.

  از آنجاییکه فلات ایران دارای تمدن چندین هزار ساله است، با انجام کاوشهای علمی متعدد در سرزمین ایران آثار فراوانی کشف گردید و به منظور نمایش و عرضه آنها نیز، موزه های زیادی در تهران و شهرستانها ساخته شد. و اینگونه آثار نفیس و تزئینی و عتیقه مکشوفه به تالارهای این موزه ها راه یافتند هر سال بر تعداد آنها افزوده گشت.

 

تخت جمشید یا پارسه (پرسپولیس، پرسه پلیس، هزارستون، صدستون و یا چهل منار) نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیان پیوسته، پایتخت باشکوه و تشریفاتیِ پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بوده است. در این شهر باستانی کاخی به نام تخت جمشید وجود دارد که در دوران زمامداری داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول بنا شده است و به مدت حدود ۲۰۰ سال آباد بوده است. در نخستین روز سال نو گروه های زیادی از کشورهای گوناگون به نمایندگی از ساتراپی ها یا استانداری ها با پیشکش هایی متنوع در تخت جمشید جمع می شدند و هدایای خود را به شاه پیشکش می کردند.

در سال ۵۱۸ پیش از میلاد بنای تخت جمشید به عنوان پایتخت جدید هخامنشیان در پارسه آغاز گردید. بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود، البته پس از او پسرش خشایارشا و نوه اش اردشیر یکم با گسترش این مجموعه به گسترش آن افزودند. بسیاری از آگاهی های موجود که در مورد پیشینه هخامنشیان و فرهنگ آنها در دسترس است به خاطر سنگ نبشته ها و فلزنوشته هایی است که در این کاخ ها و بر روی دیواره ها و لوحه ها آن حکاکی شده است. سامنر برآورد کرده است که دشت تخت جمشید که شامل ۳۹ قرارگاه مسکونی بوده، در دوره هخامنشیان ۴۳٬۶۰۰ نفر جمعیت داشته است. باور تاریخدانان بر این است که اسکندر مقدونی سردار یونانی در ۳۳۰ پیش از میلاد، به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید و احتمالاً بخش عظیمی از کتاب ها، فرهنگ و هنر هخامنشی را با اینکار نابود نمود. با این حال ویرانه های این مکان هنوز هم برپا است و باستان شناسان از ویرانه های آن نشانه های آتش و هجوم را بر آن تأیید می کنند.

این مکان از سال ۱۹۷۹ یکی از آثار ثبت شده ایران در میراث جهانی یونسکو است.

  پادشاهان ساسانی نیز کتیبه هایی در تخت جمشید بر جای گذاشته اند. پس از ورود اسلام به ایران نیز این مکان را محترم می شمردند و آن را هزار ستون و یا چهل منار می گفتند و با شخصیت هایی همچون سلیمان نبی و جمشید ارتباطش می دادند.عضدالدوله دیلمی در تخت جمشید دو کتیبه به خط کوفی بر جای گذاشته است. همچنین کتیبه های دیگری هم به عربی و هم به فارسی در تخت جمشید وجود دارد که جدیدترین آن مربوط به دوره قاجار است.

تخت جمشید در شمال شهرستان مرودشت، شمال استان فارس (شمال شرقی شیراز) جای دارد.

در فاصله ۶ و نیم کیلومتری از تخت جمشید نقش رستم قرار دارد. در نقش رستم آرامگاهای شاهنشاهانی مانند داریوش بزرگ ٫ خشایارشا ٫ اردشیر یکم و داریوش دوم واقع است. آرامگاه پنجمی هم هست که نیمه کاره باقی مانده و احتمالاً متعلق بهداریوش سوم است.

جدا از سازندگان تخت جمشید که داریوش، خشایارشا و اردشیر یکم بودند، اردشیر سوم نیز تعمیراتی در تخت جمشید انجام داد. آرامگاه های اردشیر دوم و سوم در کوهپایه شرقی تخت جمشید کنده شده است.

ریشه نام

نام تخت جمشید در زمان ساخت «پارسَه»  به معنای «شهر پارسیان» بود. یونانیان آن را پِرسپولیس )به یونانی یعنی «پارسه شهر») خوانده اند. در فارسی معاصر این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطوره ای ایران می نامند.

در زمان ساسانیان به تخت جمشید سَت ستون (صد ستون) می گفتند.

