سالهای اخیر عبارت حمایت از کالای ایرانی را زیاد شنیدهایم و همیشه برای برخی از ما این احساس بد ایجاد شده است که چرا باید از کالایی که از کیفیت لازم برخوردار نیستند و گرانتر از نمونه خارجی هم هستند حمایت کنیم؟ گاهی تولید کننده را به شکل یک کلاهبردار تصور کردهایم که قصد دارد سود بیشتری را کسب کند و همه محصولات خودش را هم از خارج وارد کرده و فقط ادعای تولید داخل را دارد. پس چرا باید از این تولید کننده حمایت کنیم؟
اصلا اجازه دهید اول از تولید صحبت کنیم. بیشتر زمانی را که کار کردهام عموما در شرکتهای تولیدی بوده است و از نزدیک با کاری که یک تولید کننده باید انجام دهد آشنا هستم. تولید کننده فردی است که ارگانهای حکومتی از بانک گرفته تا کلانتری محل تلاش میکنند که او نتواند کار کند. تولید کننده فردی است که تنها مانده و هر روز با انواع مشکلاتی که دولت و سیستم برای او بوجود میآورند باید دستوپنجه نرم کند. اما او باید با وجود همه این مشکلات بماند و تولید کند. از طرفی واردات بیرویه اجناس ارزان قیمت عموما چینی هم بر حجم این مشکلات اضافه میکند. خب اگر تولید کنندهای موفق شود با وجود تمام این مشکلات کالایی تولید کند باید بتواند آن کالا را درست عرضه کند و در رقابت با اجناس خارجی موفق به کسب سهمی از بازار شود. البته منظور از نوشتن سطور بالا این نیست که باید به دلیل سختیهایی که تولیدکننده کشیدهاست حمایت شود. بلکه فقط برای روشن شدن فرایند مشکل دار تولید بود.
اما حالا اجازه دهید در مورد کلمه حمایت صحبت کنیم. آیا حمایت یعنی اینکه بجای خرید یک کالای با کیفیت برویم و چشم بسته کالای تولید داخلی را بخریم؟ خیر. این طور نیست. حمایت از تولید داخل یعنی کمک به صنعت کشور برای تولید کالای با کیفیت. این حمایت در سطوح مختلفی انجام میشود. مصرف کننده باید نظرات خود را به گوش تولید کننده برساند و برای اصلاح کیفیت کالای تولید شده تمام تلاش خود را بکند. این تلاش میتواند از ارسال پیشنهاد به تولید کننده شروع شود و حتی گزارش به مراجع ذیصلاح را نیز میتوان حمایت از تولید داخل دانست. اصلی ترین حمایت مصرف کننده از تولید داخل این است که نسبت به تولید داخل بیتفاوت نباشد.
اما حمایت اصلی از تولید داخلی را باید دولت انجام دهد. باید موانع تولید داخلی رفع شود و کلا سیستم کشور برای تولید مناسب شود. مهمترین مشکل تولید کننده عدم خرید مصرف کننده داخلی و یا نداشتن توانایی رقابت با کالای خارجی نیست بلکه مهمترین مشکل تولید کننده قوانین فشل و قدیمی و فرایندهای بیمار دولتی است. شاید دولت برای حمایت از کالای ایرانی بجای خرید دستوری کالاهای ساخت داخل بهتر بود در یک اقدام سریع مشکلات موجود بر سر راه تولید کننده را حل میکرد و تمام اولویت خود را برای تبدیل کردن فضای کشور به فضایی برای تولید میگذاشت.
به رغم تمام مشکلات در راه تولید بسیاری از تولیدکنندههای داخلی هم کالاهای بسیار با کیفیتی تولید میکنند که مصرف کننده میتواند برای حمایت از تولید داخلی خود را مجاب به استفاده از آنها کند. این باید یادمان باشد که دست آخر سرنوشت هر ملتی به دستان خود آن ملت است.
تحریک تقاضای داخلی و کاهش وابستگی به نفت
اقتصاد ایران مزیتی دارد و آن این است که یک بازار بزرگ برای محصولات و تولیدات بهشمار میرود؛ یعنی بازار بزرگ مصرف دارد. یکی از مزیتهای نسبی ما همین است که تولید شکل نمیگیرد مگر اینکه تقاضایی وجود داشته باشد. ما تقاضای اجابت نشده فراوان داریم، بخصوص در حوزه ارزاق، خوراک و نیازهای اساسی مثل مسکن و... . لذا ما یک نرخ رشد 3 تا 5 درصد پایدار اقتصادی را میتوانیم با توجه به همین نیازهای داخلی و بازار و تقاضا داشته باشیم. این موضوع باید استمرار داشته باشد. حتی اگر دنیا عوض شود و سیمان، پوشاک و... همهاش داخلی باشد، خودکفا میتوانیم یک نرخ رشد 3 تا 5درصد را تجربه کنیم.
بازار مصرف خوراک و پوشاک و مسکن ایران براحتی چند برابر منطقه است. در حال حاضر به علت مشکلات موجود و رکود بخش مسکن، 10 تا 15 درصد بخش مسکن فعال است. بخش پوشاک هم که در مقطعی دومین صنعت اشتغالزای کشور بود، با زیر 25 درصد ظرفیت خود کار میکند. وقتی این بخشها به ظرفیت واقعی خود برسند، کارخانه، حسابدار، مدیر مالی، کارگر و... میخواهند. این در حالی است که ما این بازارها را به خارج دادهایم یا در مواردی به اقتصاد زیرزمینی سپردهایم.
یکی از بیماریهایی که رهبر انقلاب هم به آن اشاره کردند، وابستگی بودجه به نفت است.
موضوع دوم، واردات است. در خصوص برخی کالاهای واسطهای شاید بتوان توجیه آورد، ولی ارقام را که نگاه میکنیم، بخش قابل توجهی از واردات مربوط به کالاهای مصرفی و لوکس است. در کنارش قاچاق کالا هم وجود دارد.
موضوع سوم، فساد مالی و اقتصادی است که ناشی از وابستگی ما به نفت است.
حمایت دولتها از کالای داخلی؛ ظاهر و پشت پرده
در دوره رئیسجمهور جدید آمریکا، افزایش تعرفههای وارداتی نیز مشخصاً با هدف حفظ اشتغال داخلی در دستور کار قرار گرفته و با واکنش مشابه سایر طرفهای تجاری مواجه شده است.
درباره تشویق عمومی به انتخاب و مصرف کالای داخلی نیز دولتهای غربی با انواع روشهای تشویقی از جمله تبلیغات، منع خرید کالای خارجی از محل بودجههای دولتی و... شهروندان خود را به مصرف کالای داخلی عادت میدهند.