 در شاهنامه فردوسی آمده است:

جمشید پادشاهی عادل و زیبارو بود که نوروز را بر پا داشت و هفتصد سال بر ایران پادشاهی کرد. اورنگ یا تخت شاهی او چنان بزرگ بود که دیوان به دوش می کشیدند.

صدها سال پس از حمله اسکندر و اعراب و در زمانی که یاد و خاطره پادشاهان هخامنشی فراموش شده بود، مردمی که از نزدیکی خرابه های پارسه عبور می کردند، تصاویر حکاکی شده تخت شاهی را می دیدند که روی دست مردم بلند شده است و از آنجا که نمی توانستند خط میخی کتیبه های حک شده روی سنگ ها را بخوانند، می پنداشتند که این همان اورنگ جمشید است که فردوسی در شاهنامه خود از آن یاد کرده است. به همین خاطر نام این مکان را تخت جمشید نهادند. بعدها که باستان شناسان توانستند خط میخی کتیبه را ترجمه کنند، متوجه شدند که نام اصلی آن پارسه بوده است.

در دوره اسلامی این مکان را محترم شمرده و آن را هزار ستون و چهل منار می نامیدند و با شخصیت هایی چون سلیمان نبی و جمشید ربطش می دادند. نام مشهور غربی این محل یعنی پِرسِه پلیس ریشه غریبی دارد. در زبان یونانی، پِرسِه پلیس و یا به صورت شاعرانه آن پِرسِپ تولیس (Perseptolis) لقبی است برای آتنهالهه خرد، صنعت و جنگ که ویران کننده شهرها معنی می دهد. این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم پیش از زادروز، به حالت تجنیس و بازی با لغات، در مورد شهر پارسیان به کار برده است.

سازه و موقعیت

تخت جمشید در مرکز استان فارس، ۱۰کیلومتری شمال شهر مرودشت و در ۵۷کیلومتری شیراز قرار دارد. ارتفاع از سطح دریا تخت جمشید ۱۷۷۰ متر می باشد. طرف شرقی این مجموعه کاخ ها بر روی کوه رحمت و سه طرف دیگر در درون جلگه مرودشت پیش رفته است. تخت جمشید بر روی صفّه یا سکوی سنگی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگه مردوشت است، واقع شده است. ابعاد تخت جمشید ۴۵۵ متر (جبهه غربی)، ۳۰۰ متر (جبهه شمالی)، ۴۳۰ متر (جبهه شرقی)، ۳۹۰ متر (جبهه جنوبی) می باشد. همچنین طول تخت جمشید برابر با طول آکروپولیس در آتن است، اما عرض آن چهار تا پنج برابر آکروپولیس است.

کتیبه بزرگ داریوش بزرگ بر دیوار جبهه جنوبی تخت جمشید، آشکارا گواهی می دهد که در این مکان هیچ بنایی از قبل وجود نداشته است. وسعت کامل کاخ های تخت جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع است

سنگ بنای نخستین

قدیمی ترین بخش تخت جمشید بر پایه یافته های باستان شناسی مربوط به سال ۵۱۸ پیش از میلاد است. آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمده است ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت یا میترا یا مهر و در زمان داریوش بزرگآغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت. بر اساس خشت نوشته های کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بی شماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمه کارگری نیز استفاده می کردند. ساخت این مجموعه بزرگ و زیبا بنا به روایتی ۱۲۰ سال به طول انجامید.

یکی از هنرهای معماری در تخت جمشید این است که نسبت ارتفاع سر درها به عرض آنها و همین طور نسبت ارتفاع ستون ها به فاصله بین دو ستون نسبت طلایی است. نسبت طلایی نسبت مهمی در هندسه است که در طبیعت وجود دارد. این نشانگر هنر ایرانیان باستان در معماری است.

پژوهش های باستان شناسی

اولین کاوش های علمی در تخت جمشید توسط ارنست امیل هرتزفلد آلمانی در ۱۹۳۱ صورت گرفت. وی توسط مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو فرستاده شده بود. یافته های وی هنوز در این مؤسسه نگه داری می شوند. هرتزفلد معتقد بود دلیل ساخت تخت جمشید نیاز به جوی شاهانه و باشکوه، نمادی برای امپراتوری پارس و مکانی برای جشن گرفتن وقایع خاص به خصوص نوروز بوده است. به دلایل تاریخی تخت جمشید در جایی که امپراتوری پارس پایه گذاشته شده بود ساخته شده است. هر چند در آن زمان مرکز امپراتوری نبوده است